Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

کشش، تنش، و کرنش

فهمیدین این روزا من به مقادیر مناسبی تعطیلم و هم زمان دوباره دارم حس می کنم از ده جهت توسط ده نیرو دارم کش می ام،

و نمی تونم استرسش رو هندل کنم،

پس قارچ چتری بلاگ اسکای شدم؟

از حجم شر و ور پست ها مشخصه.(ها فقط خودم حق دارم به نوشته ها بگم شر و ور- شما باید فقط بخوانید و به به چه چه کامنت کنید!)


چه دنیای سختی شده. ای بابا. 

بخش اعظم روز رو تعطیل باشی ولی نفهمی روزت چه طور شب می شه.

جدی مشکل دارم باهاش. سه روزه نمی فهمم از ده صبح تا ده شبم به چی می گذره.

فقطبه خودم می ام و می فهمم روز تموم شد.

نکنه از جسمم خارج می شم می رم شکار؟


کاش طول روز دو برابر بود. سه برابر بود. چهار برابر بود.

من از این گذران عجیب هراسانم.

تیر! عزیزم... خدافظ.