دیشب صدای غُر غُر از کیلگ هارا نیامد،،،
شاید که لای جزوه، او خواب رفته باشد!
آرایه های ادبی:
معنا و مفهوم:
وی موجودی بود بی انگیزه و زور شده، که کلّه اش بوی قرمه سبزی می داد و واحد های حجیم اختصاصی به تعداد بیست و سه عدد بود که از چشم هایش فوران می زد.
عمدتا فرجه ها را به استرس می گذراند و عین آدم تن به درس نمی داد و با سرعت یک صفحه در ساعت رقص سماع می کرد و در عوض شب های امتحان طی الارض می نمود. اینگونه بود که نفهمید اردیبهشت کی خرداد شد و خرداد کی رمضان شد و رمضان کی تیر شد و تیر کی شوال خواهد شد.
وی در حین طی العرض شبانه ی خود صداهایی مبنا بر غر و لند از خود در می آورد به سان کودکی که به زور سرلاک در حلقومش بچپانند و البتّه همراه با قان و قون کردن استاد مذکور را با انواع انگشت های خود مورد عنایت قرار می داد.
گاه نیز خواب بر او چیره می گشت و او برای آنکه گوشمالی درست حسابی ای به این حریف چغر بد بدن داده باشد، شعر بالا را از مخیله ی خود تراوش نمود تا مشتی باشد بر دهان مستکبران و خصوصا مراقبین وز وزوی سر جلسه ی امتحان.
شعار آن بزرگ همی بود: "غُر می زنم پس هستم."
عااالی بوووود
حیف که اسم خودت رو چپوندی تو شعر وگرنه توییتش میکردم:(
خرداد رمضان نشد و این بخش از پستت اشکال داره ک البته یکم انتظار زیادی ه که اون وقت شب دقت کنی ب این..
واو بوی شهرت می آد. می رفتم رو توییتر مشهور می شدم یعنی؟ [چشمانش برق می زند. ] ولی خوب فایده نداشت دیگه، چون وزنش نسبتا خوبه یهو می دیدی معروف می شد، شعرم رو می زدن به اسم خودشون. :{ وگرنه اصلا مدل اوّلی که ساخته بودم بی اسم بود.
و اینکه به اون مورد هم چرا دقّت کردم اتفاقا. :)) تنها دقّتی که کردم تو همون یه خط بود.
خرداد رمضان شد دیگه.
ششم یا هفتم خرداد بود که رمضان شروع شد امسال.
غیر از اینه؟
:)))) با حال بود
این امتحانا چه ها که نمیکنه با ادم
خرداد رمضان نشد تو خرداد ماه رمضون شروع شد و موازی با هم پیش رفتن.اینطور نبوده که خرداد ت بشه بعد رمضون شروع بشه ک،اصلا نمیشه بگی یکی از ماه های شمسی ب ی ماه قمری تبدیل شد،بنظرم اشتباه میداد:)
+نه دیگه نمیذاشتم کس دیگه ای شعرت رو به اسم خودش بزنه خودم این کار رو میکردم:)برم ببینم با اسم خودم وزنش چطور میشه:)))
استامینوفن
خرداد رمضان شد:)))) دیگه بعد از شش خرداد این ماه رو به رمضون میشناسیم...منظور کلیگ قطعن همین بوده ...من که با جملش کاملن موافقم:-0 لایک بر کلیگ
درست فهمیدی، من هم همین مفهوم رو تو نوشته ام می خواستم برسونم.
@تنها
همچنان معتقدم اشتباهه ک بگیم ی ماه شمی ب ماه قمری تبدیل شد:/
منم می دونم اشتباهه.
فکر کنم همه بدونن اشتباهه.
لحن نوشته م اینجور بیانی رو می طلبید. بیان این جوریش به نظرم هیجان انگیز تر بود و سردرگمی نویسنده رو خیلی بهتر نشون می داد.
ما یه کشوریم که با سه تا تقویم مختلف مجبوریم کار کنیم و هر کدوم هم اثر خودش رو بر زندگی مون داره.
از نظر تئوریک هم که بررسی کنیم درسته که سه تا تقویم جدا از هم اند ولی غیر از اینه که تو ذهن ما پیوستگی دارن به هم؟ ما طبق تقویم ورق نمی زنیم ماه ها رو تو ذهنمون. غیر اینه؟
اقا من فهمیدم منظورت چیه ولی خب وقتی میگی خرداد رمضان شد یه جوری ه(حالا باز میگیم اکی باز بخاطر اینکه ماه رمضون روزه میگیرن اکثر ایرانیا ماه شمسی ای که با ماه رمضون یکی میشه تو تقویمشون کمرنگ میشه،اما تیر شد شوال؟!:/شواااااااال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
دیگه بحث هم نکن.مرسی اه
بله، شواااااااااال. :{ اون رو خودم هم مطمئن نبودم شواله بعد رمضان. رفتم از تو تقویم چک کردم و بعد نوشتمش. منظورم این بود که حتّی عید فطر هم حس نمی شه تو این برنامه ی شلوغ من. :)))
ولی به هر حال به چشم، هرچی امر بفرمایید. بحث نمی کنیم.
طی الارض!
خاک بر سر بی سوادش کنن.