امروز تو آزمایشگاه، مسئول گروهمون اومده ارزش یابی مون کنه، از من پرسید دیفتری رو زیر میکروسکوپ دیدی؟ گرم مثبت بود یا منفی؟
منم اومدم براش استدلال کردم که آره زیر میکروسکوپ که قرمز بود پس یعنی... یعنی... مثبته. نه ببخشید، یعنی منفیه. نه نه، همون مثبت منظورم بود.
خلاصه دید دارم من من می کنم. گفت بیا یه چیزی یادت بدم دیگه نپره از مغزت. هر وقت خواستی رنگ آمیزی گرم رو تعیین کنی به این فکر کن که قرمزا همیشه منفی اند. یه ویژگی مثبت توشون پیدا نمی شه! داغونن.
دیگه خلاصه، یعنی من استقلالی تر از این بانو به عمرم ندیده بودم. قشنگ معلوم بود دلش از دیشب پره.
توضیحات اضافه : این پست نشونه ی یکی از بیماری های مادرزادی منه، اگر قرار باشه اطلاعات دودویی حفظ کنم همیشه ی خدا قاطیش می کنم. یعنی اگه سه دسته اطلاعات باشه با وجودی که حجیم تر می شه مقدار اطلاعات ولی به خاطر سپردنش واقعا برام کاری نداره. ولی فقط کافیه دو دسته اطلاعات داشته باشیم که مجبور باشیم از هم افتراقشون بدیم. هیچ وقت نمی تونم خوب یادش بگیرم. سر همین قضیه شاید تا چهارم پنجم دبستان فوبیای اینو داشتم که دست راست و چپم کدوم به کدومه یا تو شیمی هنوزم که هنوزه با یه حالت ته دل خالی کنی می تونم بگم بار پروتون مثبته یا منفی و خلاصه دسته بندی هایی دو دویی ازین قبیل. مثل خنثی کردن بمب می مونه واسم.
پ.ن: الآن که فکر می کنم لزومی نداشت به این شدّت فوتبالی از حرفاش برداشت کنم. سپاه یزیدم همیشه قرمز نشون می دن. ولی خوب از طرفی فیلم هری پاتر از معدود جاهایی ه که رنگ قرمز نماد ویژگی های مثبته و قرمزا توش داغون نیستن. ولی من در اون لحظه فقط همین فوتبال می اومد تو ذهنم و خیلی تلاش کردم که دانشجوی جدی ای باشم و ازش نپرسم حالا استاد آبیته دیگه؟ های فایو.