Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

ای وای این جدی رفیق منه 

که همه دارن ازش پست یادبود می ذارن سیاه می  کنن زیرش می نویسن روحش شاد و یادش گرامی


بچّه ها چرا من خنده م می گیره؟

خُلی چیزی شدم؟


به عنوان یکی از دوستای به اصطلاح نزدیکش،

الآن باید حرکت خاصی بزنم؟

نچ خب

من نمی دونم چرا سیگارم برام آرامش نیاورد حتّی

دیدم خب لامصب  آرامش نمی ده

فقط وابسته ت می کنه ولی از نظر روانی همون قدر به اندازه ی قبلش و حتّی بد تر از اون فاکد آپی

و مگه دلم درد می کنه ریه هامو به فاک عظمی بدم؟

انداختم کنار.


الآن باز می خواستم دوباره امتحان کنم ایده ی چار پنج سال پیشمو ببینم واقعا آرامش می ده یا نه؟

که بفرما.


عه برو بابا. من دو هفته پیشم یه نخ کشیدم واسه مینا. یادم رفته بود.

واسه این یکی هیچی نمی کشم. حالا ببین.

اینو واسش سیگار بکشی بی احترامیه.

الکلی... ماری جوانایی چیزی نبود؟

ندارین؟

به کسی نمی گم جون خودم.

خب حالا با این همه آدمی که اینجا ریخته 

من چه جوری برم بالکن سیگار بکشم؟

تبریک می گم واقعا!

هورا

یِی.

یو آر د چمپیونز!




سه عدد جنس مخالف سیاه شده هم یافت شد

خوبه خاطر خواهاتم کشف می کنیم الآن

حالا دقیقا وقتشه زنده شی یهو :)))

جمع کن بابا

فالوئر هاش یکی در میون سیاه کردن پروفایل پیکچرشونو

خوبه فقط یه ترم با هم خاطره دارید

هه

در ضمن اینو بفهم اون هواپیما ی فاکیده هنوز پیدا نشده


تا حالا به صفحه ی اینستاگرام صفر پستی یک مُرده خیره شدید؟

چون من شدم.

و مو های پس سرم سیخ کرده الآن

مثلا الآن اگه دیروز بود

زنگ می زدم بهش می گفتم هی گور پدر علوم پایه

بیا فردا برنامه کنیم بریم بیرون

سوار اون هواپیما هم نمی شی

چون اگه بهش می گفتم من از آینده خبر دارم تو فردا خواهی مرد، باور نمی کرد فکر می کرد خل شدم 


که تهش اینقد این اصفهانی ها خسیس اند،

به خدا بازم سوارش می شد

می گفت برو بابا بلیت رزرو کردم

کشف

خب الآن یادم افتاد

تو همون ماهی که به دنیا اومد،

مُرد.

شرط می بندم تاریخ تولدشو دیگه هیچ کدومتون نمی دونستین

اگه هم می دونستین هیچ کدومتون بهش تبریک نگفتین امسال

گفتین؟

آفرین حالا بازم عکسشو بفرستین هی اینور اونور


چرا ما نمی میریم؟

چرا واقعا ما نمی میریم؟

می گه رد موبایل دو تاشونو گرفتن،

فرض کن یکیش سیگنال  من بوده باشه که داشتم خودمو پاره می کردم بهش زنگ بزنم

هدف:

یه روز کوهنورد می شم،

عین بز کوهی می رم رو قلّه ی اون دنای کوفتی!

فریاد می زنم:

تو از من گرفتیش لعنتی.

هوار می زنم

اینقدر که تار های صوتی م پاره شن

و اگه من تا یه مدت طولانی واسه انتخاب عدد رندوم از هر نوع ترکیب ۳ و ۷ و ۰ و ۴ استفاده کردم،

اگه گذاشتم رو رمز اکانتام،

علّتشو تو امروزم پیدا کنید.

تو بیست و هشتم بهمن.


ATR 72- 212
Register ep-ats
شماره پرواز ۳۷۰۴

بابا این حجت اللّه فولادو می شناسین؟

خلبانشون.

خیلی خفنه ایول.


آذر نود و دو، دقیقا یه هواپیمای دیگه ی تهران-یاسوج رو دقیقا با همین حدودا سرنشین از مرگ کشیده بیرون.


خلبان؟

می شه این بارم یه هیروی تمام عیار بوده باشی؟


ازم بپرسی می گم این خود فینال دیستینیشنه. قسمت هفتم.

نه ولی واقعا خیلی کسخل بودی

امروز پا شدی رفتی چی کار؟

اسکل مگه فردا تعطیل نیست؟

رفتی چه گهی بخوری؟


بخونید اون شاه قدمی رو

نه خب اون شاه قدمی رو که خوندم الآن کاملا امیدوارم که شاید زنده باشن

حالا علی الحساب هی زرت زرت تسلیت نگید

کاش من کوهنورد بودم الآن!


خیلی حالم خوبه

باید اشکای مامانمو جمع کنم

دوست منه!

می فهمی اینو آقا؟

وای دیگه نا موسا بسه

عکسا چی میگه؟

می خواید جون منو بکنید بندازین جلو سگ؟