Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پشت صحنه ۲۰۱۸

ما پشت صحنه شون رو دیدیم الآن،

داغ دلمون تازه شد باز.

چوووت


.:. اون روزی که اسم عادل فردوسی پور به عنوان رانت خوار و اختلاس و هرچی بزنه بیرون، من یکی که جان به جان آفرین تسلیم کردم... اینقد تو ذهنم بت بی نقصی ساختم ازش.


پودر ذغال

یادتونه یه بار تو این وبلاگ و کامنتاش درباره پودر ذغال و قرص ذغال و خمیر دندون ذغال و این ها به تبادل ایده پرداختیم؟


امشب برای اولین بار روی دندونام پودر ذغال مالیدم،

بعد فواید و ایناش رو بی خیال، باید بگذره تا فیدبک بدم،

ولی چقد باحال بود؛ وقتی تُفش می کردی!

حس می کردم دارم قیر بالا می آرم.

تف کردن سیاهی ها. وووووو فاز داد.


یا حتّی حس می کردم یه چاه گرفته ی آشپزخونه ام،

آوردن تلمبه زدن،

لجن سیاه داره از دهنم می آد بیرون.

واقعا هیجان زده م کرد.


حتی حس هالک بودن هم به آدم دست می داد.

یا اینکه ظرف آبرنگ های مهدکودک باشی که قراره تو سینک ظرفشویی خالی شه. اون لحظه ی خالی کردن ظرف آبرنگ که همه ی رنگا توش با هم قاطی شدن و سیاهه همیشه. 


و کلا یه ایده ای که زد به سرم،

داشتم فکر می کردم مردم احتمالا خوششون بیاد که آب رنگی تف کنن. محض فان!

چون من که خودم خیلی خوشم اومد از تف کردن مایع سیاه.

یعنی شما خیلی از اختراعات همه گیر الآن رو که ببینید، هیچ اساسی نداشته و لزومی واسه وجودش نبوده ولی مردم خوششون اومده و همه گیر شده. مثلا همین آدامس، خب نفر اولی که ایجادش کرده، هیچ منطقی نداشته پشتش. که مثلا با خودش بگه: "اخ جان یه چیزی پیدا کردم که تا ابد الدهر بجوی ش ولی تموم نشه!" ولی الآن بعد اختراعش، یکی مثل من وجود داره که بدون آدامس نمی تونه زنده بمونه.

اینم مشابه همونه.


آب رنگی اختراع کنم، تف کردن بلدید؟

آخ،

درد داشت!!!


پ.ن. دیالوگ ماندگار فیلم ساختم:

- ایول، چی خوردی که اینقد زود لاغر شدی؟

- غم.

اهلی کردن روباه

بچه ها ما الآن داریم هم فکری می کنیم که یه روباه رو می شه اهلی کرد یا نه (چون دوباره یکی مون روباه دیده و روباه دیدن خیلی هیجان انگیزه) :


بابام گفت: فرض کن یه بچه ش رو بگیری اهلی کنی...

و من هیجان زده شدم.

مادرم با جدیت اخم کرد سمت بابام و  به من گفت:  نه نمی شه بچّه ش رو بگیری اهلی کنی کیلگ،،،

اصن دلم شیکست!

بهش گفتم آخه تو که لوسیمی رو دیدی دیگه چرا؟ لوسیمی کارتون زمان شما ها بوده نه من!

بعد یکم فکر کرد و جواب داد که: اون اصلا روباه نبود! سگ گرگ بود و روباه قطعا حتما اهلی نمی شه. (این جوری می گه که من فکرش رو از خیالم پرت کنم بیرون و فردا پس فردا با بچه روباه بر نگردم خونه)

- سگ گرگ چیه. گرگاسه اسمش. ولی حیوون لوسیمی روباه بود مطمئنم!

- هرچی حالا، نمی شه.

- ولی به نظر من که می شه.

- اصلا خود شازده کوچولو گفت که نمی شه.

- زدی تو خال! روباه خودشو کشت به شهریار بفهمونه اهلی کردن یعنی چه و حالا می گی اهلی نشده بود خودش؟

- کیلگ نه نمی شه.

- چرا می شه.

- اصلا بر فرض اینکه بشه، می دونستی روباه قاتل مرغه؟ تا حالا خفه شدن یه مرغ توسط روباهو دیدی؟ دیدی چقد راحت کله شون رو می کنه؟


هیچی اینو که گفت تا الآن اومدم زیر پتوم، دیگه هم به آپشن بچه روباه فکر نکردم.


ولی خیلی دوستشون دارم. چه شب هایی که با این روباه های کنار خونه سحر نکردیم! خاطره انگیزن، خیلی.

یعنی احساسش رو بخوام بنویسم  اینجوریه که مثلا با یه حجم غم می ری بیرون، روباه های یک دوی نصفه شب رو می بینی و حس می کنی کام آن زندگی هنوزم جریان داره و کاملا درمان می شی. یَک حیوون های ترسویی هم هستن که بیا و ببین. ترسو ها، واقعا ترسو!

جوشیدن چشمه در گرما

آقا امروز نویسنده ی محبوبتون، ساعت ها زیر آفتاب داغ ذوب می شد و رسما رد داده بود چون در اثر گرما دیگه حتّی ادامه ی "بو سرده" یادش نمی اومد تا برگردونش کنه روی لیریک "جیز گرمه". ( گفته بودم دارم روش کار می کنم و تموم که شد هم اینجا می ذارم، هم اگه شد واسه تیک تاک اینا می فرستم هر چند هنوز ایده ای ندارم ایمیلشونو از کجا دربیارم!)

و خلاصه نهایت زورشو زد که حواسش رو از گرما پرت کنه،

فلذا چشمه اش جوشید و چند بیتِ به دیدگاه خودش چرت در کرد که الآن براتون می ذاره تا که وبلاگ لامصبش خالی نمونه.

اصلا ایراد وزنی معنایی و هیچی نگیرید که خودم حالم ازش به هم می خوره و چون روم نمی شه واسه بقیه بخونم در اصل دارم اینجا می ذارم که سریع تر به درک واصل شه و بسوزه و نخوام دیگه حتّی رو قافیه هاش و صاف و صوف کردنش فکر کنم. 


چیه خب. گرمم بود! یه کوه بودم، زیر تابش اشعه های مادرانه ی خورشید خانوم. و دلم برف می خواست. 

حالا دیگه ازین جا به بعد باید مغز هاتون رو ریست کنید تا بتونه خط های بعدی رو جدیانه درک کنه وگرنه که شعره خودش فنا هست، اگه با لحن شوخ و شنگ هم بخونید رسما هیچی ازش باقی نمی مونه می شه شعر مهد کودک. می تونید برید پنج دقیقه بعد برگردید ادامه ش رو بخونید حتّی!

آماده؟ جدی شدید؟

بخونید: 


کوه ها هم قلب دارند؛ هیچ چشمی منتها
اشک هایش را به روی قلبِ سنگی نچکاند

کوه هم احساس دارد هیچ آهویی ولی
بَرّه اش را صبح گاهان به قلّه ها ندواند


کوه بودن درد دارد گر بدانی برف را
هیچ دست، از شانه ی یک کوه نتوانَد تکاند...
 تا ابد دستی ز روی شانه ات نتوان تکاند...



اینم بگم که اصلش بیت آخرش بود. اون دوتای دیگه رو چون وقت اضافه داشتم و منتظر بودم اضافه کردم حالا بدبختی الآن دلم نمی آد حذف کنم. ولی حسش می کنم که محشری بیت آخرم رو خراب کرد. شما اگه الآن برگردید بیت آخر رو تنهایی بخونید، خیلی قوی تره و فاز می ده اون دو تای دیگه می آرنش پایین یا شایدم فقط احساس منه. 

اصلا صائب تبریزی خیلی خوبه. یه بیت می گفته و تمام آقا جان. به جای همه ی شاعرای جهان خفه خون می گرفته و چه چیزی ازین محشر تر تو دورانی که همه رسما هی فقط دارن زر مفت می زنن. 

نکته ی اخلاقی هم اینکه برید برف رو کوه رو زود تر بتکونید تا کوه ها دردشون نیاد! 


پ.ن. خب اعتماد به نفسم بعد نوشتن همینا برگشت، می تونید ایراد بگیرید. مقبوله. 

فراموش نشدنی ها

ولی از این جام جهانی هر چی رو یادم بره، رئیس جمهور کرواسی رو زیر این بارون عمرا یادم نمی ره...


تمام

باورم نمی شه،

گاهی حس می کنم تمام دنیا مقابلم وایستاده!

فکر نمی کنم کسی به اندازه ی من هیجان فوتبال رو داشت این روز ها،

من تک تک بازی ها رو دنبال کردم تا به اینجا برسم،

و دقیقا چهار پنج دقیقه به اتمام فینال،

برق ها قطع شد.

من بازم نتونستم تمومش کنم!

همیشه تو دلم بود که یک جام رو کامل به اتمام برسونم...

و این بار هم نشد.

انگار سرنوشت بر نشدنه،

هر چه قدرم تو سگ دو بزنی دنبالش.


نتیجه ۴-۲ شد به نفع فرانسه.

فرانسه قهرمان جام جهانی ۲۰۱۸ و کرواسی نایب قهرمان شد.

 اینم در نوع خودش جالبه که به عنوان یه طرفدار فوتبال، فرانسه آخرین تیمی بود  که دوست داشتم قهرمان شه، و شد!

لوریسم که الآن به طرز خنده داری دستکش ها رو گذاشته پشت شلوارکش و امباپه هم قیافه ش هیچ جوره به نوزده ساله ها نمی خوره راستش!


و نهایتا،

به پایان گزارش جام جهانی ۲۰۱۸ رسیدیم دوستان،

در پناه ایزد منان،

 پایدار باشید و جاودان.

فینال - جام جهانی ۲۰۱۸ - فرانسه کرواسی

این بازی آخرم بذار تو فاز خودمون باشیم کیلگ و حالشو ببریم.

تهش می آم نتیجه ش رو می نویسم.

ولی دوست دارم کرواسی ببره،

من همیشه طرف گم نام تر ها رو می گیرم. طرف کسایی که زیاد طرف دار ندارن. الآنم اینقدر همه مطمئنن فرانسه می بره، دلم می خواد کرواسی پوزشون رو بزنه.

یه حس خیلی غریبی بهم گفت مساوی می شه...

و دیگه چون امتیازا مهم نیست و جام تموم می شه تا چند ساعت بعد، 

این بار رو کاملا دلی پیش بینی کردم. فارغ از فکر کردن به قوانین احتمال و امتیاز و فلان.


و راستی ای کاش می شد مراسم اختتامیه رو ببینم، مال آفریقا خیلی قشنگ بود. کاش الآن یه تلویزیون آنتی فیلتر با پوشش خبری کامل داشتیم.

کاش دفعه ی بعدی که می آم پست بذارم، راکیتیچ در حال فکر کردن به نقش تتو ای باشه که قراره رو صورتش بزنه. 

:{

+ سوتی الآنشونم شونم دیدید؟ این آه من بود که گرفت. خانوم پیراهن آستین حلقه ای پوشیده ی توی اختتامیه کنار فیلیپ لام از زیر دستشون در رفت! چهار الی پنج ثانیه رو آنتن بود تصویرش. بعد عادل فردوسی پور می گفت "الآن فکر کنم رو آنتن هستیم، نه؟" و پشت بندش خودش نتیجه گرفت :"حالا خییلی هم اشکالی نداره."


چند تا نکته، اینکه بازی افتتاحیه اختتامیه تو یک ورزشگاهه: لوژنیکی موسکو.

داور اختتامیه و اختتامیه هم یک نفره: پیتانا

و بازم یه بچه ی معلول مشاهده می شه مثل بازی افتتاحیه

اگه حافظه تون درست باشه و برگردید سی و یک روز پیش، گزارش گر افتتاحیه اختتامیه هم یک نفره: مزدک میرزایی

انگار همه چی بر می گرده به همون جایی که از اول بوده...

فوری


!گربه ی پیشگوی جام جهانی قبل از اتمام بازی ها، مُرد!

گزیده ی خبر ها

نستور پیتانا گفت: "به ندرت می توان اتفاقی در زندگی من را با قضاوت در فینال جام جهانی مقاسیه کرد. شاید از نظر هیجان و احساس بتوان این اتفاق را با لحظه ای که به من گفتند پدر خواهی شد قابل قیاس باشد و از نظر مسئولیت نیز می توان آنها را با هم مقایسه کرد."

_-_-__-_-_-__-_-__-_-_-__-

ویدیو ی پدر مادر خواهر کوین دی بروینه که ازش حرف زدم: اینجا

_-_-__-__-__-_-__-__-

این همون بیرون کشیدن گل از دروازه س که گفتم، محشر بود محشررر: بهترین موقعیت انگلیس در اواسط نیمه دوم و روی موقعیت تقریبا تک به تک اریک دایر حاصل شد و گرچه ضربه چیپ او از تیبو کورتوا هم گذشت، اما توبی آلدروایرلد با یک تکل فوق العاده توپ را از روی خط برگرداند تا سه شیرها از رسیدن به گل محروم شوند.

تصویر لحظه ی مذکور:

_-_-_-__-_-_-_-_-_-_-_-__-

ثبت یادگاری عکس تیم محبوبم (و طبیعتا می دونید حضور شخص شخیص کی دیگه، همه با هم بگید.... مو قشنننننگ!):


که خیلی بد بود، امروز اصلا بازی نکرد!

_-_-_-_-___-__-_-_-_-_-_-_-_-_-_-___-

هازارد که پیش از این بارها از علاقه اش برای رفتن به رئال مادرید گفته،  پس از این دیدار، در گفتگو با خبرنگاران، در پاسخ به سوالی در مورد آینده اش، گفت:" بعد از شش سال فوق العاده در چلسی، شاید زمان تجربه یک اتفاق جدید باشد. مطمئنا، بعد از جام جهانی، می توانم تصمیم بگیرم که بمانم یا بروم اما چلسی است که تصمیم نهایی را می گیرد. شما می دانید مقصد مورد علاقه من کجاست."

که الهی من برم لای چرخ گوشت اگه هازارد بره رئال!

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

جهت ثبت اطلاعات: 

رده بندی جام جهانی 2018 روسیه
شنبه: 97/04/23 ؛ ساعت 18:30
استادیوم: سن پترزبورگ / تماشاگر: 64406 نفر
داور: علیرضا فغانی(ایران)؛ کمک‌ها: رضا سخندان، محمدرضا منصوری و مالانگ دیدیو(سنگال)/ کمک داور ویدئویی: مارک گایگر(آمریکا)/ کمک داور ذخیره: جبرئیل کامارا.


شیاطین سرخ که نمایش فوق‌العاده‌ای در دو بازی مرحله حذفی برابر ژاپن و برزیل داشتند، با عملکرد دور از انتظار در دیدار نیمه نهایی مقابل فرانسه شکست خوردند تا امروز در دیدار رده بندی به مصاف انگلیس بروند؛ تیم بلژیک با گل‌هایی که توماس مونیه(4) و ادن هازارد(82) به ثمر رساندند، موفق شد شاگردان ساوت‌گیت را برای دومین بار در جام جهانی مغلوب کند و برای نخستین بار در تاریخ به مدال برسد و روی سکوی سومی برود.

_-_-_-_-_-_-_-_-_-__-__-_-_-_-_-_-_

پیش از این 18 بازی رده بندی برگزار شده بود و تنها 3 بازی با یک گل به پایان رسید. همچنین دیدار سوم چهارمی هیچ وقت به ضربات پنالتی کشیده نشده است.
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
و اینکه کلا داشتم فکر می کردم داور بشیم، نمی خواد فوتبالیست بشیم. اینجوری با همه ی فوتبالیست های جهان هم معاشرت می کنیم و تازه باید بهمون احترام هم بذارن. و کسی هم باهامون رقابت نمی کنه فوقش اینه که فقط می آن صفحه ی مجازی مون رو به آتیش می کشن که زیاد مهم نیست.
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
تیم ملی ایران به همراه شاگردان ساوت گیت تنها تیم هایی بودند که در بازی های جام جهانی میانگین زیر یک شوت زده را در هر بازی داشتند. که بازم افتخار کنید به ایران و تیم پلنگ نشانمون.
-_-_-_-_-_-_-_-_-_-__-_-_-_-_-__-_-_-_
 انزو زیدان، هافبک 23 ساله فرانسوی و پسر زین‌الدین زیدان به تیم رای ماخادائوندا اسپانیا پیوست. این باشگاه مادریدی در دسته سوم این کشور بازی می‌کند
دیگر پسر زیدان هم در باشگاه رئال مادرید حضور دارد و به عنوان دروازه‌بان سوم در جمع کهکشانی‌ها ایفای نقش می‌کند.
_-_-__-_-_-__-_-_-_-_-_-__-_-_-_-_-_-_

حذف مدافع عنوان قهرمانی

آلمان که در اخرین دیدار خود در مرحله گروهی جام جهانی به یک پیروزی مقابل کره جنوبی نیاز داشت، در دقایق پایانی بازی، در حالی که بازی با تساوی بدون گل پیش می‌رفت، توسط کیم یونگ گوان دروازه خود را باز شده دید. داور در ابتدا این گل را به علت آفساید رد کرد ولی کمک داور ویدیویی به داور اعلام کرد که آفساید اعلام شده اشتباه بوده است و تونی کروس آخرین ضربه را به توپ وارد کرده است. داور نیز با بررسی نهایی، اعلام کرد که گل کره سالم بوده و آلمان در وقت های تلف شده از حریف عقب افتاد. ژرمن ها فشار را بیشتر کردند ولی این فشار نه تنها فایده ای نداشت، بلکه باعث شد آنها گل دوم را نیز از کره دریافت کرده و با سه امتیاز از جام جهانی حذف شوند.

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_


هدف بعضی بازیکنها از این کار ممکن است جلوگیری از خشک شدن دهان‌شان باشد ولی برخی دیگر به نظر می‌رسد این کار را عامدانه‌تر و جدی‌تر انجام می‌دهند. فوتبالیست‌ها معمولاً علاقه‌ای به صحبت کردن درباره‌ی رازهای آمادگی جسمانی‌شان ندارند و در نتیجه کسی از محتوای بطری‌های آنها خبر ندارد. ولی برخی دانشمندان علوم تغذیه و علوم ورزشی می‌گویند این احتمال وجود دارد که آنها از تکنیکی به نام کرب رینزینگ یا آبکشی با کربوهیدرات استفاده کنند. 

 

 

بیش از یک دهه است که تحقیقات انجام شده درباره‌ی ورزش‌های استقامتی‌ای مثل دوچرخه‌سواری یا دوی استقامت نشان داده که ورزشکاران اگر دهان خود را با محلولی اشباع‌شده از کربوهیدارت شستشو دهند، بدون اینکه مایع را بنوشند، این حرکت می‌تواند انرژی ناگهانی‌ای در بدن‌شان بوجود بیاورد. 


 


_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-__-_-_-_-_-_


راکیتیچ: قهرمان شویم، روی پیشانی ام تتو می‌زنم

ایوان راکیتیچ، ستاره تیم ملی کرواسی به شوخی بیان کرد که اگر تیمش قهرمان شود، یک تتو روی پیشانی اش خواهد زد.

بیایین بهش مدل تتو پیشنهاد بدیم.

_-_-_-_-_-_-__-_-_-_-__-_-_-_-__-_-_

دلتون بسوزه

من از گوگل انگلیسی (.com)

آمریکایی (.co.uk)

فارسی (.com/ fa)

فرانسوی (.fr)

آلمانی (.de)

و هلندی (.nl)

تا حالا ورودی داشتم.

در این حد مشهووووورم ینی.

البته اگه مربوط به فیلتر شکن ها نباشه!

مادر، پدر و خواهر کوین دی بروینه

بچه ها اینو بگم، فکر کنم به مناسبت تولد حضرت معصومه صدا و سیما آزاد شد و مادر و خواهر کوین دی بروینه رو بدون حجاب از تو تلویزیون تو ورزشگاه سنت پترزبورگ نشون دادن و حتی باهاشون مصاحبه هم کرد میثاقی.

عادی بود این؟ آخه من الآن بعد از مدت هاست که گرویدم به تلویزیون و نمی دونم در چه حدش عادیه!

همیشه نشون می دن؟ یا الآن قدمی به سمت جلو برداشته شد و هورا شیم؟


و چقد خوشم اومد از خانواده شون. از بیرون که قشنگ بودن، حامی و یک دست... مقایسه می کنم: من هی هرترم با بدبختی شاگرد اول می شدم، هیشکی نمی اومد حتی کارنامه ی شاگرد اولی م رو بگیره از اون معاون روانی! کل پدر مادر دوستام معدلمو می فهمیدن ولی خودم هنوز نمی دونستم. شاگرد اول شدن هم اتفاقا اتفاقا در حد سوم شدن تیم بلژیک تو جام جهانی سخت بود تو مدرسه ی ما! حتی شاید سخت تر. 

خلاصه آره، کماکان حسودی حسودی. :<

خوبیش اینه که

خیلی خواننده نداریم،

و بقیه تون هم اون قدر تو خط فوتبال نیستین که سوتی های گاه و بیگاهی که درباره ی اخبار می دم رو ازم بگیرین و می رم ویرایش می زنم تا صداش در نیاد! :))) شایدم می فهمین و حوصله ندارین این همه اشتباه رو تصحیح کنین.

من که به شدت راضیم از این وضع.

فرض کن الآن هر جای دیگه بود چقد باید استرس اضافه متحمل می شدم واسه شیک و پیک و بی نقص و بی غلط و موقر بودنم.

البته قصدی نیستا، اتفاقیه. چرت و پرت که تولید محتوا نمی کنم!

مثلا می خوام بنویسم امباپه به جاش می نویسم دمبله! مشکل ورنیکه س احتمالا!



سوم جهان مشخص شد

مدال بر گردن مو قشنگ مشاهده شد. 

چه اهمیتی دارد برنزی باشد اصلا.

مو قشنگ مو قشنگ می ماند...

و تیم ملی بلژیک برای اولین بار با نتیجه ی دو هیچ مقابل انگلستان، به مقام سومی جهان دست یافت.

پایان قصّه ی تیمی که هوادارش بودم...

بوسیدن دست

یکی از هواداران بلژیک که در حال مصاحبه با میثاقی بود، از خوشحالی برد تیمش، دست میثاقی را بوسید!

و برای اولین بار حس کردم بوسیدن دست می تواند حرکت چندش آور و قدرت نمایانه ای نباشد.


و یک تصویر ارسال شد، از جوخه ی عکاسان جام جهانی که بسی جالب بود. مثل یک گردان جنگی  با امنیت جا به جا می شدند تا به محل مورد نظرشان برای عکاسی برسند.

وقتی قدر نمی دانند

فغانی گفته است اگر بخواهید به این مسخره بازی هایتان ادامه بدهید، اصلا نیازی به محروم کردنم نیست، خودم دست زن و بچه ام را گرفته و از ایران می روم.

به این تکنیک می گویند زیرش زدن. و البته باید فغانی باشی که تره ها برایت خورد کردنی باشند. 

هشدار

هم اکنون زیبا ترین توپ گل بیرون کشیدن از دروازه در جام جهانی ۲۰۱۸ مشاهده شد و با توجه به این شاهکار، تیم ملی بلژیک هم چنان در رده ی سومی برنزی قرار دارد.


نکته ی حائز اهمیت دیگر آن است که رنگ توپ از اوّل بازی های حذفی از سیاه به قرمز تغییر کرده و هم چنان قرمز باقی مانده است.

در جام جهانی، جایزه ی تیم چهارم تورنمنت۳۴ میلیون دلار و جایزه ی تیم سوم ۳۸ میلیون دلار می باشد فلذا بازیکنان با چنگ و دندان هم اکنون برای همان چهار میلیون دلار با هم می جنگند.


گزارش گر گفت این اتفاق نادری ست که دو تیم در جام جهانی دو بار به هم بخورند و آخرین بار در سال ۱۹۴۵ یا چنین عددی بین آلمان و صربستان اتفاق افتاده است.


.:. کمپانی بلژیکی ها. ایهام دارد.