یه پست گذاشته نوشته:
"بیاد
روز های گذشته
که همه چی خوب بود و شاد
۱۳۸۵"
ینی می خوام بگم، این روحیه ی امروز کسیه که از بیست سالگی ش تا الآن، صرفا کار کودک کرده و دور و برش پر بوده از بچّه و دنیای نورانی بچّه ها! حداقل به نظرم این بچّه ها مثل یه سپر محافظ حفظش کردن مقابل لجنی های دنیا. وقتی عمو پورنگ دیدگاهش این شکلی شده، تو جمله ش می نویسه "بود" و نه "هست"، دیگه از بقیه چه انتظاری می شه داشت... همه خسته... مغموم... شکست خورده... نا امید... بی رمق.
من که الآن تو بیست سالگی م این شکلی ام اگه بتونم به سن الآنش برسم، دقیقا چی مونده از روح و روانم؟
آهان داشتم فکر می کردم، اگه یه سال زودتر انقلاب می کردید، من امروز می تونستم بیام رو وبلاگم بنویسم:
" من کیلگارا، امروز نصف انقلاب سن دارم چوونکه چهل تقسیم بر دو مساوی است با بیست."
و عجب جمله ی محشری می شد، نه؟
آقا ولش کن به انقلابتون چی کار دارم، می رم خر بابامو می گیرم الآن، چه معنی داشته این قدر عجله کرده. یک سال صبر می کرد خب.
همه حالشون بده کیلگ
همه حالشون بده کیلگ
همه حالشون بده کیلگ
(سوزنم گیر کرده لطفا بزن آهنگ بعدی!)
موزیک باز نیستم، ولی مدیا پلیر هام دیفالت رو ریپیتن.
اینم روش. :)))
از توان من خارجه زدن رو آهنگ بعدی. یکی دیگه هم باس بیاد، تنهایی زورم نمی رسه راستش!
پس تا صبح همینو تکرار میکنم. حقیقتیست که باید گفت!
فیت بدیم با هم؟
شهرزاد فیت کیلگ.
نام آهنگ دو نقطه دو نقطه: حقیقتی که باید گفت!
چی اینکه نصف قدمت انقلاب اسلامی سن داشته باشی ژذابه؟!یعنی الان وسطی ما بابت این موضوع باید مفتخر باشه؟!
عه ژذّاب؟ وای تا حالا با کسی حرف نزده بودم مستقیما تو مکالمه ش بگه ژذّاب. الآن دارم می خندم. :)))
به هر حال یه کوفتی هست دیگه. حسّش باحاله. رند در رنده.
مثل ساعت همین کامنتت.
ولی چیزه آخه سی و نه که تقسیم بر دو نمی شه کلا. وسطی تون آدم فضایی ه؟ من منظورم از نظر بازی با عدد هاش بود.