Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

باندی ک به من فهموند راک هم می تونه سبک خفنی باشه

یادتونه این پستم رو؟  که گفتم اوّلین باری بود ک فهمیدم ووو سبک راک هم وجود داره؟

دارارارام، معرفی می کنم:

Imagine dragons

و مدیونید اگه به این دقّت نکنید که توش اژدها داره. :{ دراگونز... گرفتید؟ درااااگونز.

"اژدهاها را تخیّل کنید."

اژدهاها! :))) طبیعیه که یه اژدها با هم جنساش حال کنه، نه؟ 



 
می دونی کیلگ من چند تا معیار دارم واسه غربال کردن آهنگایی ک گوش می دم یا ویدیو کلیپشون رو دانلود می کنم. شرط صفرم تصادفی بودن. شرط اوّل ریتم خوب و گوش نواز بدون توجّه به معنا. شرط دوم خلّاقیت. و شرط سوم معنا ک به ترتیب رعایت می شن. شاید شرط های دیگه ای هم داشته باشم، ولی اصلی هاش همین چهار تان.
خب این همه مدّت فکر می کردم سبک راک اون شرط اوّل رو عمرا نداره و ریتمش به مغز من دل نشین نیست. تا اینکه آهنگ believer این گروهو شنیدم و بعد اسم گروهشونو سرچ کردم و رسیدم به یه بند راک همه چی تموم! آقا واقعا همه چی تموم. به هیچ وجه کلیشه نبودن و نیستن. و بعدش که آهنگای قبل 2017 شون رو دانلود کردم... فهمیدم که اوووَوه من اصلا از قبل با چند تا از آهنگای اینا اساسی خاطره دارم از زمان دبیرستان کلّی، فقط خودم خبر نداشتم ک سبک اون آهنگا راک بوده و متعلّق به این گروه بوده. راستس هنوزم درست تفاوت راک رو با بقیه ی انواع موسیقی درک نکردم ولی به این حد رسیدم ک دیگه گارد نگیرم مقابل سبکشون.

بعد مطمئنا آهنگی ک در وهله ی اوّل  بتونه شرط یک و دو رو بگیره، وقتی معناش هم اکی باشه تبدیل می شه به یه چیز همه چی تموم محشر. دقیقا چیزی ک تو ویدیوی بالا مشاهده می کنید. 
من واقعا خسته ام از اینکه آهنگای لاو دار یا شکست عشقی خورده یا چه می دونم در وصف فراق و این ها گوش بدم. چه فارسی چه انگلیسی. خیلی وقته خسته ام شنیدن ریتم ها و شعر ها و آهنگ های اون چنینی. برام لطفی ندارن دیگه. حسّی بهم منتقل نمی کنن. و وقتی یه آهنگ تصادفی زیر دستم می آد که مفهوم شعرش سرکش تر از این حرفاست، قطعا آب بندی می شم. یعنی روحم این نوع از موسیقی رو می طلبه. خود خواهانه و در وصف هر چیزی به غیر از به اصطلاح ابراز عشق. راستش یه بار اومدم بشمارم ببینم چند تا آهنگ مستقیما درباره ی عشق نیستن و به ستایش محبوب نمی پردازن ک مجموعه ی آهنگام ته کشید! خورد تو پرم. دنیا ک همه ش عشق های مفتکی نیست.

الآن همین کلیپی ک براتون گذاشتم از تو آپارات، معناش واقعا برام عالی بود. عنوان آهنگ هست whatever it takes که یعنی  "به هر قیمتی ک شده". حتّی عنوانشم باهام حرف می زنه لعنتی! وقتی رفتم دنبال لیریکش تا کامل درکش کنم، عالی تر هم شد. 

می دونی چیا می گه وسطش کیلگ؟
می گه:

,Whatever it takes"
"...Cause I love the adrenaline in my veins
که ینی:
من هر کاری رو به هر قیمتی که لازم باشه برای رسیدن به هدفم می کنم،
چون آدرنالین توی رگ هامو دوست دارم."

وای این دیدگاه... خودش واقعا یه پا مولاناست. و بسیار بسیار آدمو حریص می کنه شنیدن چنین جمله هایی. یحتمل پر از حسّ توانایی می شید.

و نمی تونم انتخاب کنم کدوم تیکه ش رو از همه بیشتر دوست دارم. چون واقعا بی اغراق تک تک سطورش رو  تو زندگی خودم لمس کردم. این پدر سوخته ها هم بلدن چی بسازن ک بفروشه!

مثلا باز یه تیکّه ی دیگه ش می گه:

"Don't wanna be the parenthetical,
 hypothetical..."
که یعنی:
"من دیگه نمی خوام تو پرانتز باشم،
نمی خوام یه عبارت فرضی باشم!"

که واقعا انگار داره از تو گلوی من سخن می گه. منم خیلی حس می کنم تو پرانتزم همیشه. انگار ک این آهنگ واسه لوزر هایی مثل من نوشته شده تا بتونن با این دنیا کنار بیان. و دقیقا گل رو کجا می زنه؟ اونجایی که می گه:

"I'm an apostrophe,
I'm just a symbol to remind you that there's more to see..."

و موقع شنیدنش همیشه دارم به این فکر می کنم ک صرفا چند نفر فقط تو همین وبلاگ به من گفتن که کیلگ چه مرگته چرا با وسواس بیش از حدّی تشدید گذاری می کنی کلمه ها رو؟ خوب راستش دقیق ک شدم، دیدم آپوستروف یا تشدید... فرقی نداره. آره شاید منم همیشه تو ناخودآگاهم می خواستم با رعایت قاعده ی تشدید، به اطرافیانم بفهمونم که باید دقیق بود و چیز های بیشتری برای دیدن وجود داره همیشه. بکشید تو عمق، سطحو بی خیال شید یکم. کشف این حقیقت درباره ی خودم، واقعا دیوونه م کرد. کیفور شدم. ؛)

و واسه همینه که دیگه از همین نقطه به بعد، دشمنی دیرینم رو با راک می ذارم کنار و می شم مریدشون. چون شاید از کل باند های موزیک دنیا، فقط همینا تونستن تو لیریکشون به یه آپوستروف اس کوچیک هم توجّه کنن و از توش معنا در بیارن. 

چوون ک من یک آپوستروفم، و کسایی که به اپوستروف اس توجه می کنند رو بی نهایت دوست خواهم داشت. :)))

با خوندن همه ی اینا حس آزادی تمام، حس اختیار تمام جهان رو در دست داشتن بهم دست می ده. انگار ک روحم جلا پیدا کنه و انصافا خلاقیت ویدیو کلیپشون تو حلقم. 
چوون ک من عاشق احساسی ام ک موقع شکستن زنجیر ها به آدم دست می ده. ؛)
بازم ببخشید که لختی داره به من چه! :دی
و حاضرم خیلی کارا کنم تا فقط یه ربع ساعت یا حتّی بگو پنج دقیقه با یه ست درام که داره از توش شعله های سرخ آتیش زبونه می کشه تنها باشم و خودمو تخلیه کنم باهاش. واقعا حظ بردم با اون صحنه ی آخرشون. 

متن کامل این کلیپ به همراه ترجمه ی قابل قبول  رو در ادامه ی مطلب آپلود می کنم، اگه خواستین.
به علاوه ی یه تشکّرخیلی  اساسی از ادمینای ایمجین درگونز ایرانی. ک هم ویدیو رو، هم ترجمه ی آهنگ رو از وبلاگ اونا برمی دارم و براتون آپلود می کنم. که حقیقتا هم بیست بیست بود ترجمه ش و ازش یاد گرفتم کلّی.

ترجمه و متن آهنگ Whatever it takes از imagine dragons در ادامه ی مطلب.

پ.ن. اژدهاها را تصوّر کنید. :))) همیشه.

پ.ن بعدی. حتما یادم بندازین طرز درج آی فریم تو وبلاگ، به علاوه ی تکنیک کنترل اسکرول (که یادگار یکی از بچّه های همینجاست) رو بهتون یاد بدم. نور به قبرم می باره اینقدر دعام می کنین وقتی یاد بگیرین. :)))

ادامه مطلب ...

لوله ی گوارشی جامینم آرزوست

من خعلی اعصابم خورد شد ک این جوجه، پنجمین توپ طلا رو برد.

می خواستم یه پست بذارم مسخره ش کنم و خاطر نشان کنم ک یه تار موی مسی به صد تا ازین. اکی؟

چیزه حالا دیگه فوتوشاپ حال ندارم باز کنم الآن. حالم داشته باشم، راسته ی کارم نیس زیاد وقتمو می گیره.

شما خودتون بگیرید هنر و خلاقیتمو. ؛) نهایت امکاناتی هس ک الآن در چنته دارم.

حالا نمی دونم اصل عکسشو دیدین یا نه، ولی عکس اصلی رو که دیدم، خودم خنده ی عاقل اندر سفیه م اومد با این طرز جام دست گرفتنش. زرتی.

انگار که مری تنگش باشه و همه ی این جام ها با غرور گیر کرده باشه اون تو.



# راستی. تو نامه ی اعمالم، امروزو بنویسید روزی ک کیلگارا با آهنگ راک آشنا شد. 

آقا کرک و پرم ریخت. چه خفن جاتی بود که یافتم. معرفی می کنم... معرفی می کنم به زودی. 


پ.ن. اتاق فرمان می فرماند ک به قدر کافی بر دکمه ی لایک مالش ندادید. دیگه واقعا بکوبید اون لامصّبو. هنر جدید (پست مدرنیسم. وقتی یک درس چندش آور با یک بازیکن چندش آور تر را میکس نماییم):



# واژه ی چندش آور شوخی ست محض خنده، رگ رونالدویی تان آتش نگیرد آن قدر ها هم احساس نداریم واسه این بازیکن.