کیلگارا هستم...
نویسنده ی ناخواسته ی این وبلاگ ناخواسته...
_گاهی اوقات حس می کنم زندگی هم منو تو مسیر های ناخواسته ی زیادی گذاشته... طوری که نمی دونم به کدوم راه برم!_
راستی، وبلاگ منه، حرف های منه، و دیدگاه های من. از شیر مرغ می نویسم تا جون آدمیزاد. به هر حال یه وب ناخواسته موضوع خاصّی نخواهد داشت.
Kilgharrah. I would not have summoned you
If there was any other choice...
mnemailnadaram@protonmail.com
ادامه...
نظرسنجی
جهت تست برنامه نظر سنجی؛ فعلا یه سوال دم دستی ولی عمیق: چیزی که شما در عمق وجودتون هستید، برای جامعه تو ذوق زننده س. چی می کنید؟
هوووف خودم باورم نمی شه انصافا. سه سال آخه؟ به اندازه ی دوران راهنمایی. اگه آدم بود، الآن حرف زدن و راه رفتنش کامل شده بود. عخی. :))) خیلیییی زووووود گذشتههههه! در ضمن مگه قرار داشتیم من شیرینی بدم؟ :)) نمی شه که شما ها نود درصد تون خانه به دوشین هی بلاگاتون عوض می شه بعد من هر سال مثل مامان بزرگ بابا بزرگ ها شیرینی بدم. :-" ولی به هرحال خوب چون وبلاگم رو خیلی دوست دارم حاضرم شیرینی بدم. :))) چی شیرینی بدم؟ پیشنهاد؟
عکس جقل دون چطوره؟؟؟؟البته چون احتمال میدم صد سال سیاه حاضر نشی عکسش رو بذاری به یه اهنگ یا چیزی شبیه این قناعت میکنم:)
+در عوض تو ارشیوت رو کامل داری و ما خانه ب دوشا ن:(
اتفاقا تو فکرش بودم شاید اینو بگی. :))) اون رو اگه بخوام بذارم، باید سر فرصت بشینم کل آرشیو عکس هام رو نگاه کنم باحال ترینش رو بذارم. الآن اصلا وسط امتحان ها فازش نیست. ولی وای اینقدر عکس از مرغ های مختلف شیک دارم تو اسکرین شات هام، می خوام شروع کنم از اون ها به خوردتون بدم کم کم تا نوبت به جوجه ی خودم برسه.
آهنگ و اینام واقعا جدی جدی؟ سخت شد. من که هر وقت درباره ی آهنگی هیجان زده بشم آپلودش می کنم اینجا، الآن دست و بالم خالیه نسبتا. همچین معتاد و عشق موزیک هم نیستم، فکر کنم آخرین باری که هندزفری تو گوشم گذاشتم تو عید بوده باشه البته به غیر از زمانی که می خواستم ویس استادمون رو گوش کنم اخیرا. برای همین دیگر گزینه های روی میز لطفا.
+ اون بی آرشیوی هم که واقعا مشکل خودتونه، من زیر هر وبلاگی ده دور خاطر نشان می کنم از این بلا ها نیارین حیفش می کنین. کو گوش شنوا ! :-"
@bluish
خاطرات بد هم باید باشن به هر حال...
+گوشت جقل دون هم برا شیرینی خوبه:))
با خط اوّل موافقم شدید.
و خط دوم. چشم هام رو می بندم و وانمود می کنم چیزی نخوندم از روی صفحه ی نظرات. بار آخر بود. جدی می گم، یک فامیل داریم یک بار وسط مهمونی با من همچین شوخی وحشت ناکی کرد، بعد از اون دیگه نه گذاشتم بیان خونه مون نه گذاشتم برن خونه شون. از دایره ی فامیلیت پاکش کردم رسما.
تولدت وبت مباااارک:) عالیه که یه ارشیو سه ساله داریییی
بشین همه رو بخون امروز:))
اگه قابلیت مهاجرت بیان تکمیل شه منم ارشیوم دو سه سالی بیشتر میشه ولی نمیشه:/
+____× حالا انصافا خودت این کاری که گفتی رو انجام می دی در رابطه با وبلاگ خودت؟ :/ مگه می شه سه سال آرشیو خوند تو یه شب؟ اونم چی پست های من!!! لامصب پروژه ش از تموم کردن یک شبه ی محفل ققنوس هم سخت تر می نماید. :))
یه راه دیگه هم هست اگه واقعا آرشیوت رو می خوای. بعد کنکور همه رو از اوّل بشینی تو تاریخ گذشته ثبت دوباره کنی. نظر و اینات می پره ولی من یک بار که خودم خیلی روانی شده بودم و وبلاگمون هک شده بود همین کار رو کردم. دیگه بهتر از هیچیه!
تولدش مبارک:))))
راستی شیرینیش کو؟؟؟؟:))
هوووف خودم باورم نمی شه انصافا.
سه سال آخه؟ به اندازه ی دوران راهنمایی.
اگه آدم بود، الآن حرف زدن و راه رفتنش کامل شده بود. عخی. :)))
خیلیییی زووووود گذشتههههه!
در ضمن مگه قرار داشتیم من شیرینی بدم؟ :)) نمی شه که شما ها نود درصد تون خانه به دوشین هی بلاگاتون عوض می شه بعد من هر سال مثل مامان بزرگ بابا بزرگ ها شیرینی بدم. :-"
ولی به هرحال خوب چون وبلاگم رو خیلی دوست دارم حاضرم شیرینی بدم. :))) چی شیرینی بدم؟ پیشنهاد؟
واقعنا...
عخی
:()
عکس جقل دون چطوره؟؟؟؟البته چون احتمال میدم صد سال سیاه حاضر نشی عکسش رو بذاری به یه اهنگ یا چیزی شبیه این قناعت میکنم:)
+در عوض تو ارشیوت رو کامل داری و ما خانه ب دوشا ن:(
اتفاقا تو فکرش بودم شاید اینو بگی. :))) اون رو اگه بخوام بذارم، باید سر فرصت بشینم کل آرشیو عکس هام رو نگاه کنم باحال ترینش رو بذارم. الآن اصلا وسط امتحان ها فازش نیست. ولی وای اینقدر عکس از مرغ های مختلف شیک دارم تو اسکرین شات هام، می خوام شروع کنم از اون ها به خوردتون بدم کم کم تا نوبت به جوجه ی خودم برسه.
آهنگ و اینام واقعا جدی جدی؟ سخت شد. من که هر وقت درباره ی آهنگی هیجان زده بشم آپلودش می کنم اینجا، الآن دست و بالم خالیه نسبتا. همچین معتاد و عشق موزیک هم نیستم، فکر کنم آخرین باری که هندزفری تو گوشم گذاشتم تو عید بوده باشه البته به غیر از زمانی که می خواستم ویس استادمون رو گوش کنم اخیرا. برای همین دیگر گزینه های روی میز لطفا.
+ اون بی آرشیوی هم که واقعا مشکل خودتونه، من زیر هر وبلاگی ده دور خاطر نشان می کنم از این بلا ها نیارین حیفش می کنین. کو گوش شنوا ! :-"
@استامینوفن:
و ما شاید با آرشیومون حالمونم بد شه حتا...
خوب منم با آرشیو خرداد تا مهر نود و چهارم حالم بد می شه،،،
در عوض نمی رم سراغش، بقیه رو که قربونی این چند ماه نمی کنم.
@bluish
خاطرات بد هم باید باشن به هر حال...
+گوشت جقل دون هم برا شیرینی خوبه:))
با خط اوّل موافقم شدید.
و خط دوم.
چشم هام رو می بندم و وانمود می کنم چیزی نخوندم از روی صفحه ی نظرات. بار آخر بود.
جدی می گم، یک فامیل داریم یک بار وسط مهمونی با من همچین شوخی وحشت ناکی کرد، بعد از اون دیگه نه گذاشتم بیان خونه مون نه گذاشتم برن خونه شون. از دایره ی فامیلیت پاکش کردم رسما.
@استامینوفن
نهههههه گوشت جقل دون انصافاً بیرحمیه
سپاس گزارم. آه...
(یک قلپ دیگر آب قند سر می کشد.)
کامنتدونیتو تبدیل به چتروم کردم کیلگ! نادم و پشیمان هستم! د:
خیلی هم خوبه، این بی همه چیز تولّدشه، بذار یکم کامنت بخوره حیوونکی. صدای ذوق مرگ شدنش رو نمی شنوی؟ :)))
تولدت وبت مباااارک:) عالیه که یه ارشیو سه ساله داریییی
بشین همه رو بخون امروز:))
اگه قابلیت مهاجرت بیان تکمیل شه منم ارشیوم دو سه سالی بیشتر میشه ولی نمیشه:/
+____×
حالا انصافا خودت این کاری که گفتی رو انجام می دی در رابطه با وبلاگ خودت؟ :/ مگه می شه سه سال آرشیو خوند تو یه شب؟ اونم چی پست های من!!! لامصب پروژه ش از تموم کردن یک شبه ی محفل ققنوس هم سخت تر می نماید. :))
یه راه دیگه هم هست اگه واقعا آرشیوت رو می خوای. بعد کنکور همه رو از اوّل بشینی تو تاریخ گذشته ثبت دوباره کنی. نظر و اینات می پره ولی من یک بار که خودم خیلی روانی شده بودم و وبلاگمون هک شده بود همین کار رو کردم. دیگه بهتر از هیچیه!
تولدش مبارک:)))جه زود گذشت
مرسیییی شن های ساحل. آره، می بینی چه قدر زووود همه چی تموم می شه؟ :(
این وبلاگ خیلی بیشتر از چیزی که فکرش رو کنی مدیون توئه. بسیار بسیار.
:|
اوه اینجور که پیداست بخاطر جوجه ات ادم میکشی:(منم حالا حالاها دلم نمیخواد بمیرم،بنابراین برا جوجه ات عمر درازی رو ارزو میکنم:)شاد و خشنود باشه همیشع
اگه وقت داشته باشم اره:)) اتفاقا دلم میخواد بدونم چقدر تغییر کردم تو این چندسال
ولی اره پستهای تو زمان زیادی نیاز داره نمیخواد:))