Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

فراموش نشدنی ها

ولی از این جام جهانی هر چی رو یادم بره، رئیس جمهور کرواسی رو زیر این بارون عمرا یادم نمی ره...


نظرات 5 + ارسال نظر
یاقوت دوشنبه 25 تیر 1397 ساعت 00:28

خب میشه گفت جالبترین قسمت جام جهانی بود (هر چن این جام جهانی در کل جام جهانی جالبی نبود البته از نظر من )..

بارونی که شره میکرد فک نکنم تا حالا تو اختتامیه جام جهانی همچین بارونی باریده باشه .. و غیر قابل باورترین چیزی که تو عمرم دیدم اینکه رسانه میلی رئیس جمهور کراواتها رو که همه رو بغل می کرد سانسور مکرد ...

خیلی بارونش خفن بود.
در اون لحظه ی خاص دلم می خواست یکی از بازیکن فرانسوی های توی زمین باشم. خیلی باید کیف داده باشه بهشون اون بارون وسط خوشحالی ها. معمولا بارون غم انگیزه... ولی فرض کن با همچین پیروزی ای عجین بشه باید خیلی کیف بده.

و اینکه تهش شل کردن ها. یعنی طرف اینقدر بغل کرد که دیگه فکر کنم آستانه ی تحریکشون خوابید، ناظر پخش ها گفتن اکی ما دیگه تحریک نمی شیم با بغل پس بذار واسه مردم هم پخش کنیم! :)))

تیپش خیلی خوب بود! و چقدر شاد بود! بین اون همه کت و شلوار سیاه، رسما رنگ پاشیده بود به مراسم. ای کاش کت شلواری ها هم با یه لباس درک شونده تر حاضر می شدن.

.:. دیدی همه چتر داشتن، رئیس جمهور کرواسی فقط چتر نداشت بالا سرش؟ یا من این طور حس کردم فقط؟

Shayan دوشنبه 25 تیر 1397 ساعت 07:25 http://florentino.blogsky.com

چشاتو درویش کن حاجی...
حسودم نباش ؛)

بابا اصن پخش نکردن که به مرحله ی درویش کردن یا نکردن برسه بی وژدانا.
خودشون می شینن تو اتاق فرمان کیفشون رو می کنن ما این جا رو بند رخت خشک می شیم.

یاقوت دوشنبه 25 تیر 1397 ساعت 15:53

نه چتر بالا سرش بود ولی مرده خیلی بالا گرفته بود چترو زیاد معلوم نبود ..

آخه بعد یه مدت دوباره یکی دیگه اومد واسه ش چتر گرفت
و من این طور حس کردم که چتر نداره! باید برم ویدیو چک کنم پس صحنه ش رو.

ولی فرض بدون چتر بودنش، خیلی باحال شده بود تو ذهنم، یه مشت رسمی کت شلواری سیاه عصا قورت داده که همه شون چتر دارن و از بارون می ترسن،
بعد اون وسط یه قرمز شاد مست که زیر بارون می خنده و هر کی دم دستش می آد رو بغل می کنه. :))) باحال بود.

شن های ساحل سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 00:34

یه اهنگی هایده داره میگه کاش بودی و میدیدی کبوتر بچه کرده.من خیلی با این قسمتش میخندم. حالا این اوری تینگ کجاس عنوان وبلاگت که بیاد ببینه کبوتر بچه کرده؟از ژ چه خبر؟

نگو نگو نمی آم. :)))
آره والا منم دچار احساسات غریبی می شم وقتی می گه کبوتر بچه کرده. :))) شاید به خاطر لحن غریب جمله شه.

عرض شود که عنوان رو حال ندارم برم ببینم از کجا عوض می شه. :))) تا همین حد گشاد. یه روز خوبی می آد که دست از گشادی بر می دارم و درستش می کنم.
فعلا بذار یکم فکر کنیم جام جهانی هنوز ادامه داره...

ژ! ژ سلام می رسونه شن های ساحل. با نوکش ماچ های فراوان پرت می کنه بهت. فقط نمی دونم این تابستون گرمه یا چی، می ره یه گوشه تمام مدت لش می کنه فقط واسه غذا بلند می شه. قبلا اینجور نبود. خسته س انگار.

شن های ساحل سه‌شنبه 26 تیر 1397 ساعت 10:46

ا شاید کمبود سدیم داره خیلی کم توی آب خوردنش نمک می ریختی. می تونی از این شربت های ب کمپلکس یا مولتی ویتامین کودکان هم بگیری خیلی کم با سرنگ بخوردش بدی یکم جون بگیره.اگه پرهای بالای سرش بریزه کمبود کلسیم داره.

نه پراش نمی ریزه،
و آخه فکر نمی کنم کمبود نمک باشه چون من غذای خودمون رو می دم بهش و گندم خالی نیست که بگیم نمک نداره. و فکر کنم آب رو هم نخوره اگه شور باشه بعد دیگه رسما از تشنگی تلف می شه جوجه!
این طور که من می بینم گرمشه.


بابت اون دارو ها هم که والا من خودم یک بار سرم اومده و به چشم دیدم،
می ترسم مسمومش کنم با تجویز داروی انسان. دوستی خاله خرسه می شه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد