Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Diwali

شایدم ما باید توی هندی میانماری جایی به دنیا می اومدیم.

نیگا، وقتی گوگل ایمیجش اینه:


 https://www.google.com/search?q=diwali&client=tablet-android-samsung&source=android-browser&prmd=ivmn&source=lnms&tbm=isch&sa=X&ved=0ahUKEwi4wcfG7PrWAhWBa5oKHcguAvcQ_AUICSgB&biw=768&bih=1024


دیگه خودش چیه؟

آدم گاهی فقط دلش می خواد. همین.



یه فستیواله، تو یه سری کشور ها (که کم هم نیستن اتّفاقا) برگزار می شه...در تاریخ هجده  نوزده اکتبر. مثل یک جور جشن.در واقع  جشن نور می گیرند. با انواع و اقسام وسایل نورانی ای که می تونن. فشفشه، شمع، ازین بالن های نورانی پرواز کننده.


خوبه باز من تو شام غریبان امسال خودم رو با شمع خفه کردم که الآن یکم از داغیم بخوابه.

می خوام. 

خیلی می خوام.

یکی بیاد با هم تله پورت کنیم تا هند امشب. 

هااااه.


* عکسش اگه به قالب نخورد که احتمالا نمی خوره قطعا، بعدا سر فرصت درستش می کنم. با اینی که الآن زیر دستمه نمی شه.


ای کاش من الآن تو هند بودم، ای کاش من الآن تو هند بودم، ای کاش من الآن تو هند بودم...

نظرات 16 + ارسال نظر
سالادفصل چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 22:49

واااااای هند..
هنـــــــــــد..[وی خون گریه میکند]

چرا خون؟ :-"
چشم نوازه ک.

شایان چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 22:51

خیلی فانتزیه این. چنتا عکس از شام غریبان دارم که به علت حضور خانواده نمیشه بدم ببینی..چنتا دیگه هست اونا رو حوصله داشتم میدم بهت.. گشادم دشمنه

فانتزی کجا بود برارم،
همین الآن یک سری موجود تو یک نقطه ای از جهان نشستن و فانتزی ما جلوی میدان دیدشون تجسّم داره. ناموسا اغوا کننده نیست؟

ما ایرانی ها هم جشن باحال زیاد داریما، ولی واقعا منو قانع نمی کنه.
بیشتر باشه لطفا، خیلی خیلی بیشتر. هر روز جشن باشه اصلا.
چیه، افسردگی گرفتم.

پ.ن: هوم، آره هر وقت حوصله داشتی رد کن بیاد.

سالادفصل چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 22:55

بله خوشگله اما وقتی من نمیتونم اونجا باشم و از خوشگلیش لذت ببرم چ فایده داره؟؟
و اینکه ایا شام غریبان هم اینجوریه؟؟ینی اینقدر خوشگل و بقول تو چشم نوازه؟!

ببین راستشو بخوام بگم، اگه این جشن هم مثل شام غریبان تو کشور ما وجود داشت، من شام غریبان رو نمی رفتم دیگه چون اعتقاد لازم که پشتوانه شرکت درش هست رو ندارم. فقط از رنگ شمع ها لذّت می برم.

ولی حالا نمی دونم کلا منظورت از بیان اون جمله چی بود، طوری نوشتی انگار تا حالا تجربه نکردی باشی شام غریبان رو.
بله از دیدگاه من... خیلییی... محشره.
یه احساس های غریبی رو تو وجود آدم زنده می کنه دیدن اینا.
دلت می خواد خودتم یه شعله بشی کنار همه ی شعله ها بسوزی.
یک همچو حالتی.

سالادفصل چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 23:05

و بله شام غریبان تا حالا شرکت نکردم.انقدر عجیبه؟!
.
.
و اینکه دارم میبینم لری یاد میگیری:))

عجیب که چه عرض شود، دور از انتظاره بیشتر.
برای همین می خواستم مطمئن شم برداشتم درست بوده از جمله ت.

و اینکه، من لری بلدم. :))) رو نکرده بودم فقط. البتّه نه لری خس طوری شما ها، ولی ای بدک نیس وضعم.

برای یاد گرفتن اگه فرصتی بود بیشتر ترکی رو دوست دارم امتحان کنم که حقیقتا هیچی بارم نیست ازش چون زبون مفیدیه خیلی. :دی

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 23:24

لری خس طور؟!!؟؟!
اما شرط می بندم عمرا بتونی بختیاریش رو بگی

شرط رو بردی، خودت بیا اعتراف کن ورژن بختیاری شو.
:{
بستنی هم یادت نره.

لیمو چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 23:33

پوووف :-( دلم خواست :-\ همین الان میرم یه شمع روشن میکنم!

می گم، دقیقا.
آدم فقط گاهی دلش می خواد. هی می خواد. هی می خواد.
عح.
کارد بزنن تو این دل راحتمون کنن.
منم برم خونه رو به آتیش بکشم شمع جواب نمی ده دیگه روم. (ایهام هم داره تازه!)

شایان پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 00:36

لری خس؟...برار؟؟؟
کیلگ میکشمت...چرا رو نکردی تا حالا؟؟؟

برار اتّفاقی جاری شد رو زبونم تو عم.

واقعا فرصتش پیش نیومده بود بگم خب. :))))
یعنی خب خیلی مسخره بود چی می اومدم می گفتم بین یه جمع عظیمی از لر های وبلاگی که دور هم بودن؟

" هه سلام خواستم بگم که منم رگ و ریشه ی لری دارم در جریان باشید ولی راستش اصلا حرفاتونو نمی فهمم فقط گفتم ابراز وجودی کرده باشم؟"

شایدم احتمالا از علاقه ی بی حد و مرزم به نا شناس موندن آب بخوره.

شایدم به خاطر اینه که از دسته بندی کردن و افراز کردن آدما به گروه های متفاوت و متمایز خوشم نمی آد و دوست دارم با همه ی گروه ها دوست باشم.

ولی گفتم دیگه، من لری خس بلد نیستم، لر ملایمم، میلد یا همچین چیزی. :دی
تفاوتی ایجاد نمی کنه فهمیدنش واست، چون اکثرا حرفاتون رو نمی فهمم. بازم باید به زبان شیرین پارسی باهام سخن بگویی. :)))

سالادفصل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 01:17

gaou
.

اون لری خس طور ینی چی؟واقعا متوجه نشدم

بستنیم چی شد؟ شرط بسته بودیا!

خب می دونی مدل لری صحبت کردنا فرق می کنه دیگه. یه سری شهر هاشون مثل طرف های خرم آباد و حالا جاهای دیگه ای که بلد نیستم، کلا خیلی لهجه غلیظی دارن و دامنه واژگانشون هم متفاوته.

ما به اون مدل از لری می گیم لری خَس، فکر کنم خس به زبان لری یعنی غلیظ. مثل دوغ خس. به هر حال اون نوع از زبون خودش یه فاز جدائیه و آموزشی لازم داره واقعا واسه خودش و بلدم نیستمش متاسّفانه.
فکر کنم این آهنگای لری رو هم اکثرا همون لر های خّس خوندن که من هیچی نمی فهمم از زبونشون.

پ.ن: آقا اینی که نوشتی الآن ترجمه ی بختیاری برادره؟ چیه؟

سالادفصل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 01:41

بختیاری برادره.یه سرچ بزن میاد برات..میترسم اشتباه بنویسم..
وای شما لرا هم گویش سختی داریدا..
و اینکه من فکر میکردم تو یه نسبتی با شیرازیا داشته باشی یا مثلا ترکا..نمیدونم چرا همچین ذهنیتی رو داشتم..

اولا پاییز و بستنی؟!
دوما اگر بستنی دادنی هم در کار باشه جنابعالی باید زحمتش رو بکشی..

واو مگه تو اینترنت ازین چیزا هم پیدا می شه با سرچ زدن؟ جدی تا حالا ازین زاویه ننگریسته بودمش. برم چی سرچ بدم؟

"واژه ی برادر به زبان لر های بختیاری؟"

آقا من با همه چی و همه کس نسبت دارم دیگه ول کنین ما رو. سوسول تهرانیم ما. :))))

و این شایان این قدر دهات دهات کرده افتاده تو ضمیر نا خودآگاهم. تو دهات ما، هر کی شرطو می بره به مناسبت طعم شیرین پیروزی ای که زیر زبونش حس می کنه شیرینی می ده به بازنده که زهر ماری شکست زیر زبونش رو از یاد ببره.

سالادفصل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 01:56

بله ک پیدا میشه.از تو بعید بود این حرف
ولی جدی با شیرازیا نسبت نداری؟؟؟

و اینکه باید بگم ایا منو گرفتی؟یا شوخی میکنی؟یا چی واقعا؟؟؟برنده شیرینی میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!؟؟!!؟؟! !؟؟!!!!!!؟!!؟!!!! !؟!!!؟!!!!؟!؟
اون قسمت بعضی واژه های در گویش لری بختیاری رو نگاه کن
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/گویش_بختیاری

من خیلی وقته از اینترنت قطع امید کردم! چرا بعیده؟ :))))
مثلا یه هفته س دارم اینترنت رو شخم می زنم، تو موتور جست و جو های مختلف سرچ می دم دنبال یه شاعر نسبتا مشهور، ولی هیچی. واقعا هیچی پیدا نمی کنم.

چرا. درجه ی گشادی م رو که بسنجی، یه رگ شیرازی گنده هم پیدا می کنی قطعا. :)))))

جدّی گفتم. رد کن بیاد بستنی رو. برنده ها بستنی می دن.
مرسی لینک.

شن های ساحل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 10:24

وااااااااااای گیلک جدی میگی؟ بین این همه جا توی دنیا میانمار اخه نه بعدشم هند.نمیگم هیچوقت ولی دعا میکنم دست کم تا ده سال دیگه نتونی هند بری الان هند از همیشه خطرناک تره چند تا گرایش اجتماعی فرهنگی توی هند بوجود اومده خیلی ترسناک هستن کافی رنگ پوستت باهاشون متفاوت باشه تا دیگه زنده نباشی ولی خب کاش مرگ سریع بود که نیست و میانمار هم الان اونجا نسل کشی گیلک می دونی یعنی چی یعنی کوره های ادم سوزی زن و بچه و پیر و جوون.
بیا برو چین و سال نوی چینی با کلی فانوس و فشفشه و اژدهای نمادین یا برو ژاپن جشن فستیوال تابستان با نور و فشفشه

ای خدا :)))) نگفتم که می خوام اونجا زندگی کنم، گفتم همون یک شب خاص رو دوست دارم در اون نقطه ی مکانی مشخّص باشم و کنارشون زمان بگذرونم و در حسّ و حالشون شریک باشم.
قطعا چین و ژاپن و چیز های دیگه ای که برام تعریف کردی رو هم بسیار علاقه دارم تجربه کنم و به چشم ببینم ولی دلیل نمی شه که جای اینو بگیره تو ذهنم، هر چیزی در جای خودش حس خودش رو داره امیدوارم متوجه شی منظورم رو.
و اینکه جدا خیلی ترسناک نوشتی، حالا نمی دونم منبع اطّلاعاتت کدوم کتاب و یا چه فردی بوده که اینقدر ذهنیتت رو خراب کرده در مورد این شهر ها، من خودم اطّلاعاتی ندارم و مطالعه هم نداشتم در مورد فرهنگ و اعتقاداتشون که بخوام تایید یا نفی کنم حالا فرصت دستم بیاد کنجکاوم کردی با حرف هات می دم سراغش، ولی خب از دوستان هستن کسایی که چند سالی رفتند اونجا درس خوندن و برگشتند. کسی هم نخوردتشون. تو کوره هم انداخته نشدن. :))))

شن های ساحل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 10:36

میگم در حد یه حدس مادرت بروجرویه؟به اخلاقش می خوره: ))))

تو خیلی خیلی بلایی شن های ساحل. :))))

سالادفصل پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 10:59

:/
خودت برای خودت قانون درست میکنی؟از کی تا حالا برنده شیرینی میده؟!!؟؟؟o.0


حالا بستنی شکلاتی خوبه؟!؟

از همون موقعی که شما دلت خواست با من شرط ببندی. ؛)
شکلاتی یه چیزی اونورای خوبه. :)))))))

رها پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 16:10

وای چه جشن باحالی. منم دلم خواست :(

اوهوم اوهوم. خیلی اوهوم. خروار ها اوهوم.

شن های ساحل جمعه 28 مهر 1396 ساعت 00:01

خب اینی که من در مورد اونجا گفتم برای 2 یا 3 ماه پیش:) یکم آپدیت نیستی که مهم نیست فقط قول بده نری دنبالش نگردی

دو سه ماه پیش؟ آهان خب پس فرق کرد اوضاع چون این دوستی که می گفتم تجربه ش مال قبل تر از ایناست.
نه من اصلا موجود آپ تو دیتی نیستم حقیقتش واقعا که بدونم چی شده. :)))
یعنی جهت کسب اطّلاعات عمومی هم نرم سمتش حتّی؟ جالب شده تازه خب.

سالادفصل جمعه 28 مهر 1396 ساعت 01:14

اخبار تی وی رو هم بطور اتفاقی ندیدی؟؟؟
تو میانمار شروع کردن ب نسل کشی مسلمونا اونم به فجیع ترین و حیوونی ترین صورت ممکن.طوری که اصلا نمیتونی تصورش رو بکنی...قضیه ی هند رو دیگه نمیدونم چیه...

خیر. ورزشی ش رو شاید فقط جسته گسیخته.
مرسی که گفتی. خوشم نیومد از دیدگاهشون. چه کثیف.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد