ژرالدین دخترم،
من دلقک پیری بیش نیستم!
در جوانی هایم، روز های سپیدی را خیره سرانه به تباهی محض و بی ثمر کشیدم،
تو مرا نمی شناسی ژ ی عزیزم...
یک روز از بیست و یک سالگی ام را، در بست گذاشتم پای پیدا کردن چند ثانیه از آهنگ پس زمینه ی جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا...
دخترم،
در ذهنت معامله ای را تصوّر کن که ساعت ها از عمرت را بدهی برای چند ثانیه ی متناهی و کوچک.
ساعت بدهی و ثانیه بگیری...
این معامله ای سراسر ضرر است که هیچ عقلی آن را بر نمی تابد.
باور می کنی که روزی در طرفین چنین معامله ی مضحکانه ای قرار بگیری؟
ولی بگذار به تو بگویم ژرالدین...
زندگی، خواه یا نا خواه، تو را در طرفین معامله های وحشیانه ای قرار خواهد داد...
اوّل و آخرش مجبور می شوی یک جا، بالاخره مشت کوچک سرسختانه ات را باز کنی و ساعت هایت را بدهی و ثانیه بگیری،
ولی هیچ وقت نگذار برایت انتخاب کنند که کدام طرف معامله بایستی.
ژ!
این همان تفاوت عقل و احساس است،
من طعمش را چشیده ام...
تو باید بدانی، که تنها شبی که آن احساس پوچی همیشگی بر من مستولی نشد، همان یک شب بود.
همان تنها شبی که ساعتها دادم... و دقیقا همان ثانیه هایی را گرفتم که می خواستم.
همیشه خودت انتخاب کن که ثانیه های فانی کدام طرف از معامله، ارزش قمار ساعت هایت را دارد.
شاید این تنها راه گریز از افسار بی رحمانه ی زمان باشد.
با این همه من هنوز زنده ام، و از زندگان پیش از آنکه بمیرند نبایست پرچانگی کرد.
روزی من نیز خواهم مُرد، و تو به جایم خواهی زیست و مسئولیت جنگ با زمان را بر شانه هایت خواهی کشید...
تا آن روز،
روی ماهت را می بوسم.
ایران/ سال ۲۰۱۸
دانلود آهنگ پس زمینه ی جام جهانی 1990 - ایتالیا
سازنده ش آلمانیه ولی. کنراد فلان. (کنراد لورن هم یه جا داشتیم، نه؟ ژنتیک بود چی بود.) اینو تو سال هزار و نهصد و نود ساخته. واسه هفت سال بعدش که اون گوش هایی که قرار بوده با شنیدنش دیوونه بشن، تازه به وجود اومدن.
اگه هم چنان طرف محسنید و می گید باید موقع وبلاگ خوندن آهنگ گوش داد، آهنگ من امروز عوض شد. اینه من بعد. وبلاگ من با این خونده می شه.
# با درخشش جاودانه ی شن های ساحل
# به نظرم وقتی عادل فردوسی پور شنید و درجا چشم بسته گفت "آهنگ نوده ها"، ایهام داشت حرفش. ما فکر کردیم آهنگ برنامه ی خودشو می گه. ولی شاید داشت می گفت سال نود. سال هزار و نهصد و نود. راستش واسه من تو اینکه عادل فردوسی پور یه هارد اکسترنال با سرعت فراکهکشانیه، شکّی نیست.
کسی چی می دونه. شاید اونم قدر من دچار احساسات غریب می شه با شنیدن این آهنگ. گویا اون سال، توی صدا و سیما، این آهنگ رو گذاشتن رو تیتراژ برنامه های پخش جام جهانی فوتبالشون. نودی هم در کار نبوده اون زمان. حالا اینکه بعد ها آوردنش رو تیتراژ نود یا خیر رو من هنوز نفهمیدم...
# و اینکه باران می بارد و راستی چند ساعت پیش هم، یک نفر مرحمت فرموده سرچ زده "تنگش گرفته شاش" و نهایتا به اینجا رسیده که بسی مایه ی فخر و مباهات بنده ی حقیر است.که می گویم خوش آمدی عزیز دلم.
بارون بیاد، بارون بیاد
از اون جا که خورشید داره...
ماه داره...
از اون جا که ستاره هاش
کنار هم چرخ می زنن...
یه شب باید ازون بالا
بارون بیاد، بارون بیاد
از اون جا که رو پشت بوم...
وقتی می خوام برم به خواب،
خواب منو پر می کنه...
یه شب باید بارون بیاد از اون بالا
پاک بکنه غبارو از آسمونا
رفیق کنه آدما رو با آبیا...
تو خونه ها، خیابونا، ترق ترق ساز بزنن...
تو سازاشون مهر باشه،
نور باشه...
تو خونه ها، خیابونا، ترق ترق ساز بزنن...
تو سازاشون دوستی باشه،
یک بشر عکاسی بود فوق العاده قابل احترام و خوش ذوق، می فرمود: "آدم باس موقع وبلاگ خوندن یه آهنگ پلی کنه متناسب با موضوع وبلاگی که می خونه..."
من که خودم تمرکزم از دست می ره اگه بخوام چنین کاری بکنم. هیچ وقت خدا هم اسپیکرمون آن نیست. ولی خب شاید از بین جمع کثیر بازدید کننده ها (!) کسانی باشن با چنین عادتی.
لذا آهنگ زیر را معرفی میکنم برای وبلاگ خودمان. و مسلما چون این آهنگ انتخاب خود نویسنده است ، به طبع حس نویسنده را القا می کند ؛ به خوبی.
پسورد هم خودم هستم مثل همیشه، ورژن انگلیسی. :-خودشیفته
آهنگ پیشنهادی کیلگارا برای وبلاگش
+در آینده ای نه چندان دور اگر دلم خواست و گشادی ننمودم ، متن رو می ذارم (ولی بعیده) ت! نه تصمیمم عوض شد. حسش نیست. اسمش رو سرچ بدین به گوگل دیگه؛ هلو برو تو گلو.
# کشفیات به عمل اومد علاوه بر سندرم تشدید، هفت پرستی، و Indentation ، به سندرم بزرگ نویسی حرف اوّل کلمه هم مبتلا هستم. موقع آپلود کردن آهنگ ها و عکس ها شصتم خبر دار شد.
#تنها کتابی که امسال عاشقانه می پرستمش: _ صرفا به خاطر جلدش!_ هر چند به خودم قول دادم آدم ظاهر گرایی نباشم، ولی واقعا ن واقعا نمی شه.
حالا فرض کنین یکی به رنگو بگه قورباغه!!!!! چه حسی پیدا می کنین؟! یعنی معلّم شیمی ای داریم که آفتاب پرست رو از قورباغه و مارمولک تشخیص نمی ده و این همه ادعا داره! باز خوبه با آدم فضایی اشتباهش نگرفته.
و چون این موجود بی نهایت زیباست، یک سلفی از نزدیک:
راستی! زندگی عزیزم... تقدیر شومم... ای قضا، ای قدر! باشمام... نمی ذارم هیچ کدومتون امسالم رو خراب کنین. من همیشه خندان خواهم بود که بدیهتا با توجه به عکس زیر بر همگان واضح و مبرهن است.