Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

نفس عمیق... هووووف.

نشد.

همه جا در امن و امان است ولی.

نفس عمیق.

دم...

باز دم...

کیلگ.

آروم باش.

دم...

باز دم...



به درک که نشد.

به کفشم که نشد.

بی خیالش.

اپلیکیشن احمقش حدود یک ساعته دهن منو صاف کرده تهشم فایل های خودم که الآن هنوز دارمشون رو بهم نشون میده که بیا اینا رو برات پیدا کردم و راستی یادم رفت بهت بگم پول باید بدی برای اینکه برشون گردونی!!!


دیگه واسم مهم نیست.

نه که نتونم.

می شه رفت نسخه ی کرک شده ی نرم افزارا رو دانلود کرد.

کلی نرم افزار تست نشده ی دیگه پیدا کردم.

و بقیه ی سیستمش هم دستم اومده که چی کار می کنه.

ولی ارزشش رو نداره بیشتر از این.

اون قدر فایل های مهمی نبودن.

حیف وقتم.

درس و مشخام مونده همه ش. :))))

درس و مشخ به درک، خوابم می آد. :)))))

تشنمه حتّی! :))))))))))


راستش همچین اتّفاق ماژوری هم نبود. من یکم زیادی وابسته بودم به فایل هام.

خوبه نزدم پوشه ی تصویر ها یا ویس هام رو پاک کنم.

پوشه ی دانلوده دیگه، اسمش روشه،

هرچی دانلود کردم اون تو بوده فقط.

دوباره وقت می ذارم همه رو دان می کنم.

دونه دونه ش رو.


خوبیش اینه که یه راه ساده برای یادآوری چیز هایی که زدم پاک کردم دارم.

این لعنتی باهوش دانلود هیستوری داره.

قشنگ دونه دونه از همون بالای لیست دانلود هیستوری، شروع می کنم تا آخرین دونه ش رو دوباره دانلود می کنم.

این خط. اینم نشون.

نصفشم جزوه های مزخرف لعنتی فاکیده ی دانشگاه بود که واقعا از صمیم قلبم خوشحالم که پاک شد.



می مونه اون چند تا عکسی که از گوشی های بچّه ها واسم فرستاده شده بود تو پوشه ی دانلودم که اونا رو هم مقادیر زیادی ش رو دارم هنوز، چون موقع دیلیت کردن با خودم گفتم بذار فعلا صد و سی تا فایل پاک کنم بعد برم سراغ بقیه ش و همین طرز فکر نجاتم داد حدودا الآن نصفش مونده برام.  به نظرم با همونا هم می شه تجدید خاطره کرد، شاید حتّی قبلا ازشون بک آپ هم گرفته باشم و تو هارد ریخته باشم یادم نباشه.

بیشتر روانی شدنم سر همین عکسا بود و اینکه حس می کردم خاطره هام دود شده رفته هوا، ولی الآن دیگه حسّی ندارم.

کرختِ کرخت.


مشکلی نیست واقعا.


آهان چرا امکان داره یه مشکل خیلی خیلی خیلی "کوچولو" داشته باشیم.


.

.

.

به مامانم نگید ولی فکر کنم زدم از گارانتی انداختم تبلته رو.

اینم به کفشم کیلگ عزیز.

تو فقط نفس عمیق بکش.

همچین که ریه هات مثل بادکنک هلیومی بخوان از تو قفسه ی سینه ت بزنن بیرون برن به آسمون.

دم...

باز دم...

غم...

باز غم...

نظرات 2 + ارسال نظر
نارنجی شنبه 22 مهر 1396 ساعت 01:52

جمعه ها یه برنامه پخش میشه به اسم ب روز
نمیدونم دیدیش یانه
ولی درمورد نرم افزار ها و موبایل و فناوری های روز دنیاست
یه برنامه رو معرفی کرد
اسمش ری استور ایمیج بود اگه اشتباه نکنم
میگفت عکس های پاک شده رو برمیگردونه فقط هرچه دیر تر اقدام کنی کیفیتش پایین میاد
ببین میتونی این نرم افزاره رو پیداش کنی

من قدیما ب روز رو دیدم راستی. بازی هایی که معرفی می کردن خوب بود. ولی دنبال نمی کردم.
ساعت و شبکه بده بهم، ازین به بعد عین جغد دنبالشون کنم.
هر چند اون زمان که حدودا دو سه سال پیش میشه، برنامه هایی که معرفی می کرد اصلا به درد بخور نبود. ولی باید پیامک بدم یه دور هم ازونا تشکّر کنم.
حس زندانی های زنجیری رها شده رو دارم الآن.

نارنجی شنبه 22 مهر 1396 ساعت 02:03

پیداش کردم
http://www.javanmobile.com/52694/restore-image-super-easy-android/

واااااااای باورم نمی شه،
برگشت.
نمی دونم همه شه یا نه،
و البته یکم با سایز کوچیک تر و کج و معوج که مثلا بعضی کلّه ها از کادر بیرون زده شده ...

ولی برگشت.
عکساااااام برگشت.
وقتی که دیگه کاملا بی خیالش شده بودم و برام مهم نبود.

آدرس بده شیرینی بفرستم در خونه تون.
شیرینی چیه، شام می دم بهت. هرچند هنوز حالا حالا ها مونده تا حقوق گرفتنم ولی از عیدی هام شده می زنم شامه رو بهت می دم.

خیلی خوشحالم کردی... امیدوارم یه روز همه ی حجمی ازین انرژی مثبت که به من فرستادی برگرده سمت خودت.... هزار برابرش.
خداوندگارا!
وای.
تو قطعا فرشته ی نجاتی،
کاش زود تر می اومدی.
چون زدم گارانتی تبلته رو پروندم.
چی برات بنویسم جدّی که بفهمی خیلی دمت گرم؟ نمی تونم تو واژه بگم.
خیلی مدیونتم، خیلی.

من با برنامه های خفن کامپیوتری نتونستم برشون گردونم، حالا یه اپلیکیشن ساده کارم رو راه انداخت.
هنوز باورم نمی شه؟
خوابم بیدارم چه خبره؟
ویشگون. ویشگون. ویشگون های ممتد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد