خب،
رگباری درس خوندن توام با صدای چالاپ چولوپ قطره های آب که می افتن روی کانال کولر،
یکی از لیدوکائین های طبیعی ای ه که من سال ها پیش کشفش کردم ولی نمی دونم چرا هنوز ازش فرار می کنم.
شاید به خاطر این که وقتی میشینم پاش و شروع می شه، دیگه نمی تونم ول کنم و بکَنَم. یه حالت غریبی به وجود می آد که بهم می گه ما باید تا آخر دنیا زیر همین کانال کولر بشینیم کیلگ. تا آخر دنیا هم کافی نیست حتّی...
خب واقعا بدجور بی حس می کنه لامصب.
ولی قهوه و از اون فیلم سینمایی هایی که یه بار نشونت دادم دیدن بیشتر فاز میده :]
گشت ارشاد بیایید اینو ببرید محتوای مجرمانه می پراکنه جوون مردمو از راه به در می کنه
ک خ گ ا D:
من دیگه با دست جلو چشامو می گیرم حرف به حرف می خونم
سریع تر بیایید ببریدش این مفسد فی الارض رو
حروف الفبایی مورد دار رو دستچین می کنه
نمی کشم دیگه
حاجی واسه ما دیگه جا نماز آب نکش!!!
آب که کشیدم،
رو بند رخته، داره خشک می شه الآن.
نه خب واقعا وقتی به زبون گواتمالایی کامنت می ذاری من چه کنم؟
گفتم فضا لطیف شه یکم
محض اطمینان خودتی
گ=گشت
ا=ارشاد
ک=**
خ=*وا*
با عرض خجلت و اینا. صرفا جهت فهمت بود. بعد فهم حذف کن خانواده نیاد ببینه شر شه
کشیدم ازششش
مدرککککک
مدرکککککک
بیایین تا که گرفتمش
[صندلی الکتریکی فاکس ریور تو را می خواند]
برادر شما دیگه باید متوجه باشین که صندلی فاکس ریور و متعلقات را زندگی کرده تو ک ما...دیگه نشستن روش که شکنجه محسوب نمیشه.
(از بی خوابی کسشر میگوید)
هوم.
چه جور شکنجه ت کنیم پس؟
بگویید وضع کنونی حقیقت من است ..
مسخره کنی میام برااتاااا
نفهمیدم مسخره کردن ک دیگه جای خود داره،
زیر شیش سال حرف بزن