روز پنج شنبه مادر سید عماد الدین سجادی که به مزارش رفته بود، متوجه حضور دو سگ در مزار او شد. این دو سگ همان سگ هایی بودند که عماد هر روز به آن ها رسیدگی می کرد و هر از گاهی آنان را برای شست و شو به خانه می اورد. او حتی برای این دو سگ اسم نیز گذاشته بود. (و شما خوب می دانید اسم گذاشتن، یعنی چه. یعنی پیمان بستن. یعنی از جنس پوست و خون و استخوان یکدیگر شدن. اسم گذاشتن مثل آن است که گل داخل اخترک را پیدا کرده باشی و به او بگویی تا تهش هستم.)
مدیر آرامستان می گوید: "متوجه حضور سگ ها در ارامستان شده بودیم و فکر می کردیم که دلیل خاصی ندارد، تا اینکه متوجه شدیم این دو سگ و تعدادی سگ های دیگر، هر روز فقط بر سر مزار یک نفر می آیند و آن مزار عماد است. آن ها می آیند تا به او سر بزنند..."
سید عمادالدین حیرت سجادی، یکی از اعضای مجمع فعالان زیست محیطی کشور در کرج بود که طی سالیان دراز صادقانه به امداد و نجات حیوانات بی سرپناه پرداخته و تمام تلاش خود را در راستای حفاظت از محیط زیست و حمایت از حیوانات به کار بست. او ۴ ماه پیش بر اثر ایست قلبی، دار فانی را وداع گفت و همه ی ما را تنها گذاشت خصوصا این سگ های زبان بسته را.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش (امیدوارم واقعا) پر رهرو!