Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

استاد محمدرضا شجریان

خب دیگه

واقعا مُرد،

تایید رسمی شد...


و دلم نگرفته.

ولی دوست داشتم به قرن جدید می بردیمش..

همیشه به این معتقدم، صرف یک فیزیک کافی نیست...محمد رضا شجریان از اخرین باری که دیگه اواز نتوانست بخوانه (۹۴؟!) ، رسما مرده بود برای مردم. حالا نفس کشیدن یا نکشیدنش چه حسی برای ما داشت... هیچ. 

ما که فیزیکش رو حس نمی کردیم. خانواده اش حس می کردند صرفا...


تلخ اینه که، اینده ها پشت سر ما می گند، ما ها داشتیم همچین ادمی رو ولی صداش رو پخش نمی کردیم و سال ها بود که کنسرت نداشت تو وطن خودش.

ای در وطن خویش غریب ها.


ولی خوش حالم که همایون رو به جای خودش ریشه زد تو این خاک. 

قشنگه نه؟ همون ژن ها، اموزش همون فرد... همایون هست! همایون ادامه ی راه باباشه.

اگه الان نباشه هم به چشم می بینم روزی رو که  ده سر و گردن بالاتر می شه. خیلی قشنگ..


پ.ن. شایدم دلم گرفته. ندانم.


پ.ن. موج بعدی کرونا ایشالا در اثر تشییع اقای شجریان. 


پ.ن. شبکه ی ملی خبر جمهوری اسلامی، اخبار ساعت نُه شب که رسمی ترینه، خبر "پنجم"!! بعد از چهار خبر از خامنه ای و ایل قماشش، بالاخره حاضر می شوند خبر مرگ شجریان رو هم در اخبارشون اعلام کنند. بعد از چهار خبر! تو حتی توی روز مرگت هم خبر اول نیستی. دوم نیستی. سوم هم نیستی حتی! تو یک خبر پنجمی. ای غریب.


پ.ن. کنسر پروستات؟ ایزوفاگوس هم اینجاست. کلید کرده می گه ای بابا یکی به من بگه یعنی کجاش سرطان داشته که مُرده؟ اونجاش؟ می گم نه ولی همون نزدیکاش. ولی حالا مطمئنید کرونا نبود؟


پ.ن. این عکس رو امروز ظهر گرفتم. می دونستم بدیهتا موندنی نیست. دوست داشتم اسکرین شات داشته باشم از زمانی قبل از اینکه تاریخ مرگ به صفحه ی ویکی پدیا اضافه بشه. اینجوری تو ذهن من همیشه زنده است.



پ.ن. تاریخ تولدشو خیلیییی دوست دارم.


پ.ن. تاریخ مرگش هم ای بگی نگی.. هفدهه. ولی اربعین بودنشو دوست ندارم.


پ.ن. تنور بودند و بنده تنور را بسیار دوست تر می دارم تا باس. همان قدر که التو را دوست تر از سوپرانو.


پ.ن. تا حد خوبی این هنرمند هرچیز که یک هنرمند می خواست را به دست اورد.. عمرش را هم داشت. عزتش هم داشت. هشتاد سال سن کمی نیست. دلم به حال خیلی های دیگه می سوزه. که اومدند، شاید ده سر و گردن بالاتر از شجر بودند، نشناختیم، نگذاشتند بشناسیم، رفتند. غریب ترین.


پ.ن.همه ی روزنامه های فردا صبح رو بخرید، و ارشیو کنید. 

بعدا به نواده هاتون نشون می دهید و می گید: نوه ی گلم، اینا مال  روزیه که شجریان مُرد...


پ.ن.واقعا قشنگ! طوس! کنار فردوسی و اخوان! 


پ.ن. ولی خدایی گیر ندین دیگه، اگه صدا و سیما عکسش رو پخش نمی کرد که خشتکشون رو می کشیدند رو سرشون. یعنی این صدا و سیمایی ها هم شدیدا بدبختند. 

پخش کنند عکسو پشتشان می گند، ای خااااک که پخش نکردید نکردید تا مرد بعد مرگش پخش کردید. 

پخش نکنند می گن ای خاااااک عالم بر سرتون که خسرو اواز مرد و عکسشو پخش نکردید. 

اینقدر گند زدن بندگان خدا، دیگه نه راه پس دارند نه راه پیش...


پ.ن. اون عکسش هست نصف دستش رو صورتشه؟ من همیشه اونو با رضا رویگری اشتباه می گیرم.


پ.ن. اخریش. اقا اینکه مرد. نمی شه در جهت خیر باشه؟ نمی شه مردم بالاخره سکوتشونو بشکنند و انقلاب بشه؟ یه تلنگر می خواستید دیگه. بفرماییید: انرژی فعال سازی! بجنبید. شجریان بر نمی گرده ولی میشه از مرگش استفاده کنیم. همایون گفت نمی خوام. من می گم می خواااام. چون واقعه ی اینجوری دیگه خیلی کم پیش می آد! مگر که مرگ شجریان بتونه تلنگری بزنه. 

اگه این جریان شعار ها پا بگیره و محکم بشه، من تا اخر عمر برای شجریان نذر پخش می کنم. اگه انقلاب بشه و از شر این حکومت لعنتی خلاص بشیم، من یک تنه نمی گذارم صدای شجریان تا زمانی که خودم هستم خاموش بشه. قول می دم. فقط شجریان! اهای اگه صدا می رسه، لطفا! عاجزانه می گم، لطفا...

نظرات 6 + ارسال نظر
یاقوت پنج‌شنبه 17 مهر 1399 ساعت 22:06

من دلم گرفت و بغص هم . فکر نمی کردم اینجور بشم ولی هنوز ناراحتم .. دوست ندارم اگه تصنیفاشو بشنوم حس کنم دیگه نیست.. .چن کامنت زیر بی بی سی رو دیدم یکی نوشته بود مرگ دیکتاتور ندید و رفت :( ..
یکیم ولی نوشته بود به درک رفت (نمی دونم آدم چطور اینقدر می تونه بی رحم باشه)

طبیعیه خب. حق داری، ناراحتی طبیعیه.

اره اون کلیپی هم که خودش رو به دوربین وی میگیره می گه مرگ بر دیکتاتور، هر لحظه داره وایرال تر می شه یاقوت.

اون بنده خدا هم دلش پر بوده اینجور نوشته. خودش اینقدر دغدغه داشته که این خبر سطح به درک گرفتنش بوده. وگرنه اصلا گیریم شجریان هم نباشه، کی از خبر مرگ خوشحال می شه.

یکی هم نوشته بود الان بگیم ممد شجر کجایی؟ :)))) نمی دونم چرا ولی خیلی خندیدم بهش.

شایان پنج‌شنبه 17 مهر 1399 ساعت 23:16

تاریخ تولدم تو شناسنامه باهاش یکیه

خدا نکشتت. :))))
بعله می دونُم ای مهر دوران.

یاقوت جمعه 18 مهر 1399 ساعت 10:47

ببین من از ‌دیروز این فکر نحس افتاده تو مغزم اگه سایه بمیره چی اینو فک نکنم به راحتی بر بتابم شایدم نه(دیگه به خودم اطمینان ندارم) .. راستش من سایه رو خیلی دوسش دارم حتی بیشتر از شجریان با اون موهای تنک شدش ریش دو شاخش تن صداش سین و شین زدناش . حتی سیگار کشیدنش اون شخصیت والاش.. انگاری از شاهنامه بیرون اومده .. یه جوری احساس تعلق زیادی بهش دارم مثل بابا بزرگه. تف به این دنیا تف

سایه که فعلا داره المان زندگی ش رو می کنه،
استرس هم خوب نیست..
البته من خودم اینقدر استرس مرگ می کشم، که این خبر های مرگ دندان لقم رو برای همیشه خلاص می کنند! الان همین شجریان رو هی از نوجوانی استرس مرگش رو داشتم.
ولی الان که مرد... اینجوری ام که خب! بالاخره مرد. بالاخره رسیدم به زمانی که این همه از گذشته های دور انتظارش رو داشتم. و اون قدر ها هم سخت نیست!

و واقع بین باشیم، کاش اون روز را نبینیم هیچ وقت،
ولی اگر بهش برسیم و سایه بمیره، عمرا که وضع اینجور باشه،
خیلی کم سر و صدا هست.
راستش گاهی با خودم فکر می کنم اصلا خیلی ها نمی شناسندش..

تو فانتزی خوان هم هستی دیگه...
بیا بهت بگم حس من به ه.الف.سایه،
یه چیز در حد کلمه R.A.B هست پشت در اتاقش در خانه ی میدان گریمولد. :)))
اون موقع سوم راهنمایی بودم تاسیان رو تازه خریده بودم، هی این اسم رمزی رو می گفتم، هی می گفتم ه.الف.سایه خیلی ویژه است برایم، این دوستام باقالی ها اصلا نمی فهمیدند کی را می گم.
خودمونیم قبل اینکه فضای مجازی بیاد، اطلاعات مردم خیلی تو اوت بود. الان باز خیلی قابل تحمل تره شده. حاضرم شرط ببندم یه بار توی یک مهمونی خانوادگی اسمش رو گفتم و نمی شناختند و کسی نفهمید چی بلغور می کنم. حالا الان تعریف می کنم اون خاطره رو، می گم مادر جان بابا جان شما خودتون هم تازه سایه رو شناختید ها، می گن نه مگه می شه ما این اسطوره را سال هاست می شناسیم. :))))
این فرهنگ اسطوره سازی را نمی دانم موافقش باشم یا مخالف!
ولی هرچی هست سطح دانش مردم و اشنایی شون با هنر و ادب خیلی بالا رفته و باید قدر دانش بود.


و نه فقط سایه.. استرس مرگ زیاد داریم. شفیعی کدکنی! فردا تولدش هم هست. :)))
سخت نگیر. تهش همه ی اینا می میرند باید بیاییم واسه همه شون پست مرگ بگذاریم غم ها خودشون می آیند.
بیا ما این دو سه صباح رو بگذرانیم با شناختشون و ارج نهادنشان وقتی هنوز در جغرافیای تاریخ ما زنده اند.

پ.ن. اون کلیپه رو دیدی، رفتند از جمع عزادارن شجریان گفتند چند تا اهنگ های استاد رو نام ببر هیچ کدومشون به غیر از مرغ سحر هیچی گوش ندادند؟ این حقیقت جامعه ست، هنردوست نما ها!
که البته بد هم نیست. ولی خب. می تونست وضع جالب تری باشه.

پ.ن. واقعا سایه شبیه اینایی هست که از شاهنامه بیرون اومده! دمت گرم. روزم رو ساختی با این ایده. :)))))

باقوت شنبه 19 مهر 1399 ساعت 13:28

چن بار اومدم کامنت بدم خب راستش حوصله م نکشید ..تموم حرفاتو قبول دارم .. راستش من همه ی شعرهای سایه رو نخوندم ولی راستش شبیه ننه نصرته برام که مثل مادر بابام بود(مادربزرگم نبود ولی حق مادری داره گردن بابام) سایه رو ریششو بزنی میشه ننه نصرت من . ننه نصرت یه پیرزن مقتدر در این حال مهربون و بسیار دانایی بود ..به خاطر این شباهت ظاهری و شخصیتی بین دوتاست که سایه رو خیلی دوست دارم .
من فقط چند تا کتاب فانتزی خوندم این که گفتیو‌ نفهمیدم البته جا گذاشتی کیو میگی ..ولی اگه سایه رو بخوام با یه شخصیت فانتزی که من میشناسم همطراز کنم برا من مثل گاندولف می مونه (حالا شبیه ش نیست ولی همون حشو بهم می ده) .. تا یادم نرفته اینم بگه با نظر خانواده ت کاملا موافقم با اینکه حرف تو هم کاملا درسته ولی جدای از این افراد خیلیا هستن که سلیقه سون موسیقی سنت نیست و از شجریان همین مرغ سحرو شنیدن هر چند شجریان کم شناخته شده نیست و تقریبا میشه میشه گفت حداقل هفتاد هشتاد درصد ایرانیا میشناسن کم و بیش)ولی بخاطر موضع سیاسی یا حتی احترام به اینکه ایشون خسرو آواز ایرانه اومدن (هر چند نباید تو این وضعیت کرونا اصن میومدن چه طرفداری واقعی چه فیک)

یاقوت شنبه 19 مهر 1399 ساعت 13:33

وای گفتی تاسیان . آقا من دیگه پیر شدم مثل شما جونا نیستم که ..چشام سو نداره و حافظه مم یاری نمی کنه دو خط پایین تر که میرم قبلیاروو یادم می ره که چی بود .. آره دیگه مثل اینکه از شاهنامه اومده بیرون رستمم ریشش دو شاخه بوده مثل سایه ..

یاقوت شنبه 19 مهر 1399 ساعت 14:20

وای گفتی تاسیان من فقط فک کنم یه سعرشو شنیدم همون که میگه پدر گفت شب شب شد همچین چیزی (تن و بدن سایه رو لرزوندم من.. شعر نمی تونم حفظ کنم.. خجالتم نمی کشم میگم من سایه رو خیلی دوس دارم خیر سرم) اینا از کامنت قبلی جامونده و بقیه شم دیگه اون بالاست ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد