Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

یک وبلاگ نویس بسیار آماتور

اعتراف می کنم با این که بیشتر از 15 تا وبلاگ رو زرت و پرت نوشتم تا حالا، هنوز وقتی میرم تو بخش پیوند ها  شدیدا هول می کنم که وای چرا صفحات دسترسی به وبلاگم فیلتر شده! حالا چه کنم؟! :))))


باز هم اعتراف می کنم که هنوز که هنوزه فرق بین تگ "پیوند ها" و "پیوند های روزانه" رو که توی اکثر سرور دهنده های وبلاگ نویسی وجود دارن درک نمی کنم و هردمبیلی یا به قولی کاملا حسی وبلاگ هایی رو که می خونم می چپانم تو این دو قسمت!!! حتی در برهه ای از زمان فکر می کردم اگر وبلاگی رو بچپانم در قسمت روزانه به این معنی ست که هر روز موظفم به آن سر بزنم و تا مدتی فوبیای وارد کردن اسم وبلاگ در قسمت روزانه ها رو داشتم. زمانی دیگر هم فکر می کردم روزانه ها همیشه نمایش داده نمی شوند و هر دفعه خود وبلاگ به صورت خودجوش چند تا از وبلاگ های وارد شده در آن قسمت را انتخاب می کند و آن ها را نمایش می دهد. الانم که یک سری عقاید دارم ترکیبی از تمام بالایی ها!


# اگر دانشش رو دارید می شه کیلگ را از نادانی برهانید و فرق این دو مقوله را مختصرا توضیح دهید؟! (2.75 نمره)


+آیا می دانستید که هر دمبیلی یا قاراشمیش یا قر و قاطی به انگلیسی می شود : whimsical.

اینقدر از این لغت های تر و تازه ای که ناخواسته می ریزند روی دامنم خوشم میاد.

مثلا می تونیم ازین به بعد بگیم اوضاع خیلی ویمسیکاله! :)))

frozen

وقتی می فهمی این انیمیشنی که دختر کوچولوها اینور اونور آهنگش رو می خونن و استیکر هاش این روزا زینت بخش مکان های مختلف شده داستانش همون داستان ملکه برفی خودمونه که کتابش رو داشتیم تو بچگی ها! اوف.

البته یه انیمیشن قدیمی تر هم واسش دیده بودم که کلا با اون می شناسم ملکه ی برفی رو. یادمه یه آینه داشت توش که هزاران تیکه شده بود و یه پسری که خیلی خوب پازل درست می کرد مسئول سر هم کردن تیکه های آینه ی شکسته بود... به میزانی که آینه درست می شد پسره هم توانش رو بیشتر از دست می داد و به مرگ نزدیک تر می شد. کسی این انیمیشن عهد بوقی که من می گم رو یادشه اصلا؟


اصن ارزش داره برم  پیداش کنم ببینم این جدیده رو؟

ندا خواهد آمد که :

کیلگ! پیر شدی رفته پی کارش!

باربی دیدن سر پیری و معرکه گیری...

رواست؟!

اوق.