Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

آقا تو گینس ثبتش کنید!

معرفی می کنم!

کیگارا هستم.

برای اولین بار در عمرم موفق شدم همه ی درس ها رو توی یک آزمون شبه کنکور بالای 50 درصد بزنم و مثلا یهو یه درسم نشه 100% از اونور ریاضیم بشه 2%! (اغراق نیست! آزمون سنجش قبلی بین ریاضی و شیمی م هم چین نسبتی برقرار شد!)

و هم اکنون در آسمان هفتم به سر می برم از ذوق!


+خدایا! خواهش! فقط من سر کنکور وقت کم نیارم! خواهش. خواهش. خواهش. مثلا یه کاری کن تو مایه های ساعت برنارد... هر یه دقیقه ی بقیه واسه من 10 دقیقه باشه. مثل همون حفره های زمانی سر کلاس تاریخ سوم دبیرستان یا شیمی دوم دبیرستان! فقط وقت نگذره تا من خودم تموم کنم. همین. صلوات. تکبیر...

قلم دون،قلم چی!

بار سومیه که دارم آزمون می دم و کنار دستم کسی افتاده که از دقیقه ی اول آزمون خواب بوده! دقت کنید واقعنی واقعنی خواب بوده تا 5 دقیقه به پایان آزمون ...

بعدش خیلی شیک و تمیز پاشده از رو من همه ی سوال ها رو زده و برگه ش رو تحویل داده _حتی زود تر از من_!

من این طوریم که... :"خب لعنت!"

نمی شه از وقت این کوفتی کم کنید به مال من اضافه کنید که حداقل رتبه ی هر دوتامون خوب شه؟

اون وقت داره بلد نیست حل کنه...

من بلدم حل کنم... وقت ندارم!

×تف×!


یه بار از تکنیک خیره شدن به فرد متقلب استفاده کردم. و اون بهم بک داد و متقابلا خیره شد و من که دیدم وقتم داره تموم می شه بی خیالش شدم تا کارش رو بکنه! یه بار هم تقلب رو در پاسخ نامه م اطلاع دادم متاسفانه پشتیبان عزیز پاکش کرد و گفت:" تقلب؟ کو؟ کی؟ کجا!!!؟". هعییی... تقلب کردنم عرضه می خواد. نوش جونشون!


+خیلی باحاله از زمانی که مذاکرات هسته ای رو هشتگ کردم وبلاگم هوار تا نظر خورده! هار هار هار!


خسته شدم! دو ساله با این موضوع تایم_لیمیت سر دعوا دارم!!!


هی! رفیق جان! کنکور عزیز! بفهم!


   یه سوالی داشتم :|! آخه منی که همیشه ی خدا  کُد هام تایم می شد چه جوری با تو کنار بیام به درد نخور؟ منی که همیشه واسه هر کانتستی نصف کد هام تایم می شد! منی که همیشه آخرین نفری هستم که برگه هام رو تحویل میدم؟ حتی برگه ی آزمون تیزهوشانم رو! حتی برگه ی مرحله دوم المپیادم رو! چه جوری 50 تا تست زیست رو تو 30 دقیقه بزنم؟ به تو هم می گن دوصت آخه!؟ کمی درک بابا!

   همیشه هم ادعام این بوده که اگه اون قدری که حس می کنم نیاز دارم بهم وقت بدن هر آزمونی رو فول مارک می کنم. چون واقعا حس می کنم دانش به زمان ربطی نداره. شاید تسلط بشه اسمش رو گذاشت. ولی مسلما این روش سنجش اسمش سنجش سواد نیست!!!! بله. ولی متاسفانه اینور هنوز کسی درکم نمی کنه! باز المپیاد همه می دونستن. پنج ساعت پنج ساعت وقتامون بود. که باز هم من وقت_کم_میاوردم :|


#هار هار هار! بی نهایت به توان بی نهایت خوشحالم! امروز باید سوابق تحصیلی مون رو بررسی می کردیم. با اقتدار رشته ی فارغ التحصیلی من تا ابد ریاضی فیزیک باقی خواهد موند. تا ابد؛ تا همیشه؛ 4 ever! هیچ کدوم از نحسی هایی که برام  به زور ترتیب داده شد گذشته م  رو خدشه دار نمی کنه. همیشه یک ریاضی فیزیکی با اصل و نسب! :دی

>مدل مرگ خوار های هری پاتری بخونیدش تا حس بهتون القا شه<

:{


#این می تونه به این معنا باشه که من هر وقت پشیمون شدم می تونم به اصل خودم برگردم و کنکور ریاضی بدم و بشم همونی که حس می کنم باید باشم. نه اینی که الان هستم!!! شاید یه وقتی که مامان بابا بی خیال من یکی شدن واقعا بشه! 


# ذکر می کنم تنها عاملی که من رو به این رشته ی نچسب متصل نگه داشته معلم زیست با وقار و خفنمونه. اولین و آخرین و عزیزترین معلم زیستم. کسی که هیچ وقت نمی تونستم تصور کنم اینقدر برام عزیز باشه علی رغم همه ی جهت گیری های غیر واقعی و پرخاشگرانه ی من نسبت به درسش.قداستش از نصف معلم المپیاد هام بیشتره. ممنون آقای_جونِور!