Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

you know how it feels

   و تندیس یکی از چسبناک ترین کارهای دنیا (نمی دونم الآن می خوام بهتون القا کنم که این کار خیلی به آدم می چسبه، ولی می دونی وقتی بهش می گیم کار چسب ناک یه جوری می شه عبارتش... :دی) تعلّق می گیره به وقتی که نصفه شب از حموم در اومدی و داری یخ می زنی ولی نمی تونی سشوار رو روشن کنی چون کل خونه از خواب بیدار می شن، در عوض پتو بهت چشمک می زنه... شوفاژم واست سوت می کشه. در نتیجه در حالی به خواب می ری که یه لباس کاموایی ضخیم پوشیدی و یه پهلوت شوفاژه و دور تا دورت با ترکیب ملّافه ی به علاوه ی پتو احاطه شده و کلّه ت خیس خیسه. دقّت بشه به این نکته که ملّافه ی به علاوه ی پتو ترکیب خیلی مهمّیه! :))) ملّافه ی خالی لطفی نداره یخ می زنی، پتوی خالی هم کرک داره همه ش دست و پاهات رو می خوره... ولی ملّافه ای که روش پتو کشیده باشن، باید خودش به عنوان یه رو انداز خفن اعلام استقلال کنه. که البتّه قدیمی ها یه چیزی دارن به اسم لحاف که شبیه همین ترکیبیه که من ارائه می دم، ولی این ده برابر خفن تر از اونه و کسی کشفش نکرده. لحاف خیییییلی سنگینه و تقریبا دو برابر انرژی باید بذاری که خوابت ببره زیر اون همه وزن اضافی. ولی... هوم. صدای مرا می شنوید از لا به لای ملحفه و پتو و شوفاژی که بغلش کردم. بسیار هم گرم و نرم و راحته.

ببین کیلگ یه جوری واست نوشتم از پتو که انگار بی خانمانی چیزی بودم تا قبل از این... :دی


پی. اس: خب الآن که یکم خشک شدم، تقریبا داره نفسم بند می آد زیر این سونای بخاری که واسه خودم درست کردم. :$

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد