Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

جوی

هه! راستی جوی پیدا شد.

خیلی ساده.

امروز بعد امتحان کلاس داشتیم. و من طبق معمول به عنوان نفر آخری که همیشه وقت کم میاره برگه امتحانم رو تحویل دادم. آخرین امتحان  شیمی دوران دبیرستانم و دوران دانش آموزیم.

بعدش کلاس رفع اشکال داشتیم.

توی همون کلاسی که جوی توش گم شده بود.

و وقتی رفتم همه ی نیمکت ها پر بود به علت فس فس کاری و آخرین نفر بودن من.

فقط یه نیمکت در اول اول کلاس خالی بود. تو حلق استاد کبیر.

رفتم به سمتش و وقتی بهش رسیدم دیدم جوی روی میز منتظر من وایساده تا بیام و برش دارم و بریم بازم با هم کنکور بخونیم.

و من از این حرص می خورم که کلیییی کلاس مزبور رو گشتم و جوی پیدا نشده بود. و حالا خیلی راحت اینجا انتظارم رو می کشید. دقیقا روی تنها جایی که برام باقی مونده بود.




+جالب میشه چند روز دیگه بیام بگم:

هه! راستی عموم هم زنده شد.

نظرات 8 + ارسال نظر
مهرزاد چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 18:30 http://acetaminophen2.blogsky.com

چ خوب ک پاکنت پیدا شدهاگه من بودم تا حالا جلد پاکنو کنده بودم..چن وقته اینو داری؟؟؟؟

کلا خوب وسایلم رو نگه می دارم.
این رو یک ساله دارم. از اول پیش دانش گاهی...
ولی از جمله افتخاراتم اینه که تا حالا سه تا پاک کن توی دستام تموم شدن!
یعنی به معنای واقعی کلمه تموم شدن و از اول تا آخرش استفاده شده. و این یه حس باحالیه که آدمای کمی تجربه ش کردن!

مهسا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 23:45

عهههه تبریک واقعا!
اونم امکانش هستااااااااا
تو که مطمئن نیستی این اتفاق افتاده باشه!
کاش بشه!
پس لباس من چی؟؟؟؟؟؟؟

فقط از این ناراحتم که اون قدری که می شد خوشحال نشدم!
نه مطمئن نیستم. ولی حدش به همون صد درصد میل میکنه و احتمال غلط بودن شکم به صفر درصد!
ولی خب احتمال ها وجود دارن. هر چند به صفر میل کنن.
حس می کنم اونم دقیقا یه زمانی که مثل من انتظار نداری پیدا میشه!

مهسا پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 17:18

منم وسایلمو خوب نگه میدارم اما تا به حال همچین افتخاری که تو توی کلکسیون افتخارارتت داری ندارم!

فقط اشیایی که شاید از 6_7 سال پیش بودنو به عنوان یادگاری توی جعبه خاطراتم نگهداری کردم
مثل شکلاتی که بابام توی شرایط بحرانی بهم داد و شانسی شکل قلب بود!
و کلی چیزای دیگه
در آخر باید بگم خعلی خفنیییییییی
خعلییییییییییییییییییی!

وای آره! اگه به این آت و آشغالایی که نگه می داریم باشه منم یه گونی دارم ازشون!
البته لفظ آشغال خوب نیست. من خودم خیلی دوسشون دارم.
مثلا یک عدد کیک تاینی کپک زده که از دوم دبیرستان هنوز دارمش و یادگاری مسابقه روباتیکه!
یا پاک کن آزمون تیزهوشانم...
یا حتی جامدادی دوم دبستانم...
یا حتی خز دور کاپشن یکی از دوستام!
یا...
+من جدا خفن نیستم. در واقع می شه گفت واژه ی خفن رو به گند کشیدم! این همه تعریف صرفا مثل هندونه زیر بغل می مونه واسم...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 20:25 http://algorithmic.blog.ir/

در مورد زنده شدن بیشتر توضیح بده..

یعنی این که حس کنم این مدت مثل توهمی ها نبودم و همه اینا از اوّل اون طوری که من می خوام ری لود شه.

عبور جمعه 25 اردیبهشت 1394 ساعت 18:16

چه دغدغه هایی داری دختر!
منم همه پست هات تا حالا رو خوندم!
افرین به تخیلت...
دنیات برام جالب بود و هست... هر چند مثل تو نبودم... خوبیه وبلاگا همینه که دنیاهامونو با هم مشترک میشیم.


+ واسه چند پست قبل:
اتفاقا من روانشناسی دوست دارم ولی چون میخوام خاص باشم به دکتر شدن فکر میکنم!!! برعکس تو.
دور و بر من اینقدر دکتر نریخته! ولی راست میگی چقدر دور و بر تو زیاده!

وقتی پیام نور و آزاد تو خیلی جاها با رتبه های بالا داره روان شناسی میده دیگه من چه اشتیاقی واسم بمونه! وقتی کسایی ک درس نخوندن میرن روانشناسی... :(
کاش به پزشکی ای داروسازی ای دندون پزشکی ای چیزی علاقه داشتم! :(

ولی روان یه رشته عمومیه... از تجربی هم میشه رفت. هنوز بهش فکر میکنم!

آقا من واقعا لیاقت ندارم بشینین همه ی اینا رو بخونین!
واقعا اینکه وقت می ذارین و اینا خیلی ارزشمنده. و به هدف من که فقط می خوام مشهور شم خیییییییییییلی کمک می کنه.
آره وبلاگا خوبن. متاسفانه من تا حالا از وبلاگای سابق تجربه ی خوبی نداشتم. این یکی رو امیدوارم تهش به گند کشیده نشه!
تازه تهش هم بری روان شناسی می گن طرف خنگ بوده مغزش نمی کشیده رفته فلان رشته.
منم سر همین آتش نشان نشدم :|
هرچند بازم به نظرم در دهان خار ها هم می توان یک یاس بود.
می شه باز هم در کنار اون تعداد کثیر خاص بشی!

مهسا شنبه 26 اردیبهشت 1394 ساعت 12:30

بزار تو یخچال استفاده کن!

بیش از حد گذاشتین زیر بغلم! هندونه ها تو یخچال جا نمی شه.
باید خیرات کنمشون. :))

مهسا سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1394 ساعت 12:15

بهترین کارو میکنی!
بی زحمت دو تا رو هم پاس بده اینوری!

:))
هندوانه ی گرفته شده پس داده نمی شود.

مهسا چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ساعت 00:13

عجب دنیای بدی شده ها!

:)
می بایست در انتخاب خود دقت می نمودید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد