Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

غلط گیر

ایزوفاگوس-مامان؟!

مامان-چیه؟

-می خوام مدادم رو رنگ کنم...!

-یعنی چی؟

-ببین؛ با این غلط گیر.

-با غلط گیر مدادت رو رنگ کنی؟ مگه می شه؟!

-دورش رو. همینی که سیاهه. دوستش ندارم خیلی ساده ست.

-حیف غلط گیرت نیست؟ خراب می شه.

-نه چرا خراب شه؟

-تموم می شه.

-بذار رنگش کنم دیگه... تموم نمی شه.

-آخه برا چی الکی حرومش کنی؟ گفتم که تموم می شه. نگهش دار برای درسات...

-تو رو خدا. بذار دیگه...

-کاریت ندارم. برو هر کاری که دوست داری بکن. ولی من دیگه پول نمی دم برات غلط گیر بخرم وقتی تموم شد.


# می دونی کیلگ؟ ایزوفاگوس دو ساعت پیش مدادش رو سفید کرد با همون غلط گیر. در واقع تهش هم حرفا و تهدیدای مامانش رو نشنید. شایدم بی خیالی طی کرد ... نمی دونم. من  زمانی اینو فهمیدم که داشتم می رفتم تا بهش بگم: "حاضرم تمام عیدی های امسالم رو بدم برات غلط گیر بخرم تا کاری که دوست داری رو انجام بدی."


منی که حدودا پنج سال تمام عیدی هام رو خرج نکردم، در اون برهه ی زمانی بدون اینکه فکر کنم امسال قراره چه قدر عیدی گیرم بیاد، حاضر بودم تمامش رو بدم به ایزوفاگوس تا غلط گیر بخره. برای زنده نگه داشتن خلاقیت و نوآوری ای که روز به روز بیشتر داره تو دور و اطرافم می میره. برای این که نذارم حس کنجکاوی یه بشر به این سادگی کور بشه. برای اینکه حس می کردم آدم بزرگا هر روز بیشتر از پیش دارن گند می زنن تو روحیه ی بچه ها با این بزرگ بازی هاشون. برای آرمان هایی که نزدیک به هفت سال از طریق مدرسه ی سمپاد نامی چپونده شد تو کله ی من و الآن همه ش ول شده و هراز گاهی یه جرقه ی این چنینی از خودش میزنه...


+بعد از هش تگ نوشت:

موقع نوشتن هش تگ ها به سرم زد: یه غلط گیر گنده واسه کل سیاهی های دنیا. شرطش رو کل عیدی های کسب شده و در شرف کسب من. قبوله؟

نظرات 6 + ارسال نظر
S...H...R جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 00:32 http://maloosak.69.mu

چ عنوان قشنگی داره وبتون آخه من سحررر هستم،
وبتون 20 به منم سر بزنید کلبه خرابه ما رو مزین کنید...
8988

می دونی چی کشف کردم همین الآن؟
تو بلاگ اسکای کامنتایی که پایینشون کد نظر خورده جانکن در واقع.
الکی نوشته شدن تا بک لینک باشن فقط.
منم عمرا مزین بفرمایم.
عمرا.
:|

صبا جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 13:01 http://http:/kojastkhaneyebad.blogsky.com

چه داداش مهربون و بامرامی

:{

Elsa جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 21:10

پست 01:45مو بخون
خودت نظر گذاشتی
شاید فقط همون یه بار‌اومدی وبم
ولی من چندین و چند کامنت تاحالا برات گذاشتم ب اسم خودم
اگه بازم به جا نیاوردی اشکالی نداره فک کن من یه دوست جدیدم

شایدم همینه.
حس می کردم قبلا خونده شده ولی نمی دونستم کی.
اولش که فکر می کردم یکی از قدیمی هایی اسمت رو عوض کردی...
صرفا یکم تلاش کردم برای ماهی قرمز نبودن. :)))
ولی از اتاق فرمان اشاره می کنن که این مهر تو پیشونی اسفندی ها خورده. گریزی نیست که نیست!
سلام دوست جدید! :))

حنّا ... جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 21:27 http://maknunat-e-maktub.blogsky.com

سلام
ممنون بابت « نظر گذاشتن » و البته « وقت گذاشتن » !
مسئله اینجاست که من اهل چیزایی که گفتین نیستم ؛ ولی خب اگه تو هفده سالگی میشه اینکارا رو کرد ، چه اشکالی داره تو نوزده سالگی هم انجامشون بدیم !!؟

نوشته جالب و جدیدی بود ... پست ثابت هم همینطور
.
.
.
بابت جوابیه مربوط به « اعداد زیر کامنتا » ! که سوال منم بود ممنونم
فکر می کردم عنوان پُسته ... :|

خیالت از بابت ما راحت. احمقانه ترین کار های ممکن رو اگه واقعا دلم بخواد انجام بدم، هیچ ابایی از حرفای پشتش ندارم.
صرفا نوشتم که بدونی هفده چقد قشنگه.
×از طرف یه عشق هفده! :{

اعداد زیر کامنتا رو حدسیاتی در باره ش زده بودم ماه ها پیش. ولی خب. اون روز دلم خواست بالاخره بیانشون کنم. هرچند اون یارو تبلیغاتیه دیگه هیچ وقت نخواهد آمد و جواب من رو نخواهد خواند. ولی رو دلم می موند اگه نمی نوشتمش! :))

شایان جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 22:24 http://www.tahvieh17.blogsky.com

مامانم زنه خوبیه ولی زیاد تمن و نباید واسم درست کرده بود..الان حس میکنم نباید بزارم کارایی که واسه من نباید بودن واسه خواهر کوچیکم نباید باشن..پشتش در میام که هر کاری دلت میخواد بکن

شاید حس اکثر بچه اولا س! :|

شن های ساحل دوشنبه 17 اسفند 1394 ساعت 23:51

حس بچه اولا!من بچه دوم بودم و محدودیتم بیشتر بود!....
خیلی خوبه که از برادرت حمایت میکنی..حتما خودتم خلاقی که دوست داری از خلاقیت حمایت کنی....
و یه مورد دیگه بنظرم اسفند ماهی ها خیلی پیچیده هستن شاید ظاهر بنظر ساده باشن ولی وقتی بخوان برات نقش بازی کنن از بهترین هنرپیشه ها هستن این موضوع هم جنبه خوب داره هم بد..و اینکه اسفندی ها بعضی وقتا الکی ناراحت میشن یا حرص میخورن برای همین مراقب معدت باش..اطرافیان من که اینطور بودن
موضوع اخر: من کامنت طولانی عادت دارم میزارم اگه دیدی حوصله نداری اصراری نیست برای جواب همین که بدونم رسیده بهت کافیه

می دونی یه مدتی بود خیلی تو فاز ماه تولد و اینا بودم.
بعد یه بار خیلی اتفاقی یه مطلبی اومد زیر دستم که توش نوشته بود: جهان سوم جایی ست که مردم خصوصیات شخصیتی خود را به ماهی که در آن به دنیا آمده اند نسبت می دهند.
و من بعد از خوندن این متن دچار تناقض شخصیتی شدم! خیلی فکر کردم به اون همه صفاتی که به اسفندی ها نسبت می دادم. بعد واقعا دلیلش رو نتونستم پیدا کنم. که چرا به این چیزا اعتقاد دارم. هنوزم تو تناقض به سر می برم شن های ساحل جان. :{
من خودم هیچ تناسبی میان متن کامنت و جوابیه قائل نمی شم. گاهی دوست دارم برای یک خط نظر یک پاراگراف جواب بدم بیرون. گاهی دوست دارم دهنم رو ببندم و فقط بخونم. شما ببخشید اگه می بینید در خورد نیست جواب دادن هام. یا حتی زمان تایید کردن هام. الآن همین کامنت رو یه بیست روزی هست تایید نکردم! ببخشید واقعا. دلم می خواست سر فرصت بخونمش. :{

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد