و اگه خوابم نمی اومد، امشب وحشت ناک رو مود پست اندازی رو وبلاگ بودم. پتانسیلش رو داشتم حتّی از ترک روی دیوار هم براتون طومار بنویسم...
چه کنم، که انسانم و ضعیف. محدود در برابر نیاز های جسمانی.
یارو یه روز دانشگا رفته ها... یه روز.
به عنوان حسن ختام این پست... می شه مرگ هم تا همین حد خواستنی باشه؟
به لذّت خزیدن تا خرخره زیر پتو ی گرمی که تو پنجره ی کنارش منظره برف و بوران و کولاکه.
به لذّت سیخ شدن مو بر بدن وقتی که میلی متری یکی از انگشت هات رو از زیر پتو بندازی بیرون تو همون هوا.
بله میشه