با در نظر داشتن این پست با عنوان مشابه،
و ضمن تشکر سوبله از زویا پیرزاد،
الآن می خوام یک احساس باهاتون به اشتراک بگذارم:
حس شب هایی که تا صبح بیداری و تعداد بارهایی که اعضای خانواده، تو تاریکی گیج و منگ بیدار می شن تا به سوی سرمنزل مقصود حرکت کنند رو می شماری.
یعنی قشنگ مردم آزاریه. :))) حیوانکی ها بندگان خدا.
تجربه کردم ولی خب بیشتر عذاب وجدان بود که چرا نخوابیدم تا حس خوشایند!
حالا ما هم نگفتیم حس خوشایند.
یه حس بی همه چیز صرفا.
میخوای کاملش کن سر راهشون یه تشت اب بزار یا بالشت بچین بخورن بهش بیفتن
هوم. تشت آب فقط برای افتادن کاربرد نداره، فراتره. خیلی فرااااا تره کاربردش!
خبیث نباشیم. گناه دارند.