Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

از دردی خسته ام کز آن من نیست

یعنی این طوری که پیش می ریم،

من اگه زنده بمونم و به چشم روزی را ببینم که درد جای واکسنم اکی می شه و بالاخره خبر مرگم می تونم تو اون پوزیشنی که عشق می کنم و راحت هستم بخوابم،

دوباره فرداش روز تزریق دوز دوم می رسه و همین بساط مسخره را دوباره داریم!

می دونی چند روزه نخوابیدم مثل آدم؟ :() خیلی زندگی فلاکت باری شده و هنوز هم دست چپم از مدار خارجه.

 

پ.ن. یک زمانی فوبیای درجه اولم واکسن بود و اینکه به محض اینکه فاز های ترایالش تمام بشه، اولین گروهی که هدف واکسن قرار می گیرند کادر درمانند. و واقعی هم شد! خودم و تقریبا همه ی کسایی که دوستشون داشتم گروه هدف اول این واکسن لامصب بودند و دهنم صاف شد با کابوس هایی که دیدم. یعنی خب واقعا خیلی قشنگ بود سناریو، من دوست داشتم تا حد امکان کمتر واکسن تزریق بشه به نزدیکان، ولی تو خانواده ی ما یا همه پیر پاتال بودن، یا همه کادر درمان بودند، یا بیماری خاص بودن، دوستام هم همین طور یا همه کادر درمان بودن، یا بیماری خاص یا به هر نحوی از قافله ی واکسن جا نموندند! و زرتی این واکسن تا وارد بازار شد اولین نفر به هر کی که من می شناختم این واکسن رو زدند که این با طبع محافظه کار من در تضاد شدیدی بود و کاملا مخم رد داده بود و دچار واپاشی و بحران شده بودم. شبی که مادرم می خواست بره واکسن بزنه تا پای گریه هم پیش رفتم!

حالا که به حرف این و اون و شمسی خانوم بالاخره قبول کردیم و رفتیم این واکسن کوفتی رو زدیم، می دونید فوبیای جدید چی داریم در بساط؟

اینکه تقریبا مطمئنم این واکسن سطح ایمنی اش افت می کنه و دیگه تا اخر عمر هر سال باید یکی دوبار این کوفتی رو بزنیم! خدایا خودت ظهور کن. من نمی کشم هرسال واکسن! واقعا در توان ندارم. :() ببخشید که مثل بقیه تون پوست کلفت نیستم. نتانم.


نظرات 2 + ارسال نظر
ماتیلدا پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1400 ساعت 23:37

من واکسن که زدم ۲ روز تب لرز و بدن درد شدید داشتم بعدش تا یکهفته جای واکسن دهنمو سرویس کرد یعنی شبا اصلا نمیتونستم به پهلوی راست بخوابم
اما از ته دل ترجیه میدم ماهی یبار واکسن بزنم فقط کرونا نگیرم

سارا فکر کنم تو استرازنیکا رو زدی،
متاسفانه من در مواجهه با سینوفارم که رسما همه می گویند آب مقطره اینجور دارم ادا در می آرم، و هنوز این بازو دررررد می کنه. البته علایمی به غیر از سر درد و دست درد ندلشتم. ولی کلا دوستش ندارم که دستم درد کنه...

با توجه به چیزی که از واکنش بدن نسبت استرازنیکا دیدم، با خودم می گم اگه اون رو زده بودم که قطعا می مردم و بدنم طاقت نمی اورد!

من ترجیح می دم خودم رعایت کنم، همون طور که از سال پیش این قدر خفن رعایت کردم و کرونا هم نمی گیرم و من رو از واکسن معاف کنند تا فعلا ببینیم جهان به چه سمتی می ره! نمی گذارند منتها.

ماتیلدا جمعه 31 اردیبهشت 1400 ساعت 12:05

آره از ما آسترازنیکا بود. شما چون گوگولی طوری آره تاب نمیاوردی:)))
من شنیدم که عوارضش برا اوناییکه گروه خونی مثبت هستن کمتره نمیدونم چقدر صحت داره این قضیه من که مثبت بودم هم دهنم سرویس شد دو روز
آخه هر چی رعایت میکنی باز این ویروس لنتی از یجاییت میزنه بیرون
ولی اجبار نیست گمونم. سهمتو بفروش:دی

اقا گوگولو بودنم رو می پذیرم، :)))) با افتخار
ولی ربطی نداره ما یه داش مشتی سنگین وزن سبیل کلفت دیدیم بیمارستانمون بستری شده بود به خاطر عوارض واکسن دو تا پتو کشیده بود رویش و مثل چی می لرزید... عوارض واکسنشه!
اون بحث گروه خونی را هم نشنیده بودم تا به امروز! چه جالب. مطمین نیستم ولی اگر باشه خوش به حال ما.

+ ویروس از یجاییت می زنه بیرون یا از یه جاییت می زنه تو؟ xd

اجبار که نداریم ولی ما مادری داریم بهتر از برگ درخت و دوستان و استادانی بهتر از آب روان... اینقدر همه رفتند روی اعصابم همه نفری... زدم تهش دیگه!
الان دو هفته گذشته و نمی دونم توهمه یا واقعا هنوز دستم درد می کنه؟!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد