Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

من از پارک دوبل متنفرم...

و البته گواهی نامه هم می خوام.

کل بیست و هفت خط بالا رو هم خودم تایپ کردم، کپی پیستی در کار نبوده. خواستم بعدا ها که پارک دوبل مثل خیلی کارهای روزانه م واسه م عادی شد یادم بیاد که:

به هر حال من از پارک دوبل متنفرم.

این یارو هم که مارو انداخت نفر آخر لیست. (با تمام وجود از این یکی هم متنفرم. امروز ما رو نمود تا قبول کرد من تو لیست امتحان فردا باشم. اشتباه هم از خود عوضی شه! ) افسر در نهایت خستگی و خواب آلودگی در ساعت یک ظهر می خواد ازم امتحان بگیره یحتمل.

دعا کنین افسر خسته باشه.

دعا کنین افسر خشته باشه.

دعا کنین افسر خسته باشه.

دعا کنین افسر خسته باشه.

دعا کنین افسر خسته باشه.

دعا کنین افسر خسته باشه.

دعا کنین افسر خسته باشه.

چرا؟

تا نتونه از من پارک دوبل بگیره.

تا نتونه از من پارک دوبل بگیره.

تا نتونه از من پارک دوبل بگیره.


آه. سندرم ریپیت نداشتم که گرفتم... :|

فعلا...

فعلا...

فعلا...

پ.ن: می دونی کیلگ. من فقط بار اوّلش برام سخت بود. :))) دیگه الآن خیلی ناراحت نمی شم اگه رد شم. اتفاقا خیلی هم  محتمل می بینمش. چه قدر دیدگاهم عوض شد تو این یه هفته!!! فقط بدی رد شدن دوباره  تز جدیدیه که بقیه بهم می دن. می گن مربی ت رو عوض کن. :| بعد یکی مثل من اینقدر با بن حال کنه، زورش کنن مربی ش رو عوض کنه. اه اه اه. اگه رد شم چی؟ بعدش با چه رویی برم از جلوی بن رد شم برم سوار ماشین یکی دیگه بشم؟ :| :| :| هی همه می گن مشکل از مربی ه شاید! نمی فهمن من وقتی گند زدن به یه مقوله ای رو شروع کنم دیگه تا کاملا مطمئن نشم از ریدمانش ولش نمی کنم. نمی فهمن مشکل من با خودمه که الآن دیگه اصلا کم ترین ذره ای اعتماد به نفس ندارم. هی من باید دفاع کنم که نه بابا حیوونکی بن خیلی خوب و خفنه و اینا خودم سر به هوام. ولی خب تو کتشون نمی ره دیگه. من الآن چی کار کنم اگه فردا دوباره رد شدم؟ اه اه اه. تُف تُف تُف.

من از پارک دوبل متنفرم...

من خیـــــــــــــــلی از پارک دوبل متنفرم.


تو دهنی

پیرو پست قبلی گفتم یه وقت فکر نکنین من شاخم! هر چه قدرم که همه تعجب کنن که تو چه جوری اینقدر خوب یاد گرفتی تو این مدت کم، به هر حال من باید رد می شدم.

:))))) یوها ها ها ها ها. فقط دارم فکر می کنم با این نیش بازم چه جوری برم پیش بن بهش بگم من رد شدم. خنده م می گیره شدید.

و البته نه یه رد شدن آبرومندانه، یک رد شدن مفتضحانه. :))) فکر کنم تقریبا از کل ایلی که اونجا بود هیشکی رو همون دم رد نکرد به غیر از من و نفر قبلیم و یه دوست دیگه ای که سوار شد رو ماشین استارت خورده سه بار استارت زد حیوونکی.

خب حاجی به من چه مردم دوبل بلد نیستن؟ من باید بیام گندشونو جمع کنم؟

من حتی یک متر هم رانندگی نکردم. :))))))))) نفر قبلیم یه بشر خیلی پیری بود که با فاصله ی ده متر از یه ماشین وایساد تا دوبل بگیره ازش و به معنای واقعی کلمه نه بار خاموش کرد و  بعدش من مامور شدم گندش رو جمع کنم.

قبول دارم اگه دست فرمونم بهتر بود می تونستم درستش کنم، ولی این بی انصافیه منی که اولین دوبلم رو خودم بدون کمک زدم الآن سر دوبل رد شم. چرا؟ چون نفر قبلی با فاصله ی ده هزار متر وایساده بود از ماشین بغلی و ما هرچی زدیم تو سرمون این ماشینا بازم کلی فاصله داشتن از هم. خب می خوره تو جدول دیگه، طبیعیه. :)))))

همیشه از کم حرفیم خوردم. اینم روش! مثلا نفر بعدی من که مامور شد دوبل من رو درست کنه به افسره گفتش که اینا از اولش بد وایسادن کنارماشین. اجازه بدین بریم از یکی دیگه خودم دوبل بگیرم.خب خیلی هم منطقیه که افسر بهش اجازه داد. انگار فقط من خاک بر سر باید سوار می شدم و در عرض دو دقیقه بیرون انداخته می شدم. :|

می دونی از چی می سوزم؟ این که برام نوشته تو تسلط به گاز و کلاج نداری تا عمدا ردم کنه. چون فکر کنم جزو قانونشونه که با یه خطا که مثلا خراب کردن پارک دوبل باشه نمی تونن رد کنن آدم رو. ولی چون دیفالتشون اینه که اگه دوبلت خراب شد باید رد شی، به زور چند تا خطای دیگه هم از می گیرن. نامرد نوشته تو آینه چک نمی کنی! آخه مگه تو گذاشتی من رانندگی کنم که آینه چک کردنم رو ببینی؟ واسه من وسواسی مقرراتی که همیشه ده تا چیزو به این و اون تذکر می دم نوشته تو آینه چک نمی کنی! ما رو برده تو سربالایی می گه دوبل بزن بعد به من می گه تسلط به گاز و کلاج نداری خیلی گاز می دی. خب اگه گاز ندم که هشت بار خاموش می کنه ماشینم مثل نفر قبلی. :| بعد اون روز رئیس آموزشگاه بهم می گفت تو جدا با همین چند جلسه گاز و کلاجت رو یاد گرفتی یا ماشین زیر پاته؟ :| چرا اینا با هم به تفاهم نمی رسن؟ خب از اوّلش بگن اگه گندیم، انتظار گند بودن رو داشته باشیم. نه اینکه اینقدر تعریف کنن بعد من سر امتحان هنوز سوار نشده پیاده شم!!!!


نامردم اگه دفعه ی بعدی بذارم کسی زود تر از من سوار ماشین کوفتیش شه. من که گند جمع کن بقیه نیستم!!! :| طبیعتا من وقتی می خوام خودم رانندگی کنم قرار نیست گند کسی رو جمع کنم که شما به خاطرش به من گواهی نامه ندادین.

×عصبی ولی خوشحال. داریم همچین حسی اصلا؟

+باحال بود. یه دوست جدید پیدا کردم. دقیقا هم اسم من، دقیقا هم با همین موردی که من سوختم اونو سوزوندن.منتها اون یکم تو شهر هم رفت بعدش سوخت. ما فقط سوار شدیم، پیاده شدیم.

+افسره به شدت مهربون بود. واقعا از دستش دادم. حیف حیف حیف. می ریم که داشته باشیم دیدار جدیدی را با بن.

تو شهری

بهش می گم- نه، جدی جدی... چند درصد امکان داره اولین بار افسر قبولمون کنه؟

بن میگه- خب اگه بخوام باهات رو راست باشم نهایتش ده درصد.

(به این فکر میکنم که چه قدر خوشم می آد که حرف مفت امیدوارکننده بهم تحویل نمی ده ولی خوب طبیعتا پکر می شم...)

(باز با خودم فکر می کنم به نظرت ازش بپرسم به نظرتون من جزو اون ده درصدم یا نه؟ تو ذهنم کلیک می شه که طبیعتا می گه نه و تو هم روحیه ت طبق اون عادت مسخره ت خورده می شه همون اپسیلون شانسی هم که می تونی داشته باشی رو از خودت می گیری.)

قیافه ی هفت در هشتم رو می بینه، اضافه می کنه- البته خب... کاملا شانسیه... مثلا خواهر خانوم خود من، فقط صد متر بردنش جلو بعدشم بهش گواهی نامه دادن. شاگرد داشتم  بهش گفتم تو شونزده بار هم بری بازم رد می شی رفته بار اوّل قبول شده... راننده داشتم ده ساله تو جاده رانندگی می کرده و رفته ردش کردن... یکی بود آخرش هم نتونستم  بهش دوبل یاد بدم، رفت سر امتحان برای اولین بار دوبل ش رو درست زد...


می ریم تو محل امتحان. طبق معمول با سوالام گیجش میکنم... با آرامش همیشگی ش جواب می ده. فکر کنم برای بار هزارم حتی  مجبورش می کنم بگه:" پس اگه عرض ماشین زیاد بود، دیرتر می شکونیم ، اگه چسبونده بود به جدول زود تر می شکونیم..." واقعا حساب تعداد بار هایی که این دیالوگ رو ازش شنیدم از دستم در رفته...!


وسط حرفام اضافه می کنم که نمی دونم چرا با ماشین خودمون نمی  تونم عین آدم دوبل بگیرم... ازش می پرسم : مثلا به نظرتون به خاطر فرمونشه که هیدرولیک نیست؟

با تکّه کلام همیشگی ش و اون لهجه ی باحالش می گه- صد در صد به خاطر همونه.

ولی وقتی می بینه به خاطرش اخم کردم زمزمه می کنه- اصلا امروز فقط می خوایم دوبل بگیریم....

مجبورم می کنه از تک تک ماشینای محل امتحان پارک دوبل بگیرم. از کامیون و اتوبوس بگیر تا پراید هاچ بک و  ام وی ام و این ماشین ریزه میزه ها. چهار پنج تای اوّلش حسابی خراب می شه...

می گه- خب امروز انگاری روی مود دوبل گرفتن نیستی ها. حالا فردا شاگردام رو می بینی. همچین خوب چهل و پنج می زنن... فعلا برو ازین جا بیرون یکم بریم دور دور... حال و هوات عوض شه.

(حرصم می گیره.)

تو همون دور دورش هم، کل حرصم رو روی فرمون و پدال گاز ماشین بیچاره ش خالی می کنم.

می گه- خب حالا چیزی نمی شه که... فوقش فردا رد می شی. آسمون که به زمین نمی آد این طوری داری می گازی...

زیر لب می گم- ببخشید. حواسم نبود...

 بعدش با خودم فکر می کنم: "خب کیلگ. اگه پنج تا دوبل آخر رو خوب بزنی، فردا دوبلت ریدمان نمی شه." از هول این که هر کدوم از دوبل ها یکی از پنج تای آخر باشه همه ش رو ازون جا به بعد درست می زنم.

بعد از اینکه از یه پژو تو سربالایی دوبل می گیرم با خودم زمزمه می کنم- آه. هیچ وقت فاصله ش درست نمی شه. فکر کنم زیاد تر شد این بار...


در ماشین رو باز می کنه... نگاهش می کنه می گه- کج پارک کرده خودش، نمی بینی؟  دیگه ازین بهتر چی می خوای؟ سخت تر از این نداریم دیگه... می دونی؟ _می خنده از روی تحسین_ فکر کنم تو یکی از همون ده درصد باشی...!

از حرفش به وجد می آم. خیلی وقته هیچ مهارت خاصی نداشتم و تو هیچ گروه خاصی نبودم. از فکر خاص بودن ته دلم قلقلک طور می شه.


بعد یهو جدی می شه- این چی بود دیگه؟

- چی؟

- ماشینت رو نگا!!!

- چشه مگه؟

- خاموش کردیا.

_آخ ببخشید... حواسم پرت شد یه لحظه. داشتم فکر می کردم...

 می خنده- خب اینم حسن ختام مون بود. موفق باشی کیلگ.

- مرسی.

(صندوق رو می زنم که تابلوش رو بذاره صندوق عقب.)

 میگه- خوب منو شناختی تو این مدت ها!

و تموم می شه.

من می مونم، و افسر گوگولی فردا.


+می دونی واقعا نمی دونم کدومش رو بیشتر دوست دارم. اینکه بار اول گواهی نامه بگیرم یا اینکه بن رو بازم ببینم. _حتی شده به زور رد شدن در امتحان شهر_

از آروم بودنش خوشم می آد. خیلی وقته کسی به این آرومی رو تو زندگیم ندیدم. یه آرامش دامبلدور مانند. _البته اگه هری پاتر خوندین!_


+ هفت صبح فردا تو خواب های شیرینتون برام انرژی مثبت بفرستین.


+ چه قدر حس خفنیه که می دونم هیچ کاری از دستم بر نمی آد الآن و با خیال راحت می تونم برم کپه ی مرگم رو بذارم و مجبور نیستم تا صبح بیدار بمونم خر بزنم. کم پیدا می شه از این امتحانا. # این_لاو_ویت_امتحان_عملی_ای_که_واقعا_عملی_باشد_و_ذره_ای_خر_زدن_نخواهد


+ چه قدر حس خفن تریه که الآن اصلا استرس مردود شدن ندارم.  این یکی که به شدت خیلی خیلی کم تر پیدا می شه. خصوصا تو من. فوقش رد می شم دوباره می رم بن رو می بینم دیگه، نه؟ من این بار اصلا از کلمه ی مردود نمی ترسم. فکر:"اگه نشد چی؟" مثل امتحان های  قبلی م نمی تونه هیچ کاری به روح و روانم داشته باشه!!!


+ بن منو اهلی کرده می دونم. آرامش ش منو اهلی کرده. ای کاش بقیه شون هم به اندازه ی بن آروم بودن و وقتایی که تو جاهای خطرناک راه زندگیم خاموش می کردم بهم می گفتن: "چیزی نیست که...هیچ اتفاقی نیفتاده. آروم باش. خلاص... حالا استارت."