بچّه ها بچّه ها مکالمه ی بین مامانم و داداشم الآن خود سوژه س. سوژه ترینه. وای.
دارم از خنده می میرم. :))))
حالا شاید بزرگ تر ک شدم و زنده موندم و قلمم بی پروا تر شد، براتون با جزئیات نوشتم.
ولی وای.
حالا قدر منو می فهمه. قدر داشتن یک بچّه ی خجالتی و درون گرا.
پاچیدم از خنده. :)))))
پ.ن:
ای کاش یه ویس ریکودر کوچیک قدر ته خودکار با کیفیت بالا داشتم.
ای کاش یه ویس ریکورد کوچیک قدر ته خودکار با کیفیت بالا داشتم.
ای کاش داشتم.
عح لعنتی.
من باید صداشو می گرفتم حداقل که وقتی بزرگ شد به خودش بدم بمیره از خنده.
پ.ن بعدی:
خدایا این چه مغزیه آفریدی واسه من؟
روم نمی شه تو چشمای هیچ کدومشون نگا کنم دیگه.
جالبه واسم.
گندشو یکی دیگه می زنه، خجالت و شرمش رو من به دوش می کشم...
خب بنویس..حداقل بین این همه پست و خب مربوط ب زلزله ی چیز فان هم بخونیم..
نچ، نمی شه.
خانواده نشسته اینجا.
خب شما بی خود و بی جهت به علّتی که من می دونم بخندید روانتون شاد شه.
بخندید بعد اگه مغزتون پرسید چرا، برگردید بش بگید کیلگ دلیلشو می دونه، من فعلا فقط قراره بخندم.
وای اتفاقا امروز سر یه کلاسی، استاده از خنده م عصبی شد نزدیک بود پرتم کنه بیرون. یهو برگشت بهم گفت دکتر تو به چی می خندی اگه موضوع خنده داری هست بگو ما هم بدونیم؟ بعد همین جمله ش بیشتر منو به خنده انداخت دیگه احتمالا با خودش گفت ولش کن این یارو مجنونه بذار شاد باشه.
کلا خنده دواست دیگه، بخند بخند.
بگرد ببین این وویس ریکودره رو پیدا نمیکنی...اگه پیدا کردی واسه منم بگیر. واقعا نیاز دارم
تو می خوای صدای کی رو ضبط کنی بلا؟ نچ نچ نچ. سوء استفاده از صدای مردم؟
ببین راستش هست الآن این ریکوردری ک گفتم. دوربینشم باید باشه حتّی. پول می خواد فقط. داری قرض بدی؟ :-"
از هشتگات معلومه موضوع تو چ زمینه ای بوده...
و خدا ب داد مادر برسه از دست شما دوتا:{{
وایی الان نزدیک بود با اسم و فامیل کامنت بذارم..اووووف
خب تو که داری خیلی شجاعانه اسمت رو می ذاری، به نظرم اصل کاریش همون اسمه.
خب من می میرم از فوضولی:)))))تک خوری!خب بگو ما هم بخندیم ایششش:))))))
ایش بک.
چی فک میکردم و چی شد!
فک کردم تو میری دوتا میگیری یکیو میفرستی واسه من.خخخخ
من هنوز منتظرم ببینم می خوای باش چی کار کنی...
شاید اگه در راه کسب روزی حلال باشه وقتی مال خودمو خریدم یکی هم واسه تو بگیرم. ولی اوّل مطمئن شم افکار شرورانه نداری...
کیلگ :-\
لیمو :-\
بی نامه منم :-D
خوبه که می گی. کلا بگو همیشه. من فوبیا ی اینجور چیزا رو دارم. حسّاسم روش. سوء ظن دارم و فلان.
دیشب فکر می کردم یکی ایمیلم رو هک کرده یک عرق سردی بر جبینم نشسته بود که نگو...
آدمو میذاری تو خماری چرا
نه اتّفاقا آدمی نیستم که بذارم تو خماری. نخوام بنویسم خیلی راحت نمی نویسم. اونم چی دیگه تو وبلاگ خیلی داغونه بخوای ازین پستای مخوف غیرقابل درک بذاری.
در اون لحظه هیشکی رو نداشتم که نزدیک باشه بتونم باهاش شیر کنم خنده هام رو ولی خب دلم می خواست... فقط اینجا رو داشتم دیگه راستش. برای همین شد که اینجوری شد.
خب قضیه اینجاست که شاید این اسم (آیدا)منظورم نبوده (میدونم قضیه یکم پیچیده شد و شاید ی کوچولو گیج شی)
چی بگم.
خب خودت چند وقت پیش نوشتی اسم واقعی م آیداست، منم گفتم اکی.
الآن بگی آیدا نیست بازم می گم اکی.
راحت باش بابا. ریلکس. ؛) موردی نداره هر جور که راحتی. ما گیج نمی شیم.
اگه من خودمو معرفی نمیکردم در جواب کیلگ :-\ چی مینوشتی مثلا؟ بی نام:-\ ؟ :-))
میگم حتما.فقط اون کامنت بی نام اولیه من نبودما
اونو که نگو وحشتناکه , رسما فناست:-))
خوب تو ک ننوشتی برای همینم نمی تونم خودمو در اون شرایط قرار بدم دوباره.
احتمالا یکی از اینا:
+ جوووونم بی نام؟ :))))
+ بعله بی اسم؟
+ بی نام :-\
+ سلام چرا اسم نداری؟