دو تا سوال خیلی حیاتی دارم:
۱) چرا آهنگ بچه های آسمان رو انداختید رو صحنه تکل ها و دریبل های بچه های تیم ملی و هر پنج دقیقه یه بار پخشش می کنید؟ من مخم قاطی می کنه! قاطی. قاط. قاط. قاطی می کنم. این چه کاریه؟ کدوم یکی از بازیکن های تیم شبیه علی حیوونکی با کفشای پاره پوره ش هستن؟ بیرانوند شاید. که اونو کلا تو کلیپ نذاشتید! می دونی من بچه بودم چقد با دیدن پاهای پر از ماهی علی گریه کردم؟ چرا این کارو با من می کنید؟
۲) چرا تبلیغ روبیکا رو ریختید تو تبلیغ گاج؟ روبیگاج؟ واقعا؟ واقعا؟؟ روبیگاااااج؟! می خوام بدونم!! خود تبلیغ های گاج به تنهایی کشنده نبود؟ خود صدای محمد رضا احمدی که هر فرصتی مثل بی بی دی بابیدی بو می پرید وسط روبیکا روبیکا می کرد کافی نبود؟ روبییییگاااااج؟
۳) می خوام یه پیشنهاد فنی بدم به همه ی قیمه تو ماست ریزنده ها و علاقمندان به رشته ی خطیر قیمه در ماست ریزندگی! بیایید تبلیغ اویلا رو هم بریزید تو تبلیغ فامیلا، منو راحت کنیییید. جون من بیایید.
می دونی چیش باحاله؟
بستگی به زرنگی مسئول تبلیغاتتون داره.
اگه بخواید تیکه ی اول اویلا رو بریزید تو تیکه ی دوم فامیلا، نتیجه ی نهایی تون می شه "اوی" + "لا" یا همون خود اویلا.
اگه بخواید تیکه ی اول فامیلا رو بریزید تو تیکه ی دوم اویلا، نتیجه ی نهایی تون می شه "فامی" + "لا" که می کنه خود فامیلا.
نیم ساعته اینو کشف کردم دارم باهاش ور می رم تو ذهنم و کیفورم.
بیایید سریع تر این قیمه رو بریزید تو ماست. این قیمه و ماست برای ریخته شدن تو هم آفریده شدن. بیایید. بجنبید.
تبلیغشم می شه:
" دی دی دی دی،
دی دی دی دی،
روغنیلا سرخیلا فامیلا!"
وای من چقد خلاقم. من چقد خلاقم. من چقددددددر خلاقم.
.:. پیشنهادات دیگه هم دارم، عطر بیک رو بریزید تو فرش ستاره ی کویر. بعد ماحصل رو بریزید تو تبلیغ نوستالژیگ پنیر پنج ستاره ی آمل. آخخخخپ حالا بعدا دقیق تر مطرح می کنم.
هوراااااا پتو کلّه غازیه رسید به من.
واقعا انتظاری که از فرشته ی آب و هوا دارم اینه که یکم قدر سر قاشق چای خوری به دلم راه بیاد.
"
ضمن سلام و تهنیت فراوان بابت هنر ریزی های چند روز اخیرتان،
احتراما به استحضار می رساند مگه من دل ندارم فرشته؟
هوای این روزا رو فیکس کن. بسّه دیگه. تافتی ژلی چیزی بزن بهش. همین الآن. همین الآن. همین الآن.
نامردیه که یهو از وسط جهنّم پرت شم وسط سردخونه. و هی این چرخه ادامه داشته باشه و... ادامه داشته باشه و... ادامه و... ادامه و... و...
پس اون اپیزودی که قراره هوا ملایم باشه و ملایم بمونه کجاست؟ من فیلمو زدم جلو باز؟
انتظار زیادیه که واسه یه مدّت هوا هیچ ویژگی خاصی نداشته باشه؟
نه سرد باشه نه گرم...
نه خشک باشه نه مرطوب...
نه آفتابی باشه نه ابری...
نه بارونی نه برفی نه بادی...
من ازت هوای یک روز کاملا معمولی رو می خوام. بی حس. طوری که اصلا از وجودش با خبر نشم و نخوام بهش فکر کنم. چرا اینقدر سخته برات؟
هوا هیچی نباشه. هیچی.
فرشته ی آب و هوا! من ازت می خوام هوا برای یه مدّت خیلی طولانی هیچ ویژگی بارزی نداشته باشه.
هیچ.
مرامتو جیگره، بای.
امضا دو نقطه دو نقطه :: اژدهای نفس آتشین شما.
"
[نامه را با زبان تف می زند و درون صندوق زرده ی پست می اندازد.]
# آقا یه سوال پایه ای. عبارت "قیمه ها رو نریزید تو ماستا" دقیقا چی شد که اومد رو کار؟ (ده نمره ی مثبت با پاسخ تشریحی کامل) یعنی من شب خوابیدم یه روز صبح که بیدار شدم دیدم جا افتاده رو زبون همه. اصلا نفهمیدم چی شد که اینجوری شد. روند ریشه دوانی ش توی فرهنگ مردم رو نفهمیدم حتّی! اوّلش کلیپ بود؟ کتاب بود؟ تیتر روزنامه بود؟ آهنگ بود؟ جک بود؟ چی شد که الآن فقط می تونیم بنویسیم لطفا قیمه ها رو نریزید تو ماستا و نتونیم معنی کنیم حالمون رو؟