آقا این قالبی ک انداختم رو وبلاگم، علاوه بر اینکه دکمه ی لایک و دیسلاک نداره و عکس مورچه طوری رو فقط بلده پشتیبانی کنه و به عکس واید ک می رسه جیغش می ره هوا و پس زمینه ی صفحات ثابتش سیاه رو به موته و ورژن موبایلش توضیحات زیرعنوانم رو نشون نمی ده که بگه باهاتون حرف می زنه، یه ویژگی گند دیگه ام داره ک کلا از نظر سنجی ها پشتیبانی نمی کنه. یعنی چی؟ ینی من نمی تونم فیلد نظر سنجی بذارم اون زیر با وجودی ک عاشق ایجاد کردن و به تماشا نشستن نتیجه ی فیلد های نظرسنجی ام. (حالا بماند اینکه بلاگ اسکای هم نظر سنجی هاش خیلی تف تفی ه و گزینه هاشو نمی تونی از یه حد طولانی تر بنویسی ولی بازم.)
خلاصه آره قالب خیلی تباهی ه و بسی دست و پامو می بنده ولی هنوز نتونستم با خودم کنار بیام ک عوضش کنم چوون ک خیلی دوسش دارم لعنتی رو و کلا هم اهل این نیستم یه چیزی رو ک انتخاب کردم، پسش بزنم.
اینو نوشتم ک بگم این الآن با یه نظر سنجی ساده هم حل بود، ولی پستش می کنم. چوون ک مجبورم می فهمی؟ مجبووورم!
خب چیزه. قبلا ها یکم واستون اعتراف کرده بودم ک من علاقه ی زیر پوستی وافری دارم به دزدی اطّلاعات و تماشا کردنشون. هک و فلان و چی. خب قضیه اینه ک رمز سیستم اعلام نمره ی چند نفری از بچه ها رو دارم و از قضا یکی ش دوست صمیمی مه.
نمره ی یه امتحانی اومده، و خب منم بر طبق عادت همیشگی م رفتم ببینم کی ماکس و مین کلاس شده و اینجور خُنُک بازی های سرگرم کننده...
آقا زد و دیدم این دوستم افتاده! خب قبلا تو سیستمِ خیلی از بچّه ها، این واژه ی مردود رو دیده بودم و با یه پوزخند و گفتن اینکه "وای تو چقد شوتی ، دیگه خودتو واس من نگیر." و فلان و اینا ول می کردم بره.
ولی این فرق می کنه. شت. چوونکه اخلاق این دوستمو می دونم. طرف شیرازیه و رگ شیرازی ش به طرز وحشت ناکی قلمبه س. تو دانشگاه ک گهگاه درباره ی نمره و امتحان و اینا حرف می زنیم معمولا از خواب بیدار می شه و می گه من نمی دونم چند گرفتم هنوز بذا بعد از اینکه تموم شد همه ی امتحان ها، همه رو با هم چک می کنم و باز می گیره می خوابه.
از زمانی ک نمره ها اعلام شده، با اصرار بچّه ها قرار شد چون ما خیلی بدبختیم، از ترم پنجی های افتاده یه امتحان دوباره بگیرن تا ک پاس شن بلکه شیش ترمه نشن و جا نمونن از اون امتحان علوم پایه. و الآن همه ی افتاده هامون دارن دوباره می خونن.
آقا الآن ما اینجا دو تا بحث داریم:
شماره ی یک) این یارو خییلیی خرخونه. وقتی از امتحان اومدیم بیرون، خودش داوطلبانه اومد چند تا از بیخ دارا رو با هم چک کردیم. کامل. همه چی تموم اصن. یعنی یه علّت اینکه کلا بی خیال دنیاس، اینه ک خوب می خونه، مطمئنّه پاسه و نیازی نداره بره اون سیستم مسخره رو چک کنه به جاش می گیره مثل خرس می خوابه دانشگاهم ک نمی آد کلا!خلاصه نمره ش باید از منی ک هیجده گرفتم یکم بالاتر می شد، و حالا اون تو زده هشت و نیم خط فاصله وضعیت مساوی مردود.
شماره ی دو) این سیستم ها یه قابلیتی دارن ک اگه بخوای بهت نشون می دن آی پی آخرین نفر بازدید کننده رو. من از سه چهار روز پیش ک نمره ها اومده دارم مال اینو هی رفرش می زنم بلکه اون عدد آی پی عوض شه و بفهمم خودش اومده چک کرده و می ره یه خاکی تو سرش کنه! که قربونش برم همه ی ده تا بازدید آخرش آی پی خودمه و طرف معلوم نیس کدامین گوریه الآن.
خب سوال اینه:
شت من الآن چی کار کنم ک نه سیخ بسوزه نه کباب؟
بگم بهش که تو رو جون همون عشقت، برو اون سیستمو یه نگا بنداز؟
آقا بحث یه دوستی هشت ساله س تقریبا. یکم بو ببره من همچین کار وحشت ناکی باهاش کردم، تمومه فاتحه م خونده س.
اصلا لازمه کاری بکنم؟
بعد اگه کاری نکنم و مثل همیشه بشینم نگا کنم فقط، وقتی دوستم خیلی شیک و مجلسی شیش ترمه شد و از امتحانم جا موند، نکنه نتونم خودمو ببخشم؟
تقصیر منه؟
الآن من رابین هود داستانم؟
قضا و قدر الهی ه، چیه این؟
چی کنم؟
کیلگ باید بهش بگی
اگه نگی اند نامردیه ها
من باشم هیچوقته هیچوقت طرفو نمی بخشم
راه گفتنش هم زیاده
یکیش اینکه اسم یکی از خر خون های کلاس رو که یه جورایی شاگرد اول تون محسوب میشه رو بیار و بگو میگن فلانی افتاده
طرف اصلا فکرشم نمیکرد بیفته
بعد یه جور بهش تلقین کن که استادتون قاط زده و نمره ها قاطی پاتی شده و خلاصه تحریکش کن که بره نگاش کنه
نامردیه؟ خب من ک به خودم قول دادم نقطه ی انتهایی اطّلاعات باشم و کلا از اطّلاعاتی ک به دست می آرم استفاده ای نبرم. الآن این قانون رو زیر پام بذارم؟ بعد از کجا می دونی در آینده تصمیم های مسخره تر نگیرم؟ بهتر نیست بی خیالش شم؟
آقا اون ایده آخریت رو خوندم خیلی خوب بود دیگه و عملی شونده.
این دو تا فضایی ان. من چه چور همچین چیزایی رو بگم؟ از خودم نمی تونم ک شایعه بسازم اونم تو این کلاس ک عطسه بزنی هزار نفر پشت سرت می گن عافیت باشه!
خب بنظرم بهش بگی بهتره ولی یه جور غیر مستقیم...بهتره چون بعدا با خودت درگیر میشی و بگی احساس بهتری به خودت داری تازه به یه نفر هم کمک کردی....
مثلا می تونی بگی با فلانی شرط بستم کمتر از 15 شدی بهش بستنی بدم تورو خدا برو نمره ات چک کن من بستنی ندم به طرف آ ماشالله برو نگاه کن سیبیلم گیره:)))))
یا دو تا دخترای کلاس ازم پرسیدن فلانی چند شد فکر کنم میخوان آمارت بگیرن نمره تو بگو سرافرازمون کن
یا استاد گفت نمره فلانی خیلی خوب شده مگه چند شدی؟مردم از فوضولی بگو
یا (استاد راهنما دارین؟) استاد راهنما گفت نمره فلانی چند شده میخوام ببرم روی نمودار
یا همین الان بهش اس ام اس بزن بگو نمره ات چند شد موضوع مرگ و زندگیه
و خیلی جمله ابتکاری دیگه
فقط گیر بدی حسابی بهش کافیه اخرش کلافه میشه نگاه میکنه
تصمیم اتخاذ شد بهش می گیم. می خوام رابین هود بازی در بیارم یکم زندگی م هیجان انگیز شه. ولی اگه هر چی شد و دوستی هف هش ساله م به فنا رفت، همه ش تقصیر شماهاست ک اینقدر ترغیبم کردین.
ولی اینایی که گفتی خیلی راحت لو می رن. عملی نیست، نچ. چون جملاتی نیستن ک از دهن من در بیان خب؟ عجیب غریبه بو می بره.
فعلا ک قرار شده بگم نمره ی خودم خراب شده برو چک کن ببین می تونی اعتراض بزنی یا فقط من مشکل دارم.
تا فردا صبح ک امتحان داره صبر می کنم، نرفت چک کنه بعد امتحان همینو واسش می فرستم ک کاش بگیره چون اوّلین و آخرین تلاشمه.
اول خجالت بکش که انقد فضولی.
دوم اگه چاپگر داری برو تایپ کن که فلان درس افتادی...برو ببین تا بدبخت نشدی.
دوم خیلی کلید اسراریه
سوم. برو شایعه بساز که استاده گفته خیلی از دانشجوهای عالی هم افتادن سیخش بگیره بره ببینه
چهارم. برو یقه ش بگیر بگو بدبخت...افتادی..افتادی...برو امتحان بده تا شیش تایی نشدی
.
.
این همونیه که قرار بود روسری سرت کنی بری نقش عشقش بازی کنی؛ نه؟!
هوم. من خجل بشم، اوکای ولی دیگ و قابلمه و رو سیاهی و اینا ها!
چاپگر چیه؟ :))) یعنی رو کاغذ چاپ کنم؟ مگه نشریه می خوام بدم؟
شایعه سازی بلد نیستم، و بابت چهار هم خیلی ممنون واقعن. یه راست زدی تو خال اصن.
.
آهان آفرین خود عاشقشه.
یا مثلاً بگو میخوای اعتراض بزنی
اون بره نگاه کنه ببینه اعتراض داره یا نه
یه خرده خلاقیت به خرج بده دیگه
ایول همینو عملی می کنم.
به عنوان یک ترمک توقعم رو شدیدا کشیدی بالا اوستا. جدّی چیزت خیلی خوبه. همین دو در کردنت.جون.
چه بدبختی ای گیر افتادم نمره خودم کمه واسه اینا هم باید بکشم...!
با یه ایمیل مجهول یا شماره ناشناس بهش پیام بده:)
بابا من آدمش نیستم ازین کارا کنم چراغ راهنمایی. :))) بنده رو آب می دم شدییید اگه بخوام همچین کنم.
همون راهکار نارنجی ک واسم نوشت رله ترینه، دروغم نیست. الآن سیستم خودم قاطی کرده، بهش می گم من نمره م خییییییلی پایین تر از حدّی شده که انتظار داشتم نمی تونم اعتراض بزنم. که اگه بفهمه هیجده س دوباره باید یه دور این تیکه های خرخون و فلانش رو تحمّل کنم ک جهنّم.
ولی جالبه هیچ کدومتون نگفتید کاری نکن.
ایده خودم همون بود که بی صدا می شینی یه جا وانمود می کنی وجود نداری. الآن همه تون شیرم کردین یه حرکتی بزنم.
فقط حیوونکی فردا امتحان داره، الآن پیامشو نوشتم گذاشتم بعد امتحان بهش بفرستم ک حالا از ترس اون مردودی، فردایی ه رو هم نیفته! هرچند من مطمئنّم نمره ش هیجده و نیمه و یکش افتاده تو وارد کردن چون اینجا همه چی در همه تو دانشگاه ما. و در ضمن بابا آدمی نیس هشت و نیم بیاره ک.
دیگه نره چکش کنه خیلی دسته خره، من تلاشم رو کردم و عذاب وجدان هم نخواهم داشت.
میتونم این فداکاری رو انجام بدم ک بهش ایمیل بزنم،
قبلنم یبار از این کارا کردم
وژدانا فکر می کنی شیرازیا ایمیل چک می کنن؟ :))))
نه خوب نا شناس باشه واسش سوال ایجاد می شه و می فهمه ک یکی از نزدیکاش هست و احتمال لو رفتن زیاد می شه چون می شینه با خودش فکر می کنه دیگه...
یه نقشه می خوام ک خودشم نفهمه چی شد ک اینجوری شد.
یه راهی هست!
خیلی زیرپوستی از تلفن عمومی زنگ میزنی بهش با تغییر صدا بعش میگی: یا میری ایمیلتو چک میکنی یا میکشیمت
با سرعت نور میره چک میکنه!
یه اهیم هست! ب اون دختره ک ایشون عاشقشه بگید بهش بگه،
اینجوری باعث نزدیکی قلوب هم میشه
این دیگه واقعا همون لقمه دور گردن پیچوندنه!
خب دیگه راه حل رو که یافتی.
بیا فقط به من بگو کجای سیستم سما ۱۰تا آی پی نشون میده؟
فقط دوتا آی پی اون بالا نوشته
باور کن ندیده بودم تاحالا.
حتی اینکه اخرین زمان ورود به سیستم رو هم نشون میده ندیده بودم :/
من وقتی وارد صفحه میشدم با سرعت نور میرفتم رو کارنامه موقت :/
این صفحه ی اولو بعضی وقتا یه نگاه به نمودارش مینداختم
اون چندخط اول رو امروز برای بار اول دیدم :))))
همه ی بچّه ها همین اند. هیشکی بهشون دقّت نمی کنه خب. حق داری. یعنی یه رفتار طبیعی ای هست...
اوکی شد اقا نخند بهم لطفا :)
یه دور دیگه خوندم اون پاراگراف رو دوزاریم افتاد
کلا خنده نداشت همچین.