پس چرا وبلاگ به طرز ترسناکی شبیه گورستان شهر اشباح شده؟
حاجی برام کامنت بذارید مطمئن بشم اقلا خودم زنده ام! مرسی عح.
وگرنه که خود دانید مثل بلدرچین ها جیغ تنهایی می کشم.
پ.ن. جیغ تنهایی بلدرچین دیدی؟
پ.ن. پس چرا این همه دل ها تنهاست؟!
پ.ن. روز بعد. دمتون اساسی گرم! زنده ایم پس درسته. خداوکیل دیشب بیش از حد ترسناک بود جو اینجا! :))) من الان چهار عصر رسیدم خانه، بلافاصله دو ساعت بعدش وبینار بودم، سرم دهشتناک تیر می کشه از فوران اطلاعات، امروزم وحشتناک جلو یکی از دوستام بور شدم، و یهو اومدم اینجا دارم کامنت هاتون را می خوانم و ژله ی پرتقالی می خورم و به نظر تازه یکم به ارامش نسبی رسیدم. دمتان جیز/هات/هوووف.