Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

جوجه شماری

به عنوان آخرین لحظات پاییز یک هزارو سی صد و نود و شش، جقل دون عزیزم را به عنوان الهه ی همه ی مرغ و خروس های جهان می شُمارم چرا که از قدیم الایّام گفته اند: "جوجه را آخر پاییز می شمارند."


و راستی این پاییز هر جا رفتم هی همه نق می زدن که چرا بارون نیست، بارون چرا نیست، نیست چرا بارون.

خواستم اطّلاع بدم که هیچ کدومتون نفهمیدید که فرشته ی آب و هوا امسال داشت به دل ما راه می اومد.  :))))

خلاصه که عاقا من پاییز غیر خیس دوست. من پاییز بدون بارون خیلی دوست. من پاییزی که بشه توش با یه کتونی و سویی شرت هرجایی رفت رو عاشق کلا.

فرشته ی آب و هوا جیگرتو. من که این پاییزو دوست داشتم. بیشتر از چند تا پاییز اخیر بهم چسبید. خلاصه  از این به بعد می تونی بدوی دنبال آرزوی های بقیه.


و اینکه وقتی می گم پاییز، دارم از چه طیف رنگی حرف می زنم دقیقا:



و با ضمیمه ی عدد خیلی رند زیر از بازدید های وبلاگ، شب چلّه ی خوشی را برای شما دوستان گرامی خواستارم.



بچّه ها بچّه ها! شب چلّه مبارک.  :))) بیایید مسابقه بذاریم کی بیشتر می تونه بیدار بمونه.
و بچّه ها بچّه ها. با هم دوست باشید. :{

مدیر ساختمون ها وبلاگ نمی خونن؟

- برم حموم؟

- آخه سرده! سرما می خورم تا یک هفته نمی تونم برم دانشگاه.

- پس نرم حموم؟

- آخه کپک زدم! من با این وضع فردا چه جوری برم دانشگا؟

(می بینی کیلگ در هر صورت من آدم دانشگا رفتن نیستم باید بمونم خونه فردا رو...)


فرشته ی آب و هوا اصلا از عملکردت راضی نیستم. دو فرقون خاک تو کلّه ت.

 بهت گفتم بارونِ گرم می خوام لعنتی. نه بارون سگ لرز. احمق نفهم.


دیروز داشتم از جلو یه برجی رد می شدم، ازین پول دار لاکچری های تهران... یَک بخاری از موتور خونه شون می زد بیرون که یه لحظه برگشتم گفتم نیگا حیوونکی ها خونه شون آتیش گرفته. بعدش که رفتم جلو تر فهمیدم بخار موتور خونه س، عین این سگ ولگردا که غذای گرم در شب برفی می بینن تو دلم ناله کشیدم فقط.


دو حالته، 

آدم تو زندگیش

 یا باید به پوشیدن لباس گرم اعتقاد داشته باشه،

یا شانس و اقبال باید یه مدیر ساختمون غیر خسیس نصیبش کنه.

ما هم که ول معطل.


دلم واسه یکی از رفیقای دبیرستانم تنگ شده. این هوای سرد منو یادش می ندازه. بد جور.

سه سال تمام مکالمه ی سر صبحمون این شکلی بود:


- بووووو سررررده کاپشنم کو؟

- حتّی یه پولیورم باشه ممنون...

- حتّی یه پولیورم باشه ممنون...

- حتّی یه پولیورم باشه ممنون...

- حتّی یه پولیورم...

- حتّی....