کیلگارا هستم...
نویسنده ی ناخواسته ی این وبلاگ ناخواسته...
_گاهی اوقات حس می کنم زندگی هم منو تو مسیر های ناخواسته ی زیادی گذاشته... طوری که نمی دونم به کدوم راه برم!_
راستی، وبلاگ منه، حرف های منه، و دیدگاه های من. از شیر مرغ می نویسم تا جون آدمیزاد. به هر حال یه وب ناخواسته موضوع خاصّی نخواهد داشت.
Kilgharrah. I would not have summoned you
If there was any other choice...
mnemailnadaram@protonmail.com
ادامه...
نظرسنجی
جهت تست برنامه نظر سنجی؛ فعلا یه سوال دم دستی ولی عمیق: چیزی که شما در عمق وجودتون هستید، برای جامعه تو ذوق زننده س. چی می کنید؟
نه کیلگ... اینا توهمات بعد کنکوره. تو رتبهات خوب میشه... نگران نباش
میشه کلا زندگیم هم یه توهم خیلی خیلی شیک و مجلسی باشه بلو؟! مرسی. هرچند می دونم همه تون از من بهتر میشید ها! ولی بازم واسه دل خوش کنک خودم هم که باشه ترجیح می دم لذت کامنتت رو ببرم.
حس تو عدد خلاصه شدن... داشتم و دارمش... مسخره است..
دوست دارم رتبم هر چی شد ب هیچکس نگم ک ب خودم توهین نکرده باشم ولی نمیشه...
بعدشم این که سال دیگه چیه بابا... امسال میاری ان شاالله.
من وقت کم آوردم... ریاضی وقتمو خورد ب مسیله های شیمی بیشتریش نرسیدم! جالب این ک ریاضیمم خوب نشد :(
اون وقت میگن شیمیش امسال خوب بوده!... لعنتی
ای کاش می شد واقعا فقط خودت رتبه ت رو ببینی. بعد اگه دلت خواست بگی اینور اونور. هرچند من کلا چه خراب کنم چه خوب هر امتحانی رو، نمره م رو جار می زنم. ولی باز هم اگه بهم می گفتن که می شه مامان بابات نفهمن هیچ چی رو خیلی راحت می شدم. حسی که دارم اینه که مامانم زود تر از خودم رتبه م رو می فهمه. شایدم عمه یا خاله هام. من جدا آدم سال بعد نیستم. اون رو نوشتم که درکی از گند بالا آوردنم داشته باشید. می خوام ترک تحصیل کنم اگه قبول نشدم. آیا امکانش هست که منی که کلا مشکلم با وقت بود وقت کم نیاورده باشم؟ :{ هرچی فکر می کنم این احساس رو دارم که شیمی م سفیده. اصلا یادم نمیاد چیزی از مسائلش حل کردم یا نه. مغزم خالی شده به نوعی. هیچ چی یادم نمیاد از شیمی به خصوص. همون روز کنکور هم یادم نمی آمد.
این حس خراب کردنو خیلیا دارن... حتی طرف بوده کلی گریه کرده و این حرفا بعد خوب شده! این روزاتو خراب نکن...
من که می دونم یک دهم چیزی که بلد بودم هم نبودم سر جلسه ی کوفتیش. گریه های من واقعی ه. با این حال دوستان از اتاق فرمان هم همین حرفای شما رو می زنن که اشک بی خودی می ریزی. به هر حال مورد داشتیم از ترس رتبه ی یک کشور نشدن سکته کرده مرده قبل نتایج کنکور! جدی ِجدی!
آخ مامان!
نگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!
واسه همه سخت بود کیلگ!
نامردا چرا اینجوری کردن؟
زمان درس خوندنمونم که ناحق بود!
آی دُنت گیو عه فاک ابوت دِم!
دُنت وری همه چی حل میشه!
دقیقا آی دُنت گیو عه فاک ابوت دِم!
+داشتم فکر می کردم که این نظری که دادی خیلی قدیمیه و خیلی وقته که نظر ندادی بعد این. شاید دیگه نخوای بیای اینورا و اون جاست که ما شما را تا ابد الدهر گم می کنیم چون وبلاگی هم که نداشتی. آه. چرا باید همه چی اینقدر پوچ جلوه کنه این روزا؟!
کیلگارا خوبی؟
چه سوال مسخره ای پرسیدم... حتمن خوب نیستی که نمیای به وبت سر بزنی....
بهرحال...هرجا هستی و هر حالی که داری، من برات آرزوی حالِ خوب دارم...
تو تلاشتو کردی، انشالله بهترین نتیجه رو هم میگیری
سر می زدم. دستم به نوشتن نمی رفت... هعی. مسخره نبود ولی. فکر اینکه یه سریا هستن تو این دنیا که فکر خوب بودنت باشن خودش کلییییییی آرامش بخشه بلو جان! تچکر!
من مطمئنم تو رتبت از همه ی ماهای وبلاگی بهتر میشه. توی مدرسه تونم از رتبه های خیلی خوبتون میشی. اوکی؟ الکی فکر نکن دل خوش کنکه! خودتو باور داشته باش یا لااقل توهم گند زدن ِشدید نداشته باش. تو در بدترین حالتم بهترین رشته ها رو میقبولی...
آه. معلم ها و اطرافیان من جمله پدر و مادر و مادر بزرگ و مادربزرگ مادر و عمو ها و خاله ها و فلان ها و بهمان ها و نیز دوستان دنیای حقیقی هم همین رو می فرمودند تو این سه هفته ی گذشته. چون تا الان اون کیلگی رو دیدن که نسبتا خفن بوده نمی ره تو کله شون که می شه خراب شده باشه. این نوید رو می دم وقتی رتبه ی شارژ ایرانسلی م اومد تا ماکسیمم یه ماه بعد بیشتریاتون شوکه میشین که حتی در حد یه بچه ی روستای علی آباد کتول هم نبوده عملکردم تو این امتحان لعنتی! ولی دوست دارم حداقل برای همین اندک روز های باقی مونده حرفاهات رو باور کنم بلو. دوست دارم تا حدی خودم رو گول بزنم این مدت. در نتیجه کامنت را با آغوش باز پذیرا می باشم...
نه کیلگ... اینا توهمات بعد کنکوره. تو رتبهات خوب میشه... نگران نباش
میشه کلا زندگیم هم یه توهم خیلی خیلی شیک و مجلسی باشه بلو؟!
مرسی. هرچند می دونم همه تون از من بهتر میشید ها! ولی بازم واسه دل خوش کنک خودم هم که باشه ترجیح می دم لذت کامنتت رو ببرم.
حس تو عدد خلاصه شدن... داشتم و دارمش... مسخره است..
دوست دارم رتبم هر چی شد ب هیچکس نگم ک ب خودم توهین نکرده باشم ولی نمیشه...
بعدشم این که سال دیگه چیه بابا... امسال میاری ان شاالله.
من وقت کم آوردم... ریاضی وقتمو خورد ب مسیله های شیمی بیشتریش نرسیدم! جالب این ک ریاضیمم خوب نشد :(
اون وقت میگن شیمیش امسال خوب بوده!... لعنتی
ای کاش می شد واقعا فقط خودت رتبه ت رو ببینی. بعد اگه دلت خواست بگی اینور اونور.
هرچند من کلا چه خراب کنم چه خوب هر امتحانی رو، نمره م رو جار می زنم. ولی باز هم اگه بهم می گفتن که می شه مامان بابات نفهمن هیچ چی رو خیلی راحت می شدم.
حسی که دارم اینه که مامانم زود تر از خودم رتبه م رو می فهمه. شایدم عمه یا خاله هام.
من جدا آدم سال بعد نیستم. اون رو نوشتم که درکی از گند بالا آوردنم داشته باشید. می خوام ترک تحصیل کنم اگه قبول نشدم.
آیا امکانش هست که منی که کلا مشکلم با وقت بود وقت کم نیاورده باشم؟ :{
هرچی فکر می کنم این احساس رو دارم که شیمی م سفیده. اصلا یادم نمیاد چیزی از مسائلش حل کردم یا نه. مغزم خالی شده به نوعی. هیچ چی یادم نمیاد از شیمی به خصوص. همون روز کنکور هم یادم نمی آمد.
این حس خراب کردنو خیلیا دارن... حتی طرف بوده کلی گریه کرده و این حرفا بعد خوب شده! این روزاتو خراب نکن...
من که می دونم یک دهم چیزی که بلد بودم هم نبودم سر جلسه ی کوفتیش. گریه های من واقعی ه. با این حال دوستان از اتاق فرمان هم همین حرفای شما رو می زنن که اشک بی خودی می ریزی.
به هر حال مورد داشتیم از ترس رتبه ی یک کشور نشدن سکته کرده مرده قبل نتایج کنکور! جدی ِجدی!
:))
:((
آخ مامان!
نگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!
واسه همه سخت بود کیلگ!
نامردا چرا اینجوری کردن؟
زمان درس خوندنمونم که ناحق بود!
آی دُنت گیو عه فاک ابوت دِم!
دُنت وری همه چی حل میشه!
دقیقا آی دُنت گیو عه فاک ابوت دِم!
+داشتم فکر می کردم که این نظری که دادی خیلی قدیمیه و خیلی وقته که نظر ندادی بعد این. شاید دیگه نخوای بیای اینورا و اون جاست که ما شما را تا ابد الدهر گم می کنیم چون وبلاگی هم که نداشتی. آه. چرا باید همه چی اینقدر پوچ جلوه کنه این روزا؟!
کیلگارا خوبی؟
چه سوال مسخره ای پرسیدم... حتمن خوب نیستی که نمیای به وبت سر بزنی....
بهرحال...هرجا هستی و هر حالی که داری، من برات آرزوی حالِ خوب دارم...
تو تلاشتو کردی، انشالله بهترین نتیجه رو هم میگیری
سر می زدم. دستم به نوشتن نمی رفت...
هعی.
مسخره نبود ولی. فکر اینکه یه سریا هستن تو این دنیا که فکر خوب بودنت باشن خودش کلییییییی آرامش بخشه بلو جان! تچکر!
آه کیلگارا.... ریکاوری نشدی؟!
بیا بگو چی شده خب... نگرانیم...
kilgharrah is almost hibernated.
but not recovered!!!
من مطمئنم تو رتبت از همه ی ماهای وبلاگی بهتر میشه. توی مدرسه تونم از رتبه های خیلی خوبتون میشی. اوکی؟ الکی فکر نکن دل خوش کنکه! خودتو باور داشته باش یا لااقل توهم گند زدن ِشدید نداشته باش. تو در بدترین حالتم بهترین رشته ها رو میقبولی...
آه. معلم ها و اطرافیان من جمله پدر و مادر و مادر بزرگ و مادربزرگ مادر و عمو ها و خاله ها و فلان ها و بهمان ها و نیز دوستان دنیای حقیقی هم همین رو می فرمودند تو این سه هفته ی گذشته. چون تا الان اون کیلگی رو دیدن که نسبتا خفن بوده نمی ره تو کله شون که می شه خراب شده باشه. این نوید رو می دم وقتی رتبه ی شارژ ایرانسلی م اومد تا ماکسیمم یه ماه بعد بیشتریاتون شوکه میشین که حتی در حد یه بچه ی روستای علی آباد کتول هم نبوده عملکردم تو این امتحان لعنتی!
ولی دوست دارم حداقل برای همین اندک روز های باقی مونده حرفاهات رو باور کنم بلو. دوست دارم تا حدی خودم رو گول بزنم این مدت. در نتیجه کامنت را با آغوش باز پذیرا می باشم...
ما نیز پشت کنکوری شدیم...
شرپ :|
هوم؟!
یک نگاه گذرا که انداختم حس کردم دو سالی باید از من کوچیک تر باشید.
شما و پشت ِ کنکور؟!
تقریبا 17 سالمه...
سال دیگه میرم پیش دانشگاهی...:)
خب پس شد یک سال علی الحساب کوچیک تر :دال!
مانده تا لفظ پشت کنکوری را به دوش بکشید.
امیدوارم اصلا تا آخر عمر به دوش نکشید البته.
:|