Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

لایک عمیق، استاد... فول لایک

یه گروه به اصطلاح علمی داریم تو تلگرام...

تقریبا از هر رشته ای توش دانشجو پیدا می شه. پزشکی بگیر تا این رشته هایی ک نمی شناسم. کلا خر تو خر و پر جمعیت هست.

تو این گروه های پر جمعیّت دانشگاه هم من نمی دونم واقعا چی می شه ک مردم سیخشون می گیره با رفتار کلیشه ای شون به هم ثابت کنن ک آقا بکش کنار، من بیشتر می فهمم و فلان. 

خلاصه هر چند وقت یک بار بچّه ها دارن رو هم اسید می پاشن توش.


جو کلاس خود ما اینجوریه ک عموما از نظر عقاید سیاسی، توش اصلاح طلب زیر پوستی داریم به علاوه ی ارزشی های کاملا برون گرا ک بزنن با عقایدشون دهن همه رو صاف کنن و به کفششون هم نباشه چون فقط خودشون آدمن.

این جریان به اصطلاح اغتشاش ها که پیش اومد، توی این گروه های ما، اسید پاشی وارد مرحله بدیعی از نوع خودش شد. به اسم بسیج دانشجویی هر حرفی می خواستن به خورد مخاطب گروه ها می دادن و اسمش رو می گذاشتن فعّالیت بسیج. و از اون ور هر عقیده ی دیگه ای ک در صدد دفاع بود رو کاملا بلوکه می کردن با استدلال اینکه دارید بحث گروه رو منحرف می کنید اینجا گروه سیاسی نیست! :))))


مثلا طرف با اون هوار از ریش و پشمش اومده بود خر یکی دیگه رو گرفته بود ک توجّه توجّه! گروه ها کاملا علمی ست. این شعری ک شما گذاشتید معنای سیاسی داره، دفعه ی بعد برخورد می کنیم. ولم نمی کرد.


خلاصه گذشت تا که این حواشی به همین گروهی ک از اون صحبت کردم هم کشیده شد. 

این گروه یه ناظر اصلی داره ک قراره به فعّالیت های دانشجو نظارت کنه. یه استاد خیلی همه چی تموم که دانشجو ها عین پروانه دورش بگردن و بمیرن براش. و کلا ازین آدم خفن شاخاس ک هیشکی رو حرفش نه نمی آره و بسیار بسیار فرد متشخّص و محبوبی هست. در این حد ک صبح ها می آد برامون پیام صبح به خیر می فرسته. شب ها بهمون شب به خیر می گه و کلا یه همچین تیپ شخصیتی داره تمام مدّت داره انرژی مثبت وارد می کنه و تحقیقات دانشجو ها رو پیگیری می کنه و کلا یک سری ژانگولر های غریب غیر قابل درک... و همه ی اینا توام با مقام علمی خفنش هست. یعنی مثلا خودشو نمی گیره ک من با این سطح دانشم وقت ندارم واس دانشجوم و این جور تُف بازی هایی ک اکثر اساتید در می آرن. رابطه ش با دانشجو ها یه چیزی تو این مایه هاس ک بیل گیتس بیاد بهت یاد بده چه جور دکمه ی پاور کامپیوترت رو فشار بدی! :)))))


آقا از زمانی ک این بسیجی های دانشگا  اومدن تو این گروه ها اعلام کردن ک توجّه کنید گروه علمی ست؛  بحث سیاسی نکنید، این استاد ما سیخش گرفته و تماما پیام های سیاسی می فرسته به عنوان تنها یکّه تاز میدان. :))))


بعد چون به شدّت فرد خفنی هست و سنّش هم بالاس و در حد هیچ کدوم  از این دوستان باد در غبغب ارزشی نیست، حتّی جرئتش رو ندارن ک باهاش بحث کنن. خلاصه ک اسید دونشون الآن داره پر می شه، رو استادم نمی تونن بپاشن، شدیدا داره پاشیده می شه رو خودشون اسیدا. 

و تماشای همه ی اینا به عنوان یه ناظر حس خوبی به من می ده. :))) این همه مدّت ما خفه خون گرفتیم، یکم هم شما بگیرید. 

الآنم استاد طی آخرین پیامش ، پیام مهدوی فر در رابطه با رفراندوم رو فروارد کرده و زیرش توصیه کرده ک عزیزانم عزیزانم حتما فراموش نشود. کلا دیگه زده به در بی خیالی کاملا دست از جان شسته. 

منم دلم می خواد یکی بزنم پشت استادمون و دستاش رو به گرمی فشار بدم ک داره همچین کاری می کنه. دیگه به خدا مغزمون به فاک رفت اینقدر ک همه چی بیخ داشت این مدّت.

جناح مخالفم دارن کهیر می زنن ولی هم چنان جیکشون هم در نمی آد چون این لقمه دیگه در حد دهنشون نیست و شدییییید گیر کرده تو حلقومشون و متاسّفانه مثل بچّه های خودمون نمی تونن بریزن سر استاد و ارشادش کنند. جوووون. 


الآنم من دارم با مادرم سر همین دعوا می کنم. باز شروع کرده چک کردن هاشو. داره ک مثل دارکوب تیک تیک تیک مغزمو تلیت می کنه. در حالت عادی نمی آد یه زنگ بزنه بگه کیلگ اصن خرت به چند من؟  زنده ای مرده ای چی کار می کنی اصن تو لامصّب؟ 

حالا دو روز ما خواستیم بریم تظا/هرات شدیم بچّه ی عزیز تر از جانش. ول کن دیگه مامانم. بکش بیرون ناموسا. 

دروغ می گم بهش. چی کنم. خودش اینجور می پسنده. نگرانم نمی شه بی خود.

مثلا الکی... من فردا دانشگا کلاس دارم. ؛) یه کلاس خیلی خیلی طولانی. بعدش هم می رم کتابخونه. هاها. 


و داشته باشید این شعر مهدوی فر رو - من امروز اوّلین باری بود که نسخه ی کاملش رو سرچ زدم و خوندم:


مثنوی سی و دو بیتی الفبا


آ مثل آزادی بر ما شد ارزانی
آ مثل آب و برق؛ شد مفت و مجانی


ب مثل یک باتوم در دست مردی شوم
روزی که می بارد بر ملّتی مظلوم


پ پول ایرانی خاکش به سر گشته
در خواب می دیدم شاهی که برگشته


ت چون تجاوزگر  در داخل زندان
دیگر نمی گویم از دختر ایران


ث ثبت دوران شد افعال زشت ما
نفرین و لعنت بر محصول کشت ما


ج جنّتی زنده ، پویا و پاینده
ج جنّتی جوک شد اسباب هر خنده


چ چاه نفت ما، پولش کجا رفته
پول زبان بسته آخر چرا رفته


ح چون حجاب زن از کودکی تا گور
یا با زبان خوش یا با زبان  زور


خ مثل خلخالی، آدمکشی عالی
با این همه  جانی جایش ولی خالی


د اول داعش محصول نادانی
خیلی شبیه ماست او در مسلمانی


ذ اول ذلّت بیچاره این ملت
با این همه معتاد کو عامل و علّت


ر اول رهبر، ر آخر رهبر
ما جملگی یک تن، او جمله بر ما سر


ز مثل زن، مثلِ زن های معمولی
گفتم چرا می گفت از درد بی پولی


ژ ژنده پوش شهر، یک کودک کار است
این طفلک معصوم کارش به اجبار است


س سایه  ی ستار با عشق می رقصید
روزی بهشتی شد زیر کتک خندید


ش مثل یک شیاد بی رحم و بد رفتار
رحمت هزاران بار بر کرکس و کفتار


ص صورت ناهید زیباتر از خورشید
اما اسید جهل او را ز هم پاشید


ض ضجّه ی انسان بر آسمان می رفت
شهریور ژاله مرداد شصت و هفت


ط چون طناب دار بالا و پر باریم
ما رتبه ی اوّل  را در جهان داریم


ظ ظاهرش مثلِ پیغمبر خاتم
بویی نبرده او از خلقت آدم


ع عین عمامه دور سر طاغوت
فرجام هر طاغوت آخر شود تابوت


غ غزّه را باید با پول ایران ساخت
از پول نفت ما هر دفعه باید باخت


ف فتنه گر، یاغی، مطرود و بی ایمان
هشتاد و هشت درصد از مردم ایران


ق مثل هر قتلی که جیره ای باشد
چون دانه ی تسبیح زنجیره ای باشد


ک مثل کهریزک یک جای وحشتناک
چندین جوان پاک برده به زیر خاک


گ مثل گورستان کز خاوران خیزد
فریاد انسان هاست کز نای جان خیزد


ل مثل لبنانی ارجح به ایرانی
این سفره پر بود از شب های بی نانی


م مثل یک مسئول ، مسئولِ پاسخگو
پاسخ نمی گوید بر هر که الّا هو


ن اوّل نعلین ن آخر نعلین
هر فتنه هرجا شد زیر سر نعلین


و اوّل والی، والی ولایت داشت
هرکس هرآنچه کاشت او مطلقاً برداشت


ه هسته ای  گشته یک ملّت خسته
با اندکی نرمش او هسته را بسته


ی یحتمل فردا شاعر غمین باشد
یا در رجایی شهر یا در اوین باشد...


هش تگم ک بیخ. ما ک نمی خوایم فیل بشیم. همین موشی ک هستیم خوبه. ؛)

نظرات 3 + ارسال نظر
رضا دوشنبه 18 دی 1396 ساعت 16:16

تناقض شیکی و حجاب



حجاب اگر به انگیزه عفت و عصمت است در یک کلام بمعنای جلب نظر نکردن به عمد است بواسطه لباس

،رفتار یا گفتار و روشھای زیستن . امروزه بسیاری معتقدند و حتّی در رسانه ھای ملی ما تبلیغ می کنند

که شیک بودن ھیچ تناقضی با حجاب ندارد. پس بھتر است شیک بودن را تعریف کنیم . شیک بودن

بمعنای جالب و جذاب و تحریک کننده بودن مسلماً ھر چه باشد در تضاد با امر حجاب و عفّت است . حال

اگر بواسطه چادر و نقاب ھم درجائی جلب نظر شود این ھمان حجاب ضد حجاب است و یک نفاق

آشکار است و شبھه ای از مذھب ضد مذھب می باشد . بنابراین اگر منظور از حجاب ھمانا جلب نظر

نکردن نامحرمان باشد ھیچ قانونی قادر به محجبه نمودن و با عفت ساختن فرد یا جامعه ای نیست . پس

بھتر است که معنا و فرھنگ و انگیزه ھای حجاب و عفّت را توسعه و تعمیق دھیم و اینقدر کلیشه ای و

فرمالیستی عمل نکنیم . زیرا در یک جامعه مذھبی ھیچ زنی خطرناکتر از زن فاسد محجّبه نیست زیرا ھم

فتنه اش وسیعتر و نامرئی تر است و ھم دین خدا را بد نام می کند و ھم نفاق را اشاعه می دھد .

حجاب شیک بدتر از بی حجابی است . زن با حجاب زنی است که از جلو مرد ھرزه ای عبور کند بی آنکه

نظرش را بسوی خود بکشد چه با چادر و چه بی چادر .

آنکه بواسطه حجابش جلب نظر نامحرمان می کند بسیار مخربتر است تا آنکه صرفاً بواسطه اندامھایش

دلربائی می کند زیرا بواسطه حجاب ، نگاه افراد نامحرم و ھرزه به اعماق نفس و روان زن نفوذ میکند و

در آنجا منزل می گزیند و نفس زن را تسخیر می کند و او را روسپی صفت می نماید . درحالیکه نگاه صرف

به اندام بسیار سطحی تر و پاک شونده تر است . حال بھتر می توانیم علّت مفاسد اخلاقی و روسپی

گری پنھان را در جامعه خودمان درک کنیم و لذا علاجش نمائیم بواسطه آیه لا اکراه فی الدین .



از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد دوم ص 147

جون جون. :{ بیا درباره ی وضع این روزای تهران بحرفیم. بیا بیا.
الآن رو مود حجاب نیستم بی همتا. رگ سیاستم زده بالا فعلا.

شن های ساحل دوشنبه 18 دی 1396 ساعت 19:35

عربی گوش میکنی؟

http://uupload.ir/view/ligy_2_5364099662313685229.mp3/

بنظرم ریتمش خوب بود ولی ممکن خوشت نیاد تنده

یاقوت سه‌شنبه 19 دی 1396 ساعت 12:28

فول لایک واقعا به این استاد

هوم باورت می شه برش داشت؟
همون یدونه پیام رو برش داشت..!!
دلمون خوش بود یکی بزرگ تر از خودمون نترسه، مثلا زده به در بی خیالی... الآن اینجور.
یعنی ر**م به این بچّه هامون. مسخره ها.
ولی کارش واقعا قابل ستایش بود. حرفشو زد. حالا الآن سانسورش کردن... به استادم رحم نمی کنن این لاشخورا.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد