همه تون بیایید بغلم که از خوشحالی موندم چی کنم.
امتحانی که قرار بود بیفتم رو نیفتادم!
با چند نیفتادم؟
با ۱۰ نیفتادم!!!
هولی شتتتتتتت خدایا بیا منو بخور دارم سکته می کنم از هیجان،
با ده نیفتادم.
تا حالا از دیدن یه نمره این قدر خوشحال نشده بودم. فرض کن با یه سوال پایین تر اوضاع چقد فرق می کرد.
البته شواهد حاکی از اینه من خودم افتاده بودم، استاد بهم ارفاق کرده، ولی کی به کیه... مهم اینه که پاس شدم، رو آخرین نمره ای که می شد پاس بشم، پاس شدم.
این خودش از ده تا بیست گرفتن سخت تره ازنظر احتمالاتی. که دقیقا رو کف قبولی، قبول شی... خیلی باید شانس داشته باشی که احتمالات اینجور رخ بده.
این ترم خیلی از افتخارات رو آنلاک کردم کلا. مثل یه بازیه که میفتی دنبال اچیومنت هاش تا هانتشون کنی. به عبارتی تو این ترم من اچیومنت هام در سطح دانشگاهی به طرز خطرناک و جالبی داره آنلاک می شه. یاد اچیومنت های فروت نینجا می افتم. یه تیکه ش بود می گفت باید دقیقا ۳۲۱ امتیاز از بخش آرکید بگیری. در این حد سخت...
و من این ترم تو کارنامه م،
صفر گرفتم.
ده گرفتم.
بیست گرفتم.
و این همه عدد برام خیلی جالبن. هیجان دارن در حد مرگ. خصوصا این دهه نوبرشه، واقعا عشق منه.
تا حالا ده نگرفته بودم. یه بار بود ترم دو، که نمره برگه م ده شد و بعد رفتم تبدیلش کردم به هفده با شرط و شروطی و هفدهه رفت تو کارنامه م. ولی این دهه. خودشه. خالص خالص می ره تو کارنامه م.
نمی دونی من حتی پیش پیش رفته بودم روز امتحانشو چک کرده بودم واسه ترم بعد، یعنی در حد مرگ مطمئن بودم می افتم.
فقط حال گیریش این بود که با یکی از دوستام شرط بسته بودیم که با هم بیفتیم. یعنی بهش گفتم اوستا من وقتی می گم می افتم مطمئنم راه نداره. ولی الآن ده گرفتم نیفتادم. در عوض اون شد نُه و افتاد! حالا هنوز بهم نگفته خودش ولی بیچاره م می کنه... مگه باور می کنه من با ده نیفتادم فکر می کنه حرف مفت زدم. چون از اولشم که داشتیم تبادل ایده می کردیم برگشت بهم گفت همه تون پاسید فقط منم که می افتم. و همون لحظه بهش قول شرف داده بودم که منم می افتم و کنارش خواهم بود تو ترم بعد و غمش نباشه. الآن شدید بدقول شدم.
به هر حال کم کم ش تا دو روز انرژی لازمم رو دارم و شنگول خواهم بود،
و هیچی ... هیچی فعلنیاش نمی تونه منو ازین حالت های بودنم بکشه پایین!
حتی اینکه بفهمم قیمت بستنی موزی میهن دو برابر شده: قدر دابل چاکلت.
پ.ن. این همون درسی بود که واس خاطر جام جهانی شرحه شرحه ش کردم. قربانی ش کردم. و حالا که نیفتادم به خود لعنتی م افتخار می کنم چون تونستم به زور هم که شده هم به خدا برسم هم خرما بخورم. الآنم نشستم رو کاناپه کنار پدر بزرگ و مادربزرگم بستنی موزی م رو می لیسم. یامی. البته نمی تونم بهشون بگم چقد خوشحالم. چون بابابزرگم هنوز تو این سن وقتی منو می بینه بهم می گه :"امیدم، ایشالا از درس ها بیست بگیری." و همچنان می آره پول دستم می ده می گه :"بیا این جایزه ته به خاطر بیست هایی که می گیری." اتفاقا الآنم داره نگاه می کنه تایپ کردنم رو و یه درصد فرض کن چه حالی می شه اگه بفهمه از خوشحالی ده گرفتنم دارم اینجوری ذوب می شم.
ای خداااااااا.
من هنوزم شانس اینو دارم که به نسل آینده بگم تو دانشگا هیچ درسی رو نیفتادم و بزنم تو سرشون. فکر می کردم این اپشنو از دست دادم...
گااااااد
/⊙-⊙/
در صورتی که درس تخصصیه حق داری اینقدر خوشحال باشی وگرنه الکی اینقدر داری بدر و بخشش میکنی؛)
بیا حتی همینم اچیومنته! ما دیگه درس غیر تخصصی نداریم. :)))
ولی اگه عمومی هم بود، بازم در همین اشل غش و ضعف می کردم از شادی.
ولی سوال دارم اگه آنلاینی:
+ بدر و بخشش یعنی چی؟ بذل و بخشش شنیدم ولی اینکه این یکی که گفتی چی هست و چه ربطی داره رو نفهمیدم. من تو پست بخشش می کنم؟ بدر و بخشش می کنم؟
+ کوردلیا. تو آن شرلی بود اسمش؟ کجا بود؟ یعنی چی؟ بدون اطلاعات می گم خیلی اسم قشنگیه.
کورنلیا فونکه هم یادم می آد. شبیهن.
مثلا دو تا خواهر باشن، کوردلیا و کورنلیا
بله همون بذر و بخشش مد نظرم بوده،منظورم به عنوان پست بود.
میگی فری هاگز فقـط اولاف می افتم در فروزن!!!الان دارم شکل اولاف می بینمت...خب مبارکه نیفتادی ...واقعا قیمت بستنی موزی دو برابر شده! !!یا خدا....گفتی اچیومنت اسکای ریم نصب کردم بعد از ده بار نصب کردن و کلی تغییر ویندوزم جالبه خوبه الان من یه الف هستم با صد کیلو خرت و پرت وسایل الکی که جمع کردم اصلا نمی دونم چطوری می تونم یه سری وسایل بندازم دور؟تازه امروز بازی کردم اللن لول 2 هستم لول چندی؟ولی انتظار پیشرفت ازم نداشته باش دروغ چرا بازیش می کنم حوصله ام سر میره نمی دونم شاید گرافیکش باشه البته بازی قشنگ کولیه ولی خب خستم می کنه
من فروزن رو ندیدم تا حالا ولی. اولافو می شناسم منتها.
این فری هاگزم از اونجا نیومد تو ذهنم.
شوما هم مبارکه اسکای ریم. آخر ویندوز؟ مگه نگفتی پی اس؟
جدی بازی خوش ساختی هست و مخ دارن سازنده هاش. بری جلو جالب تر می شه و یاد می گیری فقط یه دست لباس فاخر و یه اسلحه خفن و معجون برداری. البته من الآن استخون اژدها هم دارم که سنگینه ولی دلم نیومد بندازم. بعد مثلا یه تیکه از نقشه رو نشون کردم می رم اونجا چیزایی که دوست دارم رو میندازم تا بعدا که دلم خواست بیام برش دارم. :)))
من دارک الفم. بعد دوستم می گفت هر کدوم از اون موجودات یک طوری می تونن بازی رو جلو ببرن و هر کدومشون واسه یکی از ماموریت های اصلی بازی خوش ساخت ترن. یادم نیست حرفش درست ولی محتواش این بود که تاثیر داره انتخاب شخصیتت تو گیم پلی.
دور انداختن هم وقتی منوی لیستات رو باز می کنی با دسته ایکس باکس ایکس می زنیم و می ندازه دور. ولی با کنترل های تو که هنوز نمی دونم کیبورده یا پی اس رو نمی دونم چی می شه.
و منم راستش لولم بالا نیست. هفته. دعواست اینجا سر ایکس باکس و به من زیاد نمی رسه بازی کنم. ایزوفاگوس می زنه زیر گریه همش. حالا من تا قبلش اصلا کاری به دسته ایکس باکس نداشتم بعد قرنی یه چیزی افتاده تو سرم که جذبم می کنه و داره خودشو می کشه حسود بدبخت خسیس!
بعد تو باید میشن ها رو انجام بدی. کلی میشن مختلف داره. اون اپشنال هاش خیلی جالبن واسم. فانه. مثلا من دیروز رفتم یه دختربچه رو تو شهر وایت ران راضی کردم که به یه پسره فحش نده.
یا یه مرده رو راضی کردم که به یه زن خیلی خوشگل متلک نندازه و بره پی کارش. و نمی دونم من حوصله م سر نمی ره.دستام خواب می ره فقط.
این همون درسه بود که من عرررر میزدم آناتومی میوفتم تو هم میگفتی منم یه درسم رو میوفتم؟
چه دیر جواب امتحاناتون میادا
خب مبارکه
من خودمم این ترم هم آناتومی هم الفی رو قسر در رفتم قشنگ میفهمم حسش رو
درمورد اون دوستت هم ما واسه یکی از بچه هامون این اتفاق افتاد که قول داده بودن دوتایی باهم بیوفتن
استاده عشقی نمره داده بود یکی شون پاس شد
اونی که پاس شد گفت به خاطر تو میرم به استاده میگم منم بندازه ترم بعد با هم برداریم ولی اگر هم نشد نامردم اگه تک به تک کلاساشو باهات نیام
حالا توهم برو همینو بوگو کیف کنه با این رفقیقای مشتیش
من همیشه آرزوم بود یه دونه از این با مرام معرفت مشتیا داشته باشم
هرچند یکی داشتم حالا قضیه ش طولانیه بگذریم
خود لعنتی شه که با هم سر درسامون عرررر می زدیم.
:)))))
اون دوستم هم صرفا در حد حرف می گه بابا. خیلی گشاده. در حالت معمولش هم کلاس نمی آد، اینو که عمرا دوباره بره بشینه. بیشتر ما قصدمون از این عهد، خود جلسه ی امتحان بود که غریب کش نشیم نه کلاسا.
اوه اوه.نمی دونم چرا امروز کلا این اصطلاح بذل و بخشش رو به کل فراموش کردم و مورد عنایت قرارش دادم..
بی خیال.اصلا امروز روز عنایته،به کسی چه مربوط. :دی
معرفی کتاب:
معنای خرافه
۲- از جمله واژه های شدیداً بازیچه و پوچ و بی مفهوم که هر کسی آنرا بر علیه مخالف خود بکار می گیرد واژه خرافه و خرافاتی است که در باره هر نوع اندیشه و باور متافیزیکی بکار می رود و کل مذهب را شامل می شود.
۳- براستی خرافه چیست؟ از نظر منکران خدا و دین، کل مذهب و معارف دینی خرافه است. یعنی هر باوری که زمینه مادی و محسوس نداشته باشد خرافی است....
۴- از منظر علم و فنون مدرن هم هر چیزی که بواسطه این علوم فهم و تصدیق نگردد خرافه است.
۵- در معنای وسیع دیگری هر چیزی که در محدوده فهم کسی نگنجد خرافه محسوب می شود. ...
۶- همین کسانی که دشمن فهم برترند و هر چه را که در فهم آنها نگنجد خرافه می نامند بواسطه گرفتاریها و عذابهائی که لاعلاج هستند به ناگاه مبدل به خرافاتی شدیدی می شوند. یعنی آنگاه که فهم شان از درک مشکلات و حل عذابها بر نیامد همه امور و علل را به جهان ماوراء می افکنند و یک شبه معتقد به بخت و اقبال و جن و از ما بهتران و جادو و چشم زخم می شوند تا به این ترتیب مسئول گرفتاریهای خود نباشند و عذابها را از عوالم غیر بدانند و خود تبرئه شوند و علت بدبختی خود محسوب نگردند.
۷- لذا شاهدیم که در سراسر جهان مدرن و اتفاقاً جوامع پیشرفته و علمی و تحصیل کرده که انواع عذابهای لاعلاج غوغا می کند خرافه پرستی رنگارنگ هم غوغا می کند و هر روز یک باور و دکان خرافه پدید می آید.
۸- یعنی همانهائی که زمانی بی هیچ دلیلی جهان ماورای طبیعی و غیر محسوس و عالم غیب را منکر بودند ناگهان همه امور جهان خود را ماورای طبیعی می خوانند و بکلی طبیعت و عقل را منکرند.
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی
t.me/khodshenasi4
اخ که این خوشحالیا چقدر میچسبن :-)
من تو کل زندگی تحصیلیم ترم سه دانشگاه فیزیکو کلا سفید دادم که لطف کرد با ۹.۵ انداختم. هنوزم جیگرم میسوزه بابتش! جز اون هیچوقت نیفتادم هیچیو.
این رضائه هنوز هست؟ :))))))))
123456 امین بازدید کننده:-)))
شات نگرفتی؟ گرفته باش گرفته باش گرفته باش!
دنبالش بودم اتفاقا.
:(
گرفتم:-)))))
تا بلاگ رو باز کردم چشمم خورد به بازدیدش،خیلی مزه داد^.^
خب بفرست دیگه چرا جون مرگم می کنی؟ :)))
مُردم از ذوق.
میخای بذارم یه وقتی که انتظارش رو نداری برات بفرستم؟مثلا یه سه چار هفته دیگه!؟اینجوری بیشترم ذوق میکنی:-)
ذوقش می پره مثه الکل ها! خود دانی.
بفرست پستش کنم دیگه.
http://s8.picofile.com/file/8336856934/IMG_5917.PNG
یه چیزی بگم دلت بسوزه حالا
من یه درس افتادم ترم بعدش برش داشتم 16 شدم نمره قبلیم حذف شد
ازین اچیومنتا داری؟؟