مامانم می گه قدر قند خون یه آدم ناشتا نمره اوردی از پره. :))) عاشق خلاقیتشم ینی.
و حتی گفت فدای سرت من واقعا خوشحالم که نیفتادی. چون می دونه داشتم با مخخخخ می افتادم.
اولین باره به عمرم چنین رفتاری می بینم! عموما نمره های من یا اصلا مهم نیست یا جواب اینه که بازیگوشی کردی خیرات سرت می خواستی بخوانی. ولی این بار فکر کنم دلش خیلی سوخته حال و روز منو که می بینه.
بچه ها لب مرررز پاس کردم! من مرز مشترکم مرا فریاد کن. فقط یکی دو تا کم تر می زدم، واقعا شش ماه عقب می افتادم. و قشنگ یادمه که همون یکی دو تا رو لحظه ی اخر زدم! اون لحظه ای که تصمیم گرفتم گریپ فروت رو بیشتر از سیر دوست داشته باشم تو پاتو! این گریپ فروت یه تنه منو نجات داد! باورم نمی ره. باورم نمی شه اینقدر رو مرزم و یه گریپ فروت نجاتم داد. هیچ کس هم باور نمی کنه.
یکی دوستام می گه تو فقط یکم استرسی هستی... :))) اخه اقا من ابرو دارم، نمی دونم چرا همیشه باید بعد ازمون های مهم همه را رو سفید کنم یه جوری که باورشون نشه این منم.
هی هر چند وقت یه بار هم مادری پدری کسی می اد بهم می گه حالا زیادم ناراحت نباش. ببین یهو کف نمره تون شده نود همه افتادند برو خدا رو شکر کن تو نیفتادی.
یا عاشق استاد راهنمام هستم، امروز خداحافظی قبل عید می کردیم،
برگشتند می فرمایند که
احسننننت احسنت به تو جوان، فقط با همین فرمان الانت برو جلو، واقعا لایق بهترین ها هستی و به دستش می اوری و جزو برترین پزشکان خواهی بود!
حالا بیاد بگه ببینم من اگه با این فرمان جلو برم دقیقا مقصد کجاست؟ :دی خب مستقیم با مخ تو دیوارم که!
ایناش اصلا مهم نیست... من فقط اعصابم از این خورده که فقط یکی دو تا کمتر می زدم الان افتاده بودم و این که این یکی دو تا زدن واقعا شانسی بود! واقعا فکر نمی کردم کف امتحان این قدر بیاید بالا!
جماعتی رو نا امید کردم خلاصه.