L90 اگه آدم بود، برای من می شد همون آدم اتفاقی بخت برگشته ای که به محض دیدنش حسّ تنفر می کنی بی دلیل.
داشتم فکر می کردم که خیلی از ریخت و قیافه ی ال نود بدم می آد.
هر طور که فکرش رو می کنم، نمی تونم بفهمم در سر طراحش چی بوده که این ماشین رو این شکلی طرح زده. خصوصا چراغ های -از نظر من- احمقانه ش رو.
یعنی نمی دونم، کاملا حس می کنم خنگه. ضریب هوشی ش پایینه. سندروم داون داره، بین همه ی ماشین ها.
تو سر من اینجوریه که تو شده حتّی تشت حمام رو سوار بشی، نیسان آبی گاوی سوار بشی، ولی ال نود سوار نشی.
حالا اگه به شانس ماست، همین فردا یکی پیدا می شه یه سوئیچ می ذاره جلومون، بهمون ال نود کادو می ده.
ماشین بی ریخت زشت.
یک مدت مد شده بود هر کسی را که می دیدی به لطف ثبت نام شرایطی یک ال نود می گرفت و چهره ی شهر را با آن عقب مانده طور می کرد.
بعد آنکه به لطف دولتمردان ال نود به قشر ماشین های بالای صد میلیان تومانی پیوست و کس را یارای خرید آن در شهرستان ما نیست و بدین سبب آن ها که داشتند فروختند و پول آن بر سر حسابی انداخته سود گرفتند و به همان دیفالت ایرانی جماعت (پراید نقره ای ۸۶) بازگشتند.
کافیه ماشین قرمز باشه تا من خوشم بیاد دیگه مهم نیست چی باشه حتی فولکس غورباقه ای