Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

دهکده ی آبی پارس

ببین من اگه یه پارک آبی داشتم و می خواستم برای سانس شبانه ی مردونه ش تبلیغات کنم با پیامک، یه متن بهتری از متن زیر انتخاب می کردم. یا حداقل اینقدر تک کلمه و تلگرافی پیامک نمی دادم. واااااای:


آقایان،

امشب،

تا ۲ بامداد،

۲۵ تومان.

دهکده ی آبی پارس."


بعد آخه نکته ش اینه که فقط اون چهار تا خط اوّل تو پیش نمایش اس ام اس می آد، قبل اینکه بازش کنی. تو نوتیفیکیشنم همونا می آد فقط.

فرض کن یکی بیاد اتّفاقی یه همچی نوتیفی رو گوشیت ببینه. سرتو به کدوم بیابونی می ذاری فرار می کنی بهش؟


داداشم اصلا می خوای تلگراف کنی هم بکن، 

ولی همون خط آخرو بذار اوّل پیامک حداقل لامصب.

این چه کوفت پیامک تبلیغاتی ایه؟


پ.ن: گاااااد. چک کردم، پیامک قبلی ای که بهم فرستادن اینه (هوم من کلا خسته تر از اونم که پیام تبلیغاتی پاک کنم حتّی):


" واسه داشتن اوقات خوش همه چیز مهیاست."


کلا این مسئول تبلیغاتشون رو من باید حضورا ببینم. خخخ. ساقی ش اصل جنسه!


تگ ها رو باید فکر کنم بزنم. الآن وقت نیست، بعدا می آم واسش هش تگ ژنریت کنم. اصلا الآن خیلی هول هولکی شد سوژه مو به باد دادم ولی مهم نیست دیگه چه کنم.


پ.ن. آخه هی من می خوام مودب وبلاگ بنویسم نمی ذارن. نمی گه مردم جو گیر ما استخرشو با یه جا دیگه اشتباه می گیرن. پوف. 

کاش اصن یه وعضی ها بیان اینو بردارن جوکش کنن. کاش بیان اینو بردارن جوکش کنن. کاش. کاش. کاش. چه قدر بده من می تونم سوژه پیدا کنم ولی نمی تونم خنده دار بنویسمش. داره حیف می شه.

مثلا این می خواست جوک شه، باید اوّل متن اس ام اس رو می نوشتم. بعد زیرش سه نقطه می ذاشتم. چند خط پایین تر می نوشتم دهکده ی آبی پارس، بی ادب  و منحرف هم خودتونید. 

خلاصه من خیلی تو این مورد طنز پردازی مشکل دارم. خیلی عح.


بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد!

مامانم اومد رسم خواهر شوهری به جا بیاره زنگ زده به عمّه و شوهر عمه مون. بعد اکثرا عادت هم دارند اگر مکالمه ی مهمی نباشه تلفن رو ول می کنن رو آیفن همراه با حرف زدن به کار های دیگه هم می پردازن و ما هم از جزئیات با خبر می شیم.

خلاصه دیدم داره به شوهر عمه م می گه عیدتون مبارک!

و جواب می شنوه: مرسی عید شما هم مبارک انشااللّه سال خوبی برای شما و خانواده باشه. :|

حالا نمی دونم جوابش واقعا خنده دار بود یا من مریضم از اون موقع تا حالا دارم کر کر می خندم. :))))

داد می زنم ازین ور خونه:" حالا جدی نمی خوای بهش بگی  از خواب زمستونی یکم دیر بیدار شده؟"