Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

کوچِ پرو

که از نظر سر و وضع خیلی سر مربی مخصوصی بود.

ریکاردو آلبرتو ناردی


راستی شما کیف نمی کنی وقتی نویر می گه : "گور بابای دروازه، من دیگه اومدم جلو؟"

دقیقا همون لحظه یکم قبلش داشتم به مامانم توضیح می دادم که چقد همیشه علاقه داره به این کار و من هم خودم چقد به این کار جلو کشیدنش علاقه دارم،

یهو دیدیم همین که کلام در دهان بنده منعقد شد، نویر سبز شد وسط زمین. :))) و فرمودم که: "نگفتم؟ این بمون نیست تو دروازه."

بچه ها، نویر یه امیدی داره که هیچ کدوممون هیچ وقت نداشتیم و  نداریم عمرا. جنس امیدی که نویر داره رو، باید تو یه سیاره ی دیگه جست و جو کرد. امید کهکشانی. این قدررررر ذهنش مثبت و باز و امیدواره این موجود.


و اون حس لحظه ی آخر که دروازه بان مکزیک خوابیده بود رو توپ حتّی و زمینو بغل زده بود تا تایم تموم شه. اونم چقد حس خوبی داشت واسه م.

با چنگ و دندون، که یعنی کسی نمی تونه بگیره ازم این پیروزی رو!



.:. می فرماند که تا اینجای کار-----> 

آلمان + اسپانیا + پرتغال + آرژانتین سه امتیاز ==  ایرانم سه امتیاز!

ترازوی محشری ست. هار هار هار زمین را گاز بزنیم کمی.


گفت بالاک

بچه ها من الآن واقعا دیگه گریه می کنم دچار رقاقت لحظه ای شدم، 

فردوسی پور همین الآن یادی کرد از بالاک!

بالاک! می فهمی میشائیل بالاک!

شاید واقعا علت اینکه خودمو این همه پاره و آویزون می کنم واسه فوتبال، صرفا خاطره هام باشه. خاطره های اون دورانم. 

به طرز غریبی منتظرم دنیای اون زمانم برگرده. نشستم که برگرده فقط! ولی بر نمی گرده، هی گاه و بیگاه حس غربت می مونه رو دستم. گندیش اینه که نمی تونم اداشو در بیارم، افتضاحم توش.  اداش در نمی آد!

حس می کنم یه کاغذ خاکستر شده رو گرفتم تو دستم، و این دیگه دوباره کاغذ بشو نیست و خودمم حاضر نیستم قبول کنم که تمام شد.


و راستی مثل آلمان باشه دروازه هاتون،

یه مانوئل نویر فیکس دارن، 

یه ترشتگن رو نیمکت.

کاش واسه هر نوع مسابقه ای، آدم ته دلش اینقدر محکم و نشکستنی و صعب العبور بود واقعا. پلن یک ت خفن ترینه، بعد اگه یهو بگو یه درصد به نتیجه نرسه پلن دوت یه چیزیه ی خفن تر از پلن یک ت. این حجم از اطمینان رو متصور می شید؟ این حجم از خیال راحت رو؟

من زندگیم این شکلی بود زمانی. این حجم از اطمینان! دقیقا زمانی که آلمان بالاک رو داشت. 


بعد اون وقت الآن اسپانیا یه دروازه بان داره، جووووون. اسپانیا کیه اصن، دروازه بان خودمونو بگو، جوووووووون! راستی فهمیدین اسپانیا اینا نظر سنجی کردن گفتن دخیا رو بکشن بیرون ازین به بعد با دروازه بان دوم بازی کنن؟


از دیدن فغانی هم لذت ببرید. من خیلی حس غرور می کنم وقتی تو زمین سوت می زنه! حسی که در مقابل تیم ملی مون هنوز نتونستم بسازم ته دلم وقتی می دون  تو زمین. می دونم، متاسفانه به این حس میهن پرستی م.