ای کاش جمع شدنتون از ایران من، به راحتی بسته شدن اکانت اینستاگرامتون بود:
شب می خوابیدیم،
صبح دیگه نبودید..
فقط نبودید.
دستاتون رو از گلوی ایران من بردارید. بسّه دیگه. دارید خفه ش می کنید!
قول می دم اگر همین الآن جمع کنید برید، یک طبقه از طرف خودم تو جهنم واستون تخفیف بگیرم.
برن؟
دارن دوستاشونم از این کشور و اون کشور جمع میکنن میارن که دورهمی بخورن!
دورهمی بزنیمشون.
ایران من؟
من دیگه حتی ایرانم واسه خودم نمیدونم
ایران واسه ایناس
این ایران ایناس
به قول آخوندک مون با چنگ و دندون گرفتنش
اگه عرضه دارید بیاید مثل ما شهید بدید و پسش بگیرید
البته بعدشم اضافه کرد البته که شماها شهید محسوب نمیشید و بهتره بگیم کشته :/
من دیگه با این حقیقت که ایران واسه ایناس کنار اومدم
اونجایی میشه واسه من که توش راحت باشم
ایرانو اینجور ولش کنی می برنش. غارتش می کنند.
بابا
این لعنتی کشور ماست، رها نکن.
ما حق داریم به یه جا حس و عرق داشته باشیم. که توش راحت باشیم.
به حاجی شهیدتون سلام ویژه ی من رو برسونید اورنجی جان!
آره من الآن کاملا حاضرم برم کشته بشم واسه نسل قبل تر از خودم و در عوض مطمئن باشم دیگه هیچ بیست و دو ساله ای قدر من از کشورش متنفر نیست. راستش به مرحله ای رسیدم که نمی تونم آینده ای برای خودم متصور بشم.
فلانی کیه؟(همین قدر پرت از همه چی)
چه می دونم قوه قضائیه، سپاه، محسن رضایی، رائفی پور!
سردااااراااان سلیمانی
فرماندهاااان