فکر نکنید خود خره!
نه خیر، خود خر نیست،
نماینده ی لاین ماست!
که می گه همه فردا می رویم بیمارستان حضورا تعطیلی را می پرسیم که استاد لج نکنه.
وای من نمی فهمم این خرخون های نمره دوستِ پاچه لیسِ استاد رو، چرا نماینده می کنیم ما؟ من نمی دونمممممم! خر بودن از خود ماست کرم کتابو نماینده می کنیم بعد اینجور میشه.
به خدا این بچه های دانشگاه این قددددر سوسول اند، من اصلا گاهی شک می کنم هم سن من باشند یا بتونند روزی تنهایی زندگی شون رو منیج کنند. رفتار در حد اون دورانی که خانم معلم می گفت:"اگه کسی حرف بزنه نمره انضباط کم می کنم." و همه خفه خون می شدیم.
خوب! بزرگوار! نماینده! سال شیش هستی خیرات سرت، چس ترم که نیستی. واژه ی تعطیل می فهمی یعنی چی؟ یا بیام حرف به حرف ش رو از داخل سه ورژن دهخدا و معین و عمید از تک تک مجراها فرو کنم بهت؟ یعنی چی بریم حضوری از استاد بپرسیم تعطیل می کنه یا نه؟ اسکل.