Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

هلو

الآن در خفا عکس جوونی های مامانمو دیدم با این مانتو های اپل دار تا روی قوزک پا و عینک ته استکانی.هوووووف.
هلویی بوده واسه خودش با اون تیپ و قیافه...
خواستم بگم نه وجدانا آفرین بابام خیلی خوش سلیقه بودی. خوشم اومد، طرف اصل جنسه.



پ.ن:

 آقا اینو دی روز نوشتم تو نوت تبلتم چون بهم گفت کیلگ عکسای گالری م رو به راست بزن نگاه کن، من به راست زدم ولی تهش لحظه ای که حواسش نبود جیک ثانیه برگشتم ببینم اگه به چپ می رفتم چی انتظارمو می کشید. کلی بشّاش شدم با عکساش یه دو سال از الآن من بزرگ تر بوده.


من کلا همیشه با خودم قرار می ذارم اگه فضولی کردم و اطّلاعات مردم رو جوریدم، نباید اطّلاعاتی که به دست آوردم رو با کس دیگه ای شیر کنم و صرفا برای پند گرفتن خودمه. که صرفا دستم بیاد طرفم کیه و چقد با اونی که ازش تو ذهنم ساختم فرق می کنه. 

یعنی رسما نقطه ی پایان اطّلاعاتی می شم. یه اصطلاح داریم تو بیماری های منتقل شونده به نام Dead End Host. میزبان بن بست. 

میزبانیه که بیماری رو می گیره و مریض می شه ولی نمی تونه منتقلش کنه به کس دیگه ای. منم رسما همینم تو فضولی کردنام. یه دد اند اینفو پوینتم. نقطه ی بن بست اطّلاعاتی. 

اطّلاعاتو می گیرم، تصوّراتم دست خوش تغییر می شه، گاهی داغونم می کنه اصن به تصوّراتم گند می زنه، گاهی هیجان زده م می کنه، گاهی غمگینم می کنه، گاهی غیر قابل باور می شه برام... خلاصه باش تب می کنم لرز می کنم به مرگ می کشونتم ولی حتّی بمیرم هم منتقلش نمی کنم. این تنها قانون اختراعیمه تو فضولی کردن. 

فکر کنم فقط یک بار تو زندگیم رعایتش نکردم که حالا قصّه ش مفصله اصلا عواقب خوبی نداشت و پند گرفتم که آدم شم چون همه ک مثل خودم نیستن ک. اصلا حتّی خود طرفم هم نمی فهمه چی شد که با اطّلاعاتش مریض شدم چون رفتار من باهاش عوض نمی شه اصلا. 

می خوام بگم هکر که نیستم ولی هکرم می شدم هکر بی آزاری می شدم کلا. هی اطّلاعات می کشیدم بیرون یه نیگا می نداختم و فوقش مریض می شدم و تموم.


الآن دیگه بعد یه روز مادرم خودش علنی صدام زد گفت یه دیقه بیا عکسامو ببین، ببینم می تونی بفهمی من کدوم دختره ام؟ منم با کلّی هیجان که مثلا بار اوّلمه عکسا رو دوباره دیدم و درباره ی لباس های عجیبشون و صورت ساده ی آرایش نداشته ی بچّه هاشون نظر دادم و تهش بش گفتم خودش خیلی خوشگل بوده توشون.  کیف کرد. تعریف الکی هم نکردم ناموسا به نظرم خیلی هم عوض نشده. جوونه هنوز جدّی. 

خلاصه الآن دیگه مشکلی نداره پستش کنم این افکارمو. من راضی، طرف راضی، کی ناراضی؟

اینتر.