Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

صفرا فزود

جاتون خالی،

ساعت پنج دقیقه ی بامداده،

ایزوفاگوس دور خونه می چرخه و با خودش می خونه:


" مَنننن....

مَن...

رویااااایی دااااارم،

رویاااااااایی دااااااااااارم،

رویااااااای سِکَنجَبییییییین!"


نمی دونم از کجاش درآورده یا اینکه چه ربطی دارن اینا با هم،

ولی هی یارو! مرسی که نمی ذاری روح ما بیشتر از این چروک بخوره.

اینقدر روحش آزاد و رهاعه، که دوست ندارم دیگه کنارش باشم. حیفشه. واقعا روح به این بازی و خلاقی و سبکی، حیفشه یه درصد از یکی مثل من بخواد تاثیر بگیره. دقیقا فلپ جک بی عاریه که گیر کناکلز گنده دماغ افتاده. طرف صبح تا شب روح منو جلا می ده، من جاش هی روحشو سیاه می کنم و پنجول می کشم روش. مطمئنم که به شخصه جفت پا ریدم به آدم بزرگ ایزوفاگوس بودن. کاش این آدم بزرگ من بود باو.



راستی رونمایی می کنم از هش تگ جدید وبلاگ: #رویای_سکنجبین

نمی دونم هش تگ چی بذارمش بعدا تصمیم گیری می شه، ولی ناموسا خودش داره با آدم حرف می زنه می گه من باید هش تگ بشم. حس نمی کنی شما؟!