Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

گاهی آدم هم پیدا می شه

   الآن توی دفتر رئیس گروه بیوشیمی مون نشسته م و منتظرم که سرش خلوت شه و برم پیشش. می دونی کیلگ، دی روز که پیش یکی از خفاش های پیر دانشگاه رفتم که اسمش رو استاد می ذاشتن و پرت کرد تو صورتم که "مشکل خودته می خواستی انتقالی نگیری!"، داشتم با خودم فکر می کردم که چرا همه ی استاد ها باید این قدر عقده ای باشن؟

   الآن که این جا نشسته م می بینم ربطی به استاد بودنشون نداره این عقده ای بودنشون. استاد گروه بیوشیمی یه فرشته ی تمام عیاره و این با استاد بودنش در منافات نیست...

   می دونی اکثرشون عقده ی مقام و منصب دارن، ولی کسی که خفنه این جوری نیست. واسش مهم نیست بهش بگی آقای دکتر یا خانوم دکتر یا حتّی استاد! یه لقب رو برای خودش عقده نکرده. یعنی اون قدر زندگیش پره و موفقیّت هاش کامله، که  اصلا نیازی نداره بقیه بهش احترام بذارن یا نه. اینا واسش مطرح نیست اصلا! اینگار که خیلی اینا رو سطحی و پوچ بدونه. خفنی تو ذاتشه، دقیقا مثل همین بشری که من باهاش کار دارم. باید همه شون این جوری باشن، باید طوری باشن که تو خودت روت نشه به غیر از لقب دکتر لقب دیگه ای براشون به کار ببری!

   می دونی این قدر بد اخلاقی و بی حوصلگی دیدم از تک تک شون که نمی تونم باور کنم برعکسش هم وجود داره. همچین فرشته هایی... رفتار مثبت، انرژی مثبت، خنده ی همیشگی رو لب هاش حتّی در خسته ترین حالتش! به شخصه من الآن از دو تا چشمام داره انرژی مثبت می زنه بیرون این قدر که این استاد بهم حال داده!

   همه باید اینجوری باشن! وظیفه شونه... کل محیط آموزشی باید همین باشه. ولی متاسفانه اون قدر همه نفهم و آشغال شدن که ما وقتی یه آدم می بینیم که اون طوری که در شان ش هست رفتار می کنه و از اخلاق یه بو هایی برده، فکر می کنیم که داره بهمون لطف می کنه با خوش اخلاقیش. ولی این نیست... ما وظیفه مونه خوش اخلاق باشیم و برای همه وقت بذاریم. این لطف نیست، وظیفه ست...!


   لطفا در هر حدّی که هستید، اخلاق تون رو به فنا ندین. ما همه مون آدمیم. ما همه مون یه قلب داریم و باید پرش کنیم از احساس های خوب و مثبت. ما همه مون از یک گونه ایم و هیچ کدوم مون بر اون یکی برتری نداریم. تبعیض قائل نشید؛ لطفا اینو بفهمید استادای خفّاشی دانشگاه! کمتر عقده ای باشید، باور کنین  دانشجو هاتون تا آخر عمر، پشت سرتون لقب هایی براتون به کار می برن که هر کی بشنوه فکر می کنه استخون لازمین در هر لحظه! همین دو نفری که اسمتون رو می تونن به نسل بعد انتقال بدن رو از خودتون متنفر نکنین احمقا! اگه نمی تونید اینا رو رعایت کنین، استاد نشین. گند نزنین به حال جوونا. حسود نباشید و از انرژی شون سوء استفاده نکنین! دید خوب بدین بهشون در رابطه با زندگی. این لطف نیست! وظیفه ی شماست خفّاش ها.

اگه یه روز استاد شدین و قابل دونستین هر لحظه  اینا رو بیارین تو ذهنتون.


دیالوگ:

- سلام استاد.

- سلام بفرمایید بنشینید.

- ممنونم استاد، راحتم.

- آخه من ناراحتم. بیا روی این صندلی کنارم بشین ببینیم چی کار از دستمون بر می آد...


می نویسم که یادم بمونه چه تاریخی عاشقش شدم! :)) دوست دارم این حال خوب و خفن امروزم رو، همه ی مردم جهان تا روزی که می خوان بمیرن، داشته باشن. و می نویسم که به صورت مکتوب اون همه انرژی مثبتی که بهم داد رو پسش بدم و براش دعا کنم که خفن ترین استاد باشه همیشه. آدم حیفش می آد بهش بگه استاد به اون دیگری ها هم بگه استاد.