یکی از مواردی که برای گرگ بیابون هم ارزو نمی کنم، انتظاره.
انتظار برای امری که به فعل رسوندنش ابدا دست تو نیست و فقط باید منتظر باشی و باشی تا ببینی چی می گذارند جلوی پایت.
می تونه از انتظار واسه دریافت یه پیام باشه تا انتظار برای بهبودی یکی که افتاده به بستر بیماری.
کلا مزخرفه و می تونی شیدا بشی.
و ببخشید که مغز بعضی ازما مولتی تسک نیست و نمی تونیم خودمون رو سرگرم کنیم با بقیه ی کار ها تا دوره ی انتظار طی بشه.
و ببخشید که قانون نسبیت انیشتین درست کار می کنه.
واقعا نیاز دارم هرمیون بیاد چوب دستی ش رو بگذاره رو مخم بگه :"ابلیوی ایت!"
قانون پایستگی دردسر البته....اره می دونم چی میگی انتظار خیلی سخته و تا کسی قبلا تجربه اش نکرده باشه نمی دون چی میگی....هرچی که هست امیداروم زود درست بشه و زیاد منتظر نمونی
درست شد! عجیب معجزه می کنی ها. منتظر تصمیم رئیس روسای دانشگاه بودم . اونی که می خواستم نشد ولی همین که دیگه مجبور نیستم منتظر باشم عالیه. حداقل می تونم با فراغ بال به زندگی ام بپردازم..
پ.ن. می دونی منظورم چی بود از نسبیت انیشتین؟ اینکه زمان نسبی می گذره و وقتی قراره منتظر باشیم هزار برابر بیشتر کش می اید و نمی گذره.
پایستگی دردسر هم به رسمیت قبول می کنم کاملا درست بود.