Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد!

مامانم اومد رسم خواهر شوهری به جا بیاره زنگ زده به عمّه و شوهر عمه مون. بعد اکثرا عادت هم دارند اگر مکالمه ی مهمی نباشه تلفن رو ول می کنن رو آیفن همراه با حرف زدن به کار های دیگه هم می پردازن و ما هم از جزئیات با خبر می شیم.

خلاصه دیدم داره به شوهر عمه م می گه عیدتون مبارک!

و جواب می شنوه: مرسی عید شما هم مبارک انشااللّه سال خوبی برای شما و خانواده باشه. :|

حالا نمی دونم جوابش واقعا خنده دار بود یا من مریضم از اون موقع تا حالا دارم کر کر می خندم. :))))

داد می زنم ازین ور خونه:" حالا جدی نمی خوای بهش بگی  از خواب زمستونی یکم دیر بیدار شده؟"

نظرات 5 + ارسال نظر
Elsa یکشنبه 4 تیر 1396 ساعت 23:09

وای خدااااااای من

:))))

استامینوفن یکشنبه 4 تیر 1396 ساعت 23:14

اولش ک خوندم فک کردم عربه شوهر عمه ات ک تبریک گفته:/

اصلا نگرفتم. تشریح کن چی می گی. :)))

استامینوفن دوشنبه 5 تیر 1396 ساعت 00:21

چن خط اول رو ک خوندم فک میکردم یکی از طرفین عرب باشه(بیشتر شوهر عمه ات)بعد ک ری اکشنت رو خوندم فهمیدم طفلی چ سوتی بدی داده و دلم واقعا براش سوخت:|تا مدت هاااا میشه از این سوژه برای خنده و ..استفاده کرد.
عیدت مبارک باشه و سال قمری خوبی داشته باشی:)

البتّه که هنوز نفهمیدم چرا باید همچین فکری بکنی. چون نمی دونم رسم و رسوم هاشون چیه که شباهت بهش باعث شده این فکر بیاد تو ذهنت.
ولی گفتم نمی دونم چرا فقط خودم بهش واکنش نشون دادم. جدا بقیه واسشون جالب نبود اینورا. :)))

تنها دوشنبه 5 تیر 1396 ساعت 02:11

حواسش نبوده بنده خداااا
وای چقد عالی بود:))))))))))^___^خدایا ازین شوهر عمه ها هم نصیب ما کن

بعد جالبش اینه که واسه هیشکی مهم نبود سوتیش. فقط من که در مکالمه شرکت نداشتم ذوق می کردم از اینکه سوتی گرفتم از یه نفر.

نارنجی دوشنبه 5 تیر 1396 ساعت 03:06

مادرت رسم زن داداشی به جا نیاورده احیانا؟
اگه عمت زنگ میزد رسم خواهر شوهری میشد حالا که مامانت زنگ زده خب زن داداش عمه ت میشه دیگه؟
راستش اولش سوتی شوهر عمه ت رو نفهمیدم دو بار خوندم گفتم بنده خدا چی گفته مگه بعدش که ادامه ش رو خوندم دوزاریم افتاد
اذیتش نکنین بنده خدا مثل من قاط زده

آفرین درست می گی.
من که هیچ وقت این نسبت ها رو نمی تونستم درک کنم از بچگی. باز همین که تشخیص دادم عمه م می شه خواهر شوهر خودش پیشرفت بزرگیه.
و اینکه گویا خیلی هم به سوتی نمی مانسته. من خیلی به نظرم خنده دار اومد در اون لحظه منتها. :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد