Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پدر بزرگ می گه اینا پدر سوخته ها می خوان همه رو آواره کنن

دلشون می خواد مردم روزی هفتاد هشتاد تا ازشون بمیرن


مادر بزرگه می گه قسمته 

حضرت عزراییل وقتی بیاد چنان کارشو انجام می ده که کسی چیزی نفهمه

همینه که می گن عمر دست خداست

خدا داده،

خدا دوستش داشته حالا برده پیش خودش


مادرم می گه 

چه احمقی بوده

چرا الآن خواسته بره؟ 

چرا نموند این تعطیلی رو تهران؟

بهش می گم از بس خرخون بود بدبخت.

جیغ چی؟

جیغ و هوار و اینا کشیدی وقتی داشتی می افتادی زمین؟

ترسناک بود؟

صندلی بغلیت کی نشسته بود؟

آخرین لحظه های زندگیتو کنار کی سر کردی؟

بی مادر... بی پدر... بی خواهر و برادر...

کدوم یکی تون زود تر وا داد؟

کدومتون اونی بود که به اون یکی امید می داد موقع سقوط می گفت نترس چیزی نیست؟


اینجوری ام بود که می گن  کل زندگیت فیلم می شه جلو چشات؟

اوه چقد پزشک و استاد و متخصص و دانشجو های دیگه بوده توشون

از تو اینا دیگه آشنا در نیاد صلوات 

ولی اگه می خواید بگیدا

فکر کنم یکی دو تا سه تا دیگه  فرقی نمی کنه الآن برام

مزیت سیستم صفر و یکی همینه

الآن تو حالت صفریم کل اون شصت نفرم آشنا در بیان بازم تو صفر می مونیم

از وبلاگ بنیامین فهمیدم

من که تله ندارم خبرا سریع برسه دستم

اتفاقی و ریز ریز می آد همه چی

خسته شده بودم از فیزیو گفتم یکم وب گردی کنم

دیدم نوشته سانحه هوایی

به خودم گفتم اکی بابا چیز جدیدی نیس که هزار بار دیگه هم دیدیمش بی چاره ها


ولی دوست داشتم بدونم کدوم هواپیما

سرچ زدم سانحه ی هوایی

آورد حادثه ی هوایی مونیخ

زدم سرچ تولز روی

Past 24 hours


آورد یاسوج- تهران هواپیمای آسمان


به خودم گفتم عه یاسوج. شهر فلانی. خخخ. فرض محال کن تو این هواپیما بوده باشه چه خنده دار می شه


یه سایت دیدم فهرست ده بیست تا اسم انگلیسی لیست پرواز

نگاه کردم نبود

گفتم هه بفرما دیدی نبود کلا مرض داری تو


باز رفتم چند تا سایت،

اسامی فارسی.

بازم نبود



یه سایت دیگه هم اسامی رو زده بود

گفتم بذار اینم ببینم حله دیگه

رفتم

و بود

سه دقیقه پیش اپلود کرده بودن اسما رو

اینقد تلقین کردم که تو سایت آخری اسمش بود


و اینجوری بود که فهمیدم دوستم مرده


کلا همیشه فرض های محال میل قوی ای دارن به بر آورده شدن


به آخرین نفری که زنگ زد

با لحن کاملا عادی و عاری از احساس گفتم:

هنوز لاشه ی هواپیما پیدا نشده دعا کن.


اینقد بهم گفتید ک دیگه رفت تو مخم

والا نه به معجزه اعتقاد دارم نه دعا نه به لاشه ی پیدا نشده ی هواپیما نه کوه دنا نه هیچی

ولی بهش گفتم 

که اونم جواب داد ولی آخه می گن همه شون مرده ن

که گفتم وقتی پیدا نشده از کجا گفتن؟


وای باحال تر از همه این پیام تسلیت هایی ه که من می گیرم الآن

چی آخه من خر کی ام این وسط الآن

به من تسلیت می گید؟ خخخ

من خر کی ام این وسط واقعا؟

ولی خوبه قبلش اعتراف کنید اینا واسه ارضای حس فضولی تونه

حداقل آدم می فهمه با خودش چند چنده


تبریک می گم

اشکم درومد بالاخره

رفتم آرشیو عکسامو نگاه کردم

یکی ش رو ور داشتم ریختم رو تبلت

یه عکسه

پارک ملت 

مرداد

همون زمانی بود که ورودی پارک پر از ریسه های نورانی بود



تو عکس دو تا مترسکن

با دو تا لبخند

هر دوتاشون عینکی ان

ولی یکی شون قبل اینکه عکسو بگیرن، عینکشو برداشته بود و به اون یکی گفته بود 

"می دونی که. بدم می آد عکس با عینک داشته باشم."


اون روز دو نفر هم دیگه رو بستنی مهمون کردن...

یکی شون شیرینی گواهی نامه داد به اون یکی،

اون یکی شیرینی قبولی دانشگاشو داد به این یکی در حالی که گواهی نامه شو یه سال قبل گرفته بود.


ولی تهش پول بستنی ها رو بی عینکه حساب کرد و گفت:

: " نه خب. حالا حالا ها وقت هست... دفعه ی بعدی می ریم رستوران... کلّش با توعه!"


دفعه ی بعدی

دفعه ی

بعدی

دفعه ی بعدی...

گائیدین مغزمو

آره به خدا بود

اون تو بود

بسه دیگه جمع کنید

زنگ نزنید

تکست ندین


مادر بزرگ می گه عکسشو داری حالا؟

برم بگردم عکسشو پیدا کنم

یادش به خیر.

یه گونی عکس دارم ازش

و اون قدری ترسو بودم که نکردم خودم زنگ بزنم خونشون

دادم مامانم که احتراماتو به جا بیاره

راستی مامان باباش الآن پا می شن می رن اونجا

یا می خوان وایسن ببینن نیروی امدادی چی می کنه

می گه با دایی ش که حرف زدم

اول خیلی اکی و خوب بود

همین که گفتم مامان کیلگم یکی از دوستاش

زد زیر گریه

می گم چی گفتی بهش

می گه هیچی منم زدم زیر گریه


می گه بهم التماس کرده گفته تو رو خدا دعا کنید جون هر کی دوست دارید دعا کنید

اگه لاشه ش رو از تو کوها پیدا نکنن

واسش می شه قبر ساخت یا نه؟

امیدواری هاتون از ابعاد تو حلقم

که هر کی می رسه می گه هنوز قطعی نیست

چی خوشتون می آد زرت زرت ادعای امیدواری کنید وقتی یه حکمی تموم شده س

بیا من مهرشو می کوبم

تمومه 

مُرده مُرده مُرده


سنجد.

سنجدو دیدین؟

اون عروسکه که با نگار استخر برنامه داشت شبکه دو وقتی بچه بودیم


به خودشم می گفتم همیشه:

"شبیه سنجد می خندی"

اون زمان چه خوشال بود یاسوج قبول شده پیش فامیلاش

احمق من

نمی دونس سند مرگشه

کاش مثلا من الآن پرت می شدم به دو سال پیش

می رفتم خودم و خودشو  پاره  می کردم نمی ذاشتم

کاش هیچ وقت لاشه ش رو پیدا نکنن

کاش تا ابد همین شکلی بارون و برف بباره صعب العبور باشه اون قسمتا

هیچ وقت لاشه ی هواپیما پیدا نشه

حداقل می تونم فرض کنم مثل جریان مثلث برمودا شده رفته تو فضا یا یه بعد زمانی و مکانی دیگه

دارم می پرسم این الآن مجلس ترحیمش چه جور می شه

قبل اینکه لاشه رو پیدا کنن مجلس می گیریم

یا بعدش؟


بهم می گه یکم امید داشته باش

بش می گم تو بفهم تموم شده مُرده