کیلگارا هستم...
نویسنده ی ناخواسته ی این وبلاگ ناخواسته...
_گاهی اوقات حس می کنم زندگی هم منو تو مسیر های ناخواسته ی زیادی گذاشته... طوری که نمی دونم به کدوم راه برم!_
راستی، وبلاگ منه، حرف های منه، و دیدگاه های من. از شیر مرغ می نویسم تا جون آدمیزاد. به هر حال یه وب ناخواسته موضوع خاصّی نخواهد داشت.
Kilgharrah. I would not have summoned you
If there was any other choice...
mnemailnadaram@protonmail.com
ادامه...
نظرسنجی
جهت تست برنامه نظر سنجی؛ فعلا یه سوال دم دستی ولی عمیق: چیزی که شما در عمق وجودتون هستید، برای جامعه تو ذوق زننده س. چی می کنید؟
ببین به نظرم باحال ترینش همین "ت" ی کیبورد فارسی هست یه زمانی ما خیلی خودمونو اذیت می کردیم به جای :) به کار ببریم تولید وطنی شه ولی بعدش ول شد. بعد یه ته مایه ای از تمسخر هم داره خود لفظ "ت" که اون قداست و ماستی و فرشته واری :) رو از بین می بره و کلا خیلی روال بود.
الآن اینا رو دیدم هیجان داشت. همون :ر که شبیه زبونه خصوصا. با درجه ی خیلی قانع کننده ای زبونش رو در آورده.
بعد اون ز رو که خوندم پر پر شدم دیگه رسما. خییییلی خلاقانه بود. از طرف من بش بگو کارش درسته. فقط بدیش اینه که باید هی توضیح بدی این چیه چون آدمایی که ایموجی استفاده می کنن خسته تر از اینن که دقت کنن، بعد یه مدت که خیلی توضیح بدی هر کس و ناکسی استفاده ش می کنه خز می شه. گنجینه هات محفوظ واس خودت ما دستشون نمی زنیم، وگرنه من دیگه ازین به بعد هر جا تکست دادم، تهش یه ز: هم می ذاشتم محض پاراف. بعد دقیقا هم یه ورم چال لپ داره. خیلی جفت جوره کلا!
الآن یه لحظه حس کردم اشتیاقم واسه ایموجی نوشتن برگشت. خیلی وقت بود از هر گونه ایموجی ای تنفر زده شده بودم و نمی دونم چرا.
امسال دیگه واقعا کولی بازی شد ولی رسما. :))) خیلی ها رو رنجوندم. چه مجازی چه حقیقی...
داشتم روان شناسی می خوندم اتفاقا. یه سری نوزاد ها هستن به نام نوزادان نا ایمن دو سو گرا. اینا دوست دارن مامانشون بغلشون کنه، ولی به محض اینکه بغل شدن، می زنن زیر گریه چنگ می ندازن مادرشونو، بی قراری می کنن. این الآن دقیقا خود منم در روز تولدم. بغل بزنی یه داستانه، نزنی یه داستان. :)))
این که منم وقتی گربههای خوابگاهو میبینم!
دوس دارم نازشون کنم ولی بدم میاد از موی کنده شدهشون که میچسبه به لباسم. تازه بعدشم کلی پشیمون میشم که دستم گربهای شده ولی بازم خودمو میکشم تا میبینمشون صداشون کنم و بغلشون کنم :///
کلا مثال جهان شمولیه. می شه تعمیمش داد به خیلی از حالت ها. :)))) توکسو نگیری گربه بغل می زنی. :)))) ینی می خوام ثابت کنم خیلی دارم درس می خونم این روزا. تمام مثالام درسی شده. :)))) حالا فردا میشینم انگل می خونم به میمنت همین بحث شیرینمون.
می گن زودتر بگیری هم بهتره اتفاقا. برو ببغل بچلونشون اصلا.
حالا چیزه یه راه حلشم اینه که با توک کفش نوازششون کنی. یکم از دیدگاه ما یه جوریه این حرکت، ولی اونا حال می کنن انگار. دیگه نمی شه جمشون کرد.
من دارم خویشتن داری میکنم چل دیقه بصبرما
خب الآن که اینو می نویسم، عرفا و شرعا حلال است.
ستایشم بنما بلو. :-"
تولدت مبارک کیلگارای عزیز
مرسی بلوی عزیز!!!
ولی بلو. تو خیلی با استمرار عجیبی این کیلگارا رو کنار واژه ی عزیز می آری همیشه. دقّت کردم. لطف مدامی داری...
اه آخرشم دیر شد
میخواسم سر ساعت صفر بتبریکم
مهم قصدشه.
اصلا بش ک فکر می کنم این همه واس خاطر من سعی کردید دوازده شب آن شید، اشک در چشام حدقه می زنه که من چقد مهمم!
ستایشو خوب اومدی ر:
:ر رو از کجا یاد گرفتی؟ خیلییییی با کلاسه. و نمی دزدمش. قول. ستایشش می کنم فقط.
از حضرتِ داداش کوچیکه، ابداعیِ خانوادگیه!
اینام هس:
ا:
:آ
ه_ه
ه_ه
خلاصه که کیبورده دیگه
خواسی هم برشون دار د:
اینم واسه کساییه که چال لپ دارن:
ز:
چال لپ +جوش/خال:
ژ:
:)))
ببین به نظرم باحال ترینش همین "ت" ی کیبورد فارسی هست یه زمانی ما خیلی خودمونو اذیت می کردیم به جای :) به کار ببریم تولید وطنی شه ولی بعدش ول شد. بعد یه ته مایه ای از تمسخر هم داره خود لفظ "ت" که اون قداست و ماستی و فرشته واری :) رو از بین می بره و کلا خیلی روال بود.
الآن اینا رو دیدم هیجان داشت.
همون :ر که شبیه زبونه خصوصا. با درجه ی خیلی قانع کننده ای زبونش رو در آورده.
بعد اون ز رو که خوندم پر پر شدم دیگه رسما.
خییییلی خلاقانه بود. از طرف من بش بگو کارش درسته. فقط بدیش اینه که باید هی توضیح بدی این چیه چون آدمایی که ایموجی استفاده می کنن خسته تر از اینن که دقت کنن، بعد یه مدت که خیلی توضیح بدی هر کس و ناکسی استفاده ش می کنه خز می شه. گنجینه هات محفوظ واس خودت ما دستشون نمی زنیم، وگرنه من دیگه ازین به بعد هر جا تکست دادم، تهش یه
ز: هم می ذاشتم محض پاراف.
بعد دقیقا هم یه ورم چال لپ داره. خیلی جفت جوره کلا!
الآن یه لحظه حس کردم اشتیاقم واسه ایموجی نوشتن برگشت. خیلی وقت بود از هر گونه ایموجی ای تنفر زده شده بودم و نمی دونم چرا.
من بازم تبریک بگم یا خز شد دیگه؟!
نه اصلا. با آغوش باز پذیراییم.
حس می کنم هنوز به قدر کافی ستایش نشدم.
واسه چار تا دو هم دیر رسیدم
اشکال نداره! مجددا تولدت مبارک د:
تا آخرین لحظات وخ هس هنوز واسه تبریکاترگباری :))
من خیلی کولی بازی در می ارم تو روز تولدم هر سال؟
سه تا دو داش یه هف
آخیش
بمب خنثی شد...
این ت خیلی خوب بود :)
میخوام یه تنه خزش کنم :))
بکن بکن. با افتخار پیشکش!
من الآن دیگه روش کراش ندارم.
تو ذهنم تبدیل شده به یه ایموجی خنگ.
نه خیلی هم کولیبازی در نمیاری د:
امسال دیگه واقعا کولی بازی شد ولی رسما. :))) خیلی ها رو رنجوندم. چه مجازی چه حقیقی...
داشتم روان شناسی می خوندم اتفاقا. یه سری نوزاد ها هستن به نام نوزادان نا ایمن دو سو گرا.
اینا دوست دارن مامانشون بغلشون کنه، ولی به محض اینکه بغل شدن، می زنن زیر گریه چنگ می ندازن مادرشونو، بی قراری می کنن.
این الآن دقیقا خود منم در روز تولدم.
بغل بزنی یه داستانه، نزنی یه داستان. :)))
این که منم وقتی گربههای خوابگاهو میبینم!
دوس دارم نازشون کنم ولی بدم میاد از موی کنده شدهشون که میچسبه به لباسم. تازه بعدشم کلی پشیمون میشم که دستم گربهای شده ولی بازم خودمو میکشم تا میبینمشون صداشون کنم و بغلشون کنم :///
کلا مثال جهان شمولیه.
می شه تعمیمش داد به خیلی از حالت ها. :))))
توکسو نگیری گربه بغل می زنی. :))))
ینی می خوام ثابت کنم خیلی دارم درس می خونم این روزا. تمام مثالام درسی شده. :))))
حالا فردا میشینم انگل می خونم به میمنت همین بحث شیرینمون.
می گن زودتر بگیری هم بهتره اتفاقا. برو ببغل بچلونشون اصلا.
حالا چیزه یه راه حلشم اینه که با توک کفش نوازششون کنی. یکم از دیدگاه ما یه جوریه این حرکت، ولی اونا حال می کنن انگار. دیگه نمی شه جمشون کرد.
عه زودتر بگیرم موبه؟ پس اوکیه! برم علائمشو سرچ کنم بفهمم کی دارم میگیرمش!
آره اونطوری تونا خوششون شاید بباد ولی من خودم دوس دارم نازشون کنم و بچلونمشون!!!! خودخواهم کلا! د:
92727
وای چقد غلط تایپی دارم...
فقط دلم به این خوشه که تو خودت میفهمی میخواسم چی بتایپم!