Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

BASHFUL AVANGARD

آقا خدائیش همه ی شما شاهدید دیگه،

من کم کم ش "دو روز" زود تراز کل شل مغز های دنیا، پست ۲۰۰۹/ ۲۰۰۱۹  خودم رو گذاشتم.

من آوانگارد شُل مغزام.

هورا. هل یح.

جهان داره مثل چی از من تبعیت می کنه. می بینی؟

موجش ایران رو هم گرفت. بازیگر ها شروع کردند. بچه ها هم حتی یک سری ها بعله.



اینم واسه شما، به مناسبت چالشی که اینجانب آوانگاردش بودم:

# خوبان در یک قاب:



# و اینجا هم فقط روپرت گرینتش:




پ.ن. سیخم گرفته برم ببینم از ۲۰۰۹ عکس دارم اصلا یا نه. اگه ۸۸ باشه، خوب یادمه خردادش دوربین عکاسی بردم مدرسه. چی بهش می گن. دوربین آنالوگ؟ از همین ها که فلش می زنه و فیلم می خوره توش و تقریبا تا چند سال دیگر احتمالا منقرض می شه. یادش به خیر حواسم پرت شد، این دوربین دست کل مدرسه  و کلاس اولی ها چرخید. وقتی عکس ها رو ظاهر کردیم، اینقدر وضع افتضاح بود که یادمه فقط نگاتیو ها رو مثل یوز پلنگگگ برداشتم تا مادرم نفهمد یک فیلم تمام رو به فنا دادم و فقط دست و پا های روحی و بدون کله افتاده. بیچاره چه قدر هم تاکید کرده بود این دوربین فقط دست خودت باشه ها، می فهمی؟ دست خودت! بعد اینور تا عکس راننده اتوبوسمونم گرفته بودن بچه ها. پس اون عکس ها رو دارم اقلا. از ده سال پیشم عکس دارم، ولی جرئتم نمی کشه بذارمش کنار این یارویی که الآن تو آینه ست. کی هست اصلا این، شما می دونی؟


پ.ن. جدی دنیا چی کار می کنه اگه بفهمه من این چالش را شروع کردم؟ کسی نمی آد؟ امضا نمی خواد کسی؟ تار موهامو کسی دوست نداره بپیچه لای دستمال یادگاری نگه داره؟ اممم، سلفی؟ نه خب دوست ندارم سلفی بندازم باهاشون، بیان امضا می دم فقط. امضام خوبه، با کلاسه. گُل هم بیارند برایم حتما.