Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

وقتی کیروشو تایپ

به حق این شب های عزیز، براتون آرزو می کنم (ابراز امید می کنم!)

یا کلا دلتون نخواهد و نیازی نداشته باشید اسم کارلوس کیروشو برای کسی تایپ کنید،

یا اگه هم مجبور شدید و تایپ کردید، هیچ وقت واو فامیلی اش رو جا نندازید موقع تایپ،

اون هم موقع تایپ برای کسایی که با هم راحت نیستید!


خودم بار هزارمه این فول رو مرتکب می شم،

و هنوز به اندازه ی روز اول دلم می خواهد درجا گور بکنم صاف برم توی هسته ی خمیری زمین با آهن و نیکل اون تو ذوب بشم.

چی بهش می گن. چی دست؟ همان. سندرم دست قهوه ای. سندروم دست بی قرار.

لعنت به کیبورد ها. 

فرض کن می خواهی به یکی بگی من کیروشو دوست دارم /دوست داشتم.. کیروش خیلی خوب بود! چشمای کیروش خوشگل بود! کیروش به تیم امید می داد! کیروش تنها امید بود!

خودت تا تهشو بخون دیگه. بسی هم عالی.

این فتوحات بر من مبارک باد.


والا من فکر می کنم مغز لعنتی ام می دونه من از این اشتباه خیلی فوبیا دارم، از قصد هر بار این اشتباه رو مرتکب می شه که به چشم تلخ نشه و بهم ثابت کنه :"هه دیدی چیزی نبود؟!!"


کی روش

جدا کی روش می خواد بره؟

آقا من نمی دونستم.

اینقدر گفتین گفتین حال منم گرفته شد.

کی روش خیلی خفنه بابا نذارن بره. چشماش که آرامشه اقیانوسه رسما، تیم رو هم تا حالا ندیدم کسی تو کل تاریخ بتونه به اینجا ها برسونه. 

اون برانکوی خل وضع خوب بود مثلا؟

نکنید آقاااااا.

من تیم ایران رو با کی روش دوست دارم.

یعنی حتما باید قهر کنه، دست ملت بمونه تو حنا تا قدر بدونند.

یه تیم اونم مثل تیم احساسی ما، خیلی طول می کشه تا به مربی جدید عادت کنند و خودشون رو پیدا کنند. الآن دوباره وارد دوره ی سقوط و اضمحلال می شیم، حتی سهمیه ی جام جهانی هم نمی آریم دیگه تا سال ها. 

نمی خوام خب.


من با کی روش داشتم کم کم... ذره ذره... قدم قدم... قبول می کردم که اکی، تیم ایرانم می شه تیم باشه! اینقدر تعصب نداشته باش رو فوتبال غرب. ایران هم داره غول می شه. باور کن ناخودآگاهم داشت کم کم قبولش می کرد.  کی روش داشت ذره ذره مزه ی قهرمانی رو به ما می چشوند. مزه ی بزرگ شدن. شاخ شدن ذره ذره... غول شدن. بر شاخ غول ها ایستادن.


و حالا اینا جدا، کی روش از مسیر جداگانه ای عشقه کلا. آرامش و منطقش رو دوست دارم. قلب. نمی دونم تا کی می خواهند این قدر وطن پرست باشند و تعصب بی جا داشته باشند. این کی روش واقعا خوبه. فقط می خواهند وایسند جلوی کسی که هم ملیتی شون نیست و هی بکوبندش. بابا قرن چنده الآن. این ادا ها چیه. دهکده ی جهانیه، رها کنید دیگه تعصب رو.

اینا همیشه با آدم های صاف و ساده و راستگو مشکل داشتند، از ازل. 

کی روش خیلی راستگو هست. بخواهیم تعصبی بگیریم، من می گم تنها عیبش این بود که ژن ما ایرانی های دروغ گو رو نداشت!!


پ.ن. رفت دیگه. رسما رفت.

خیلی غریبانه بود.

منم رفتم صمیمانه (!)  مراتب ارادتم رو بهش اعلام کردم که حالا ایشالا بین اون همه کامنت توهین و هتاکی و اون گروهی که می خواهند ببرند کیروش رو به سیخ بکشند، گم نمی شه و کامنت های امثال ما رو هم می بینه و دلش گرم می شه.

هشت سال عدد کمی نیست. میشه بیش از یک سوم عمر من. و فوتبالی ترین یک سومش.

خیلی سخته برام ترک عادت ها. 

حس می کنم تیم ملی مون امشب مثل یه بچه ای بود که از نرّه غول مدرسه کتک خورده، با صورت اشکی دویده تا خونه پیش باباش، از اون ور باباش هم زده تو گوشش گفته کره خر به من مربوط نیست، خودت تنهایی. 


اون قدری که از رفتن کیروش اعصابم ریخت به هم، نتیجه ی تیم ملی تو بازی امشب برام مهم نبود.

به هر حال مرگ که نیست، به نبودن کیروشم عادت می کنم، همون طور که دارم به نبودن دستبند یادگاری م عادت می کنم این روز ها چون گمش کردم.


کیروش رو هم پشت قرن ها جا گذاشتیم کیلگ. با همه ی خوبی ها. بدی ها. اشک ها. شادی ها. استرس ها.و قلقلک های ته دل. 

کی روش رفت، و امیدوارم حداقل از آرامش ته چشماش برای تیم ملی، یادگار گذاشته باشه.

.متن خداحافظی ش رو می گذارم اینجا، یادگاری بمونه رو وبلاگم:


carlosqueiroz_oficial:

There are no words to express my gratitude to this players, for everything they have done all over these years, for their effort, support and commitment. It was an honour to be side by side with these great men, in this 8 year journey, facing all the adversities, always and always with great character, the top character for wich I believe they deserved to play the final. Congratulations to Japan, the best team tonight, but honour to Team Melli, for what they built for their people, for the football they show to the World, and for the legacy they take to the future. This was one of the best football families of my career and I wish all these players the best! Now the end is here. I did it my way, giving the very best of me, with the support of my staff - thank you guys! And gratitude you to all the Iranian fans.#allforteammelli

اصلا همین که می نویسه melli و نه meli، خودش دنیایی ه.

اینم کنفرانس خبری بعد بازیش، جاهاییش که دوست داشتم:


کی‌روش درباره نقشی که در این شکست داشت، گفت: نقش من در بازی امشب مثل هشت سال گذشته بود و تمامی مسئولیت در زمین را قبول می‌کنم. دوست دارم از شما بپرسم در هشت سال گذشته نقش شما چه بود؟ نقش شما سکوت بود اما من در زمین برای شما و تیمتان جنگیدم.

 

سرمربی پرتغالی تیم ملی در خصوص آینده نیز گفت:  من آینده را برای تیم ملی ایران خوب می‌بینم. هم تیم پایه‌ خوبی دارند هم مرکز و زمین تمرینی عالی برای استفاده که می‌تواند نسل آینده را تامین کنند. اعتقاد دارم در هشت سال آینده هر که سرمربی شود انتخاب بازیکنانش مثل حال حاضر است.

 

کارلوس کی روش که چند باری برای پایان کنفرانس مطبوعاتی تلاش کرد، درنهایت با انجام این صحبت ها از جای خود بلند شد تا به سمت رختکن حرکت کند که در این بین یک خبرنگار که در ردیف اول نشسته بود رو به او گفت که آیا نمی خواهد از مردم ایران عذرخواهی کند؟ در این لحظه کی روش انگشت خود را به سمت خبرنگار گرفته و گفت: تو باید عذرخواهی کنی! و سپس از راهرویی که مقابل او بود، خبرنگاران را تنها گذاشت.



حالا اصلا اینا رو ولش. تیم ملی خر کیه. آسیا چیه! حوصله هیچ کدومشونو ندارم دیگه.

می دونید امروز تولد کیه؟

تولد آقامون بوفوووووونه.

بعد اگر گفتید کاسیاس چی گذاشت برای پیغام تبریک؟ یعنی عشق کردم. عکس یکی از بازی های جوونی هاشون مقابل هم رو گذاشت. این قدر رقیق شدم که نگو. نمونه ی بارز دو تا قهرمان، رقیب و برادر. کیف کردم. خیلی خوبن این دو موجود. ایده آل. 

واژه ی ایده آل رو حتی تعالی بخشیدند این دو تا با رفتار هاشون.


کافیه من یکم بشینم فیلم های کاسیاس و بوفونی که ذخیره کردم رو دوره کنم تا همین لحظه درجا اشکم دربیاد از حجم باحالی شون.



من همان حاشیه ام

باور کن، 

جدی من تمام مدّت محو اون پروژکتوری بودم که تو برنامه شون ترکید و بعدش دیگه ذهنم جمع نشد. خیلی خنده هاشون رو دوست داشتم. خنده به ترکیدن یه پروژکتور سر برنامه ی زنده. خنده ی زنده ی بدون برنامه ی قبلی. خنده ی ناخودآگاه!


محو یه چیز دیگه هم بودم، اینکه اون استاد صیام یا هرکس، که قرار بود مصاحبه ی روس ها بعد بازی رو ترجمه کنه، چقد شیرین می پیچوند و از هر ده تا جمله به ترجمه ی یکی ش می رسید و سر همین خیلی خندیدیم چون دیلی داشت وحشت ناک. 

کلا تو این شبای جام جهانی... دقیقا ساعت، دوازده رو که رد می کنه ما به همه چی خنده مون می گیره! خل می شیم. یعنی مثلا شاید این موضوع سر ساعت نه صبح یه موضوع کاملا جدّی باشه ولی شب این قدر در گوش هم تکرارش می کنیم و مسخره ش می کنیم که دل و روده هامون بپیچه به هم. 


ولی جدای تمسخر و این ها، مترجمی به خودی خود سخت هست، منتها اینکه هم زمان هم بشنوی هم ترجمه کنی دیگه خیلی داغونه، مثل اینه که بهت بگن شما در همین حال که داری این متن رو با چشمات می خونی ترجمه انگلیسی ش رو از دهنت بده بیرون. آدم ورودی خروجی های مغزش قاطی می شه خب واقعا! دم مترجما گرم. حس می کنم یه کاریه که هوش بالایی می خواد و یه سرعت عمل بی سابقه! تقریبا به این نتیجه رسیدم من هیچ وقت نمی تونم مترجم کلیپ فوتبالی شم.


+ یک بار دیگه هم من نحوه ی امتیاز بندی مسابقه رو اعلام کنم کسی جا نمونه اگه علاقه دارید چون خودم تازه فهمیدم یورو این شکلی نبود داستانش تا جایی که یادمه،

شما به ازای هر پیش بینی درست نتیجه ۱۰ امتیاز،

به ازای پیش بینی درست تفاضل گل ۷ امتیاز (احتمالا تفاضل گل تیم برنده دیگه!)،

به ازای پیش بینی درست برنده ۵ امتیاز،

و به ازای پیش بینی باخت، صرفا امتیاز شرکت در مسابقه که دو امتیاز هست رو دریافت می کنید. 


.:. دیدید کنفرانس خبری کیروشو؟ عجب چیزی بود! وسطش از یه معجون جادویی هم سخن به میان آورد. 

خیلی گنگ بود، یه چیزی گفت تو مایه های اینکه اگه یه معجون جادویی وجود داشت که با خوردنش می شد ما حریف اسپانیا بشیم، با وجودی که از نظر پولی در مضیقه ایم ولی حتما می خریدیمش و می خوردیمش و بازی می کردیم با اسپانیا! (واقعا ما این جمله رو هزار جور بالا پایین کردیم چیز زیادی دستگیرمون نشد که اصلا چی شد پای جادو اومد وسط و کلا خیلی واسم قابل درک نبود چی داره می گه...  اگه فهمیدید منظورش چی بوده، دو نفر رو هم این ور دنیا از جهالت برهانید لطفا!)


ولی لامصب کیروش! من که از اولش می دونستم تو پاتریستی، چقد دیر رو کردی بی انصاف!


محو آرامشی ام که داره فقط. چرا کارلوس کیروش این قدر آروم و دامبلدور طوری برخورد می کنه؟ انگار ته دلش کاملا خالیه. نمی گیری؟ طرف یکم دیگه بیش از حد آرومه. قورباغه آب پز نشده باشه یه وقت؟ یاد دریا می افتم چشاشو که می بینم. یه دریای خیلی آبی، درست چند دقیقه بعد از طلوع آفتاب. به همون آرامش. والا خوبه اگه بتونه همین آرامشو به بازیکنا هم بده.

من جدی اگه تیم بودم، امشب تا خود صبح از استرس به خودم لول می خوردم و تهش هم از کم خوابی حالت تهوع می گرفتم. اینا چه جوووور می تونن؟ یعنی همین که امشب تو خواب MI نمی کنند، خودش یه برده... من اصلا حتّی جرئتشو ندارم خودمو جای این بازیکنانمون فرض کنم. شب قبل اینکه با افتخار بری تو دهن یه اژدهای دندانه دار نروژی!