این شما و اینم قهرمان امتحان فیس انترنی. :)))
ماکس کلاس شدم، رزیدنت این حقیقت رو بلند کوبوند تو صورت همه (چون جزو نفرات اخر لیست بودم جلوی کل اعضای کلاس امتحان دادم)، و بعدش همه شروع کردند به تشویق و ارج نهادن بنده. :)))
زیباست.
وقتی امتحان دادم، رزیدنت برگشت گفت، دیدید بچه ها؟ این یعنی سواد. شرط می بندم هیچ کدومتون قدر این (بنده) مهارت و سواد و مطالعه نداشتید. تا سایز لوله ها رو هم حفظه. حتی هیچ کدومتون بلد نبودید لوله رو درست تو دستتون بگیرید و این دوستتون اولین و اخرین نفری بود که درست دستش گرفت!
و بعد همه شروع کردند دست و جیغ و هورا کشیدن واسم.
و بعدش که خواستیم بریم بیرون، بچه هایی که از جلوم رد شدند همه کلی تعریف کردند و اینکه واو کیلگ تو چه خفنی رو نکرده بودی و فلان.
البته دوستای هم گروهی خودم مثل بز بز قندی سرشون رو انداختند پایین و در سکوت رد شدند! که طبق معمول ناشی از حسادت بی حد و مرزشون بود و خداوکیلی دلم خنک شد! :)))) بیشتر از جهت حق مدعیان را در کف دست گذاشتن. کاردشون می زدی خونشون در نمی آمد.
انتقام سخت من تکمیل شد.
و این بود معجزه ی ماه هفتم انترنی.
البته داستان هایی هم پشت این امتحان بود که اگر وقت کنم به زودی براتون می نویسم. اوضاعم دقیقا شبیه فیلم های فانتزی انیمیشنی شده بود. :)))
علی الحساب خوشحالم! من لحظه های جالب و مخصوصی دارم در دوران انترنی ام که کم پیش می آد کسی لذتشون رو مزه کنه و این عالیه و از این بابت به شانس خودم می بالم.
پ.ن. روز زیبای دانش اموز بر همه مبارک.