وقتی می فهمی این انیمیشنی که دختر کوچولوها اینور اونور آهنگش رو می خونن و استیکر هاش این روزا زینت بخش مکان های مختلف شده داستانش همون داستان ملکه برفی خودمونه که کتابش رو داشتیم تو بچگی ها! اوف.
البته یه انیمیشن قدیمی تر هم واسش دیده بودم که کلا با اون می شناسم ملکه ی برفی رو. یادمه یه آینه داشت توش که هزاران تیکه شده بود و یه پسری که خیلی خوب پازل درست می کرد مسئول سر هم کردن تیکه های آینه ی شکسته بود... به میزانی که آینه درست می شد پسره هم توانش رو بیشتر از دست می داد و به مرگ نزدیک تر می شد. کسی این انیمیشن عهد بوقی که من می گم رو یادشه اصلا؟
اصن ارزش داره برم پیداش کنم ببینم این جدیده رو؟
ندا خواهد آمد که :
کیلگ! پیر شدی رفته پی کارش!
باربی دیدن سر پیری و معرکه گیری...
رواست؟!
اوق.