می خواهم یکم با زوایای پنهان کثافت وجودم آشناتون کنم.
از طرف مامانم پیام امده:
"من مامانم هان!
عروسک بازی هم می کردی؟
با کی؟!!
می دونم پرنده بازی. ولی عروسک؟!!"
بعله دیدید زیر ظاهر مظلوم و بی صدای من چه هیولایی خوابیده. دیگه مامانم هم فهمید. همین من هستم عامل نصف فسق و فجور های مملکت.
خفااااااش شبم اصلا.
+ پشت صحنه: ماشینم خراب شد. خواستم از حالش با خبر بشم. پیام داده بودم از عروسکم چه خبر؟!
همچنان می تونید دیگاه سفیدتان رو نسبت به من حفظ بفرمایید. ها ها. من دم به تله نمی دهم. همچنان. نه حداقل در ملا عام. :-"
درود بر خفاش شب عروسک باز اعظم ...
عروسکم فقط عروسک های خفاش شب یاقوت. نیست؟
دیدگاه من چرا به تو سفید نیست استاد؟!
استاد که شمایی،
ما تا ابد شاگردی می کنیم.
تو پزشکی...
تو درس...
تو عروسک بازی شده حتی...
ولیییی چشم ها را باید غلط گیر گرفت،
کیلگ را سفید باید دید.
دیگه سفید تر از من؟ داریم؟ نیست به قرعان.
دقیقا ..
تخت گازو می دیدم البته تا وقتی که جرمی کلارکسون و اینا بودن ، خواهر کوچیکه مسخره م می کرد چون فقط منم تو خانواده که پشت رل ننشستم ولی از ماشین بازآ (عروسک بازا )خیلی خوشم میاد(جالبتره اینه ح حتی اردی رو از پژو 405 تشخیص نمی دم تا این حد)..
وای وقتی پست رو خوندم فکر کردم واقعا اسباب بازی داری:))))ببین ذهنم من چقدر تمیزه دیگه
ذهن پاکت رو کار ندارم چون من خودم هم به وقتش کم بچه مثبت نیستم،
ولی خدا رحم کناد که تصورتان از این حقیر چیست که با اسباب بازی از نوع عروسک جور در می آد..
از وقتی بلاگ اسکای قالبا رو عوض کرده بخوام هم نمی تونم بدون وارد کردن اسم کامنت بذارم...
اون نفر قبلیه می تونه ظاهرا. فکر کنم منم بتونم...